(عامیانه) 1- با سرعت تمام، با کوشش هرچه بیشتر 2- آشکارا، به وضوح، قطعا، با سرعت تمام، با حداکثر تندی
flat out
(عامیانه) 1- با سرعت تمام، با کوشش هرچه بیشتر 2- آشکارا، به وضوح، قطعا، با سرعت تمام، با حداکثر تندی
انگلیسی به فارسی
مسطح کردن، ظاهر
انگلیسی به انگلیسی
• (informal) directly, bluntly, in a straightforward manner; as fast as possible, very quickly
صفت و ( adjective, adverb )
• (1) تعریف: (informal) at maximum speed or strength.
• مشابه: with a vengeance
• مشابه: with a vengeance
- We worked flat-out through the night.
[ترجمه Kambiz] ما تمام شب حسابی کار کردیم
[ترجمه ترگمان] ما در شب صاف و حسابی کار می کردیم[ترجمه گوگل] ما از طریق شب کار کردیم
• (2) تعریف: definite; thorough; complete.
• مشابه: arrant, downright, flat, outright, plain
• مشابه: arrant, downright, flat, outright, plain
- He was a flat-out liar.
[ترجمه شهرزاد زیبا] او یک دروغگوی کامل بود
[ترجمه ترگمان] اون یه دروغگوی flat بود[ترجمه گوگل] او یک دروغگو بود
جملات نمونه
1. The car was going flat out at 120 mph.
[ترجمه ترگمان]ماشین با سرعت ۱۲۰ مایل بر ساعت حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]این ماشین با سرعت 120 مایل در ساعت راه می رفت
[ترجمه گوگل]این ماشین با سرعت 120 مایل در ساعت راه می رفت
2. Workers are working flat out to meet the rise in demand for new cars.
[ترجمه ترگمان]کارگران در حال کار برای برآورده کردن میزان تقاضا برای اتومبیل های جدید هستند
[ترجمه گوگل]کارگران در حال کار کردن هستند تا با افزایش تقاضا برای اتومبیل های جدید مواجه شوند
[ترجمه گوگل]کارگران در حال کار کردن هستند تا با افزایش تقاضا برای اتومبیل های جدید مواجه شوند
3. She asked him flat out if he was seeing another woman.
[ترجمه ترگمان]از او پرسید که آیا زن دیگری را می بیند یا نه
[ترجمه گوگل]اگر او زن دیگری را ببیند از او پرسید:
[ترجمه گوگل]اگر او زن دیگری را ببیند از او پرسید:
4. It's a 30-year mortgage we just flat out can't handle.
[ترجمه ترگمان]یه رهن ۳۰ ساله داریم که نمیتونیم از پسش بر بیایم
[ترجمه گوگل]این یک وام مسکن 30 ساله است که ما فقط می توانیم آن را خرج کنیم
[ترجمه گوگل]این یک وام مسکن 30 ساله است که ما فقط می توانیم آن را خرج کنیم
5. Everyone's working flat out to finish on time.
[ترجمه ترگمان]همه با هم کار می کنند و سر وقت کار می کنند
[ترجمه گوگل]همه کارها به پایان رسیده است
[ترجمه گوگل]همه کارها به پایان رسیده است
6. I told him flat out 'No'.
[ترجمه ترگمان]به او گفتم: نه
[ترجمه گوگل]من به او گفتم: 'نه'
[ترجمه گوگل]من به او گفتم: 'نه'
7. We ran flat out for about half a mile before we could throw them off.
[ترجمه ترگمان]نیم مایل جلوتر رفتیم تا بتوانیم آن ها را پرت کنیم
[ترجمه گوگل]ما حدود نیم مایلی مانده بودیم تا بتوانیم آنها را از بین ببریم
[ترجمه گوگل]ما حدود نیم مایلی مانده بودیم تا بتوانیم آنها را از بین ببریم
8. Everyone is working flat out to try to trap those responsible.
[ترجمه ترگمان]همه تلاش می کنند تا افراد مسئول را به دام بیاندازند
[ترجمه گوگل]هر کس به درستی کار می کند تا کسانی را که مسئول هستند به دام اندازند
[ترجمه گوگل]هر کس به درستی کار می کند تا کسانی را که مسئول هستند به دام اندازند
9. I am working flat out to get this job finished by next week.
[ترجمه ترگمان]من برای رسیدن به این شغل تا هفته بعد کار می کنم
[ترجمه گوگل]من کار خودم رو به پایان می برم تا این کار را تا هفته آینده به پایان برسانم
[ترجمه گوگل]من کار خودم رو به پایان می برم تا این کار را تا هفته آینده به پایان برسانم
10. The record company's publicity machine was working flat out.
[ترجمه ترگمان]ماشین تبلیغاتی کمپانی ضبط شد
[ترجمه گوگل]دستگاه تبلیغاتی شرکت صدور صورتحساب مشغول به کار بود
[ترجمه گوگل]دستگاه تبلیغاتی شرکت صدور صورتحساب مشغول به کار بود
11. We've been working flat out to get this done.
[ترجمه ترگمان]ما برای انجام این کار روی تخت دراز کشیده بودیم
[ترجمه گوگل]ما این کار را انجام داده ایم تا این کار انجام شود
[ترجمه گوگل]ما این کار را انجام داده ایم تا این کار انجام شود
12. After running in the national games, she was flat out for a week.
[ترجمه ترگمان]بعد از دویدن در بازی های ملی، برای یک هفته صاف بود
[ترجمه گوگل]پس از بازی در بازی های ملی، او برای یک هفته صاف بود
[ترجمه گوگل]پس از بازی در بازی های ملی، او برای یک هفته صاف بود
13. Flat out at 8 knots, he almost breaks the Thames speed limit.
[ترجمه ترگمان]او که در ۸ گره صاف است تقریبا محدوده سرعت رودخانه تیمز را می شکند
[ترجمه گوگل]در 8 گره تخت، او تقریبا سرعت سرعت Thames را از بین می برد
[ترجمه گوگل]در 8 گره تخت، او تقریبا سرعت سرعت Thames را از بین می برد
14. She's been working flat out every day since I came; from at least 30am till way past my bedtime.
[ترجمه ترگمان]از آخرین باری که به اینجا امدم، هر روز با من صاف و صاف کار می کرد لااقل تا قبل از وقت خواب، ساعت ۳۰ از خواب بیدار شدم
[ترجمه گوگل]هر روز از زمان آمدنش، هر روز کار می کنم از حداقل 30 صبح تا صبح قبل از خواب
[ترجمه گوگل]هر روز از زمان آمدنش، هر روز کار می کنم از حداقل 30 صبح تا صبح قبل از خواب
پیشنهاد کاربران
بسیار سریع، سخت
خیلی سریع و با تلاش فراوان
مسطح کردن
با سرعت/شدت هرچه تمام، بی محابا، مثه چی، دیوانه وار ( کاری را انجام دادن ) ،
Syn: Like mad
Syn: Like mad
۱ - با نهایت / با تمام ( سرعت، تلاش، جدیت، شدت ) At maximum effort, speed , working flat out
۲ - محض, صریح، واضح، رک out and out, downright
A flat out lie
۲ - محض, صریح، واضح، رک out and out, downright
A flat out lie
به نقل از هزاره:
1. با تمام قدرت، با تمام نیرو، با تمام سرعت
2. خسته، کوفته، درمانده، از پا افتاده
1. با تمام قدرت، با تمام نیرو، با تمام سرعت
2. خسته، کوفته، درمانده، از پا افتاده
informal•North American:
without hesitation or reservation.
فوراً
بلافاصله
بی درنگ
به سرعت
without hesitation or reservation.
فوراً
بلافاصله
بی درنگ
به سرعت
کلمات دیگر: