1. My grandfather was a pioneer in selling wholesale products.
پدربزرگم در فروش محصولات به صورت عمده، پیشگام بود
2. England was a pioneer in building large vessels for tourists.
انگلستان در ساخت کشتی های بزرگ برای توریست ها، پیشتاز بود
3. In the fourth grade I assembled a picture collection of great American pioneers.
در کلاس چهارم، مجموعه ای از تصاویرِ پیشتازان بزرگ آمریکا را جمع آوری کردم
4. a pioneer village
دهکده ی مهاجران
5. during pioneer days
در ایام مهاجران اولیه
6. dehkhoda was a pioneer in the art of lexicography
دهخدا در هنر فرهنگ نویسی پیش قدم بود.
7. one of the pioneer proponents of commercial aviation
یکی از هواداران پیشتاز هواپیمایی کشوری
8. John Whitney was a pioneer of computer animation.
[ترجمه بهروز مددی] جان ویتنی بنیانگذار پویانمایی بوسیلهی رایانه بود.
[ترجمه پارسا خسروی] جان ویتنی پیشگام انیمیشن کامپیوتری بود.
[ترجمه ترگمان]جان وی تنی یکی از پیشگامان کامپیوتر بود
[ترجمه گوگل]جان ویتنی پیشگام انیمیشن کامپیوتری بود
9. The scientists of the country pioneer in cleaning up harbour water.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان کشور در پاک سازی آب های لنگرگاه پیشگام هستند
[ترجمه گوگل]دانشمندان کشور پیشگام در تمیز کردن آب بندر است
10. Hardy mosses sometimes pioneer on uncolonized rock surfaces.
[ترجمه ترگمان]هاردی ها گاهی در سطوح سنگی uncolonized پیشرو است
[ترجمه گوگل]گوزن های هاردی گاهی اوقات در سطوح سنگی بدون خاکستری پیش می روند
11. He was a pioneer in the field of biotechnology.
[ترجمه ترگمان]او یک پیشگام در زمینه بیوتکنولوژی بود
[ترجمه گوگل]او پیشگام در زمینه بیوتکنولوژی بود
12. A heavy stockade around the cabin protected the pioneer from attack.
[ترجمه ترگمان]یک پناه گاه سنگین اطراف کلبه، از پیشگامان حمله، محافظت می کرد
[ترجمه گوگل]انبوه سنگین در اطراف کابین، پیشگامان را از حمله محافظت کرد
13. She was a suffragette and a birth control pioneer.
[ترجمه ترگمان]او یک suffragette و یک پیشگام بود
[ترجمه گوگل]او یک پیشگام قاچاق و یک پیشگیری از کنترل وزن بود
14. Mr Duesberg is a pioneer inthe discovery of retroviruses and is still a world authority on the subject.
[ترجمه ترگمان]آقای Duesberg یک پیشگام در زمینه اکتشاف of است و هنوز هم یک مقام جهانی در این زمینه است
[ترجمه گوگل]آقای داوسبرگ یکی از پیشگامان کشف مجدد رتروویروسها است و هنوز هم مسئولیت جهانی در مورد این موضوع است
15. These pioneer clinics, which numbered only sixteen even by 1930, had treated only 2000 women by that time.
[ترجمه ترگمان]این کلینیک های پیشرو که تنها ۱۶ سال سن داشتند، تنها در سال ۱۹۳۰ تنها ۲۰۰۰ زن را درمان کرده بودند
[ترجمه گوگل]این کلینیک های پیشگام که تا سال 1930 تنها شانزده سال داشت، تا آن زمان تنها 2000 زن مورد درمان قرار داشتند
16. Robey was a pioneer who gave black talent a shot, a black surviving in a racist industry.
[ترجمه ترگمان]Robey یک پیشگام بود که به استعداد سیاه یک ضربه داد، یک سیاه پوست که در یک صنعت نژادپرستانه بازمانده بود
[ترجمه گوگل]ربی یکی از پیشگامان بود که به یک استعداد سیاه و سفید تبدیل شد و یک سیاهپوست در یک صنعت نژادپرست باقی ماند
17. Finally, he shows off the pioneer wagon, a huge lumbering cart drawn by oxen.
[ترجمه ترگمان]در آخر، او گاری pioneer، یک گاری بزرگ سنگین را که به وسیله گاوها کشیده می شود، نشان می دهد
[ترجمه گوگل]در نهایت، او نشان می دهد واگن پیشگام، یک سبد کالبد سنگین کشیده شده توسط گاو
18. It has exploited the internet to pioneer a model of global activism.
[ترجمه ترگمان]این کشور از اینترنت برای پیشگام کردن یک مدل از فعالیت های جهانی استفاده کرده است
[ترجمه گوگل]این اینترنت را برای پیشبرد یک مدل فعالیت فعال در سطح جهانی سوءاستفاده کرده است
19. The Pioneer and Voyager probes of the 1970s hinted that Jupiter probably had no solid surface at all.
[ترجمه ترگمان]فضاپیماهای پایونیر و ویجر ۱ از دهه ۱۹۷۰ اشاره کردند که مشتری احتمالا هیچ سطح جامدی نداشته است
[ترجمه گوگل]پروژهای پیشگامان و وایجر از دهه 1970 اشاره کرد که احتمالا احتمالا جامپیت جامد نبوده است
20. Pioneer and Sony also expect to ship players in the second half of the year.
[ترجمه ترگمان]پایونیر و سونی همچنین انتظار دارند که در نیمه دوم سال بازیکنان را هدایت کنند
[ترجمه گوگل]پیمانکار و سونی همچنین انتظار دارند که بازیکنان را در نیمه دوم سال عرضه کند
21. a pioneer of pragmatism.
[ترجمه ترگمان]نمونه ای از pragmatism
[ترجمه گوگل]یکی از پیشگامان پراگماتیسم است