1. horrendous prices
قیمت های وحشتناک
2. it was a horrendous play
نمایش خیلی بدی بود.
3. He described it as the most horrendous experience of his life.
[ترجمه ترگمان]او آن را به عنوان most تجربه زندگی توصیف کرد
[ترجمه گوگل]او این را به عنوان تجربه وحشتناکی از زندگی اش توصیف کرد
4. She suffered horrendous injuries.
[ترجمه ترگمان]او از صدمات شدید رنج می برد
[ترجمه گوگل]او دچار آسیب های وحشتناک شد
5. Conditions in the refugee camps were horrendous.
[ترجمه ترگمان]شرایط در اردوگاه های پناهندگان وحشتناک بود
[ترجمه گوگل]شرایط در اردوگاه های پناهندگان وحشتناک بود
6. Experiencing the majors was a pretty horrendous experience.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، بازی های اصلی یک تجربه بسیار وحشتناک بود
[ترجمه گوگل]تجربیات بزرگی بود تجربه بسیار وحشتناکی بود
7. Answering questions while chomping through steak is horrendous.
[ترجمه ترگمان]پاسخ دادن به سوالات هنگام خوردن استیک از طریق استیک وحشتناک است
[ترجمه گوگل]پاسخ دادن به سوالاتی که در طی شستشو از طریق استیک است، ترسناک است
8. Traffic in the downtown Boston area is horrendous.
[ترجمه ترگمان]ترافیک در ناحیه مرکز شهر بوستون وحشتناک است
[ترجمه گوگل]ترافیک در مرکز شهر بوستون ترسناک است
9. Still others have found themselves trapped in a horrendous and expensive quagmire of political, emotional, financial and legal issues.
[ترجمه ترگمان]با این حال، برخی دیگر خود را در باتلاقی از مسائل سیاسی، عاطفی، مالی و قانونی گرفتار کرده اند
[ترجمه گوگل]با این حال، دیگران خود را در معضل وحشتناک و گران قیمت مسائل سیاسی، عاطفی، مالی و حقوقی گرفتار کرده اند
10. Jose Lima is coming off a horrendous season.
[ترجمه ترگمان](Jose لیما)در فصل بارش برف می آید
[ترجمه گوگل]خوزه لیما یک فصل وحشتناک دارد
11. It was a horrendous, rapacious strategy that they had used to gain control of their own home system.
[ترجمه ترگمان]این یک استراتژی وحشتناک و درنده بود که آن ها برای به دست آوردن کنترل سیستم خود به کار برده بودند
[ترجمه گوگل]این یک استراتژی وحشتناک و بی رحمانه بود که آنها برای کنترل سیستم خانه خود استفاده می کردند
12. She is still recovering from a horrendous car accident.
[ترجمه ترگمان]او هنوز در حال بهبودی از یک تصادف رانندگی وحشتناک است
[ترجمه گوگل]او هنوز از تصادف ماشین ناامید شده است
13. They have horrendous financial problems.
[ترجمه ترگمان]آن ها مشکلات مالی وحشتناکی دارند
[ترجمه گوگل]آنها مشکلات مالی وحشتناکی دارند
14. The news spread as quickly as the horrendous fire which engulfed the fallen plane.
[ترجمه ترگمان]خبر به سرعت به سرعت آتشی که سقوط هواپیما را در بر گرفته بود پخش شد
[ترجمه گوگل]این خبر به سرعت به عنوان آتش سوزی وحشتناک فرو ریخت
15. Voodoo has been a contributing factor in many horrendous incidences in the United Kingdom in recent years.
[ترجمه ترگمان]وودو در سال های اخیر در سال های اخیر در انگلستان یکی از عوامل موثر بوده است
[ترجمه گوگل]Voodoo در سال های اخیر در انگلستان در بسیاری از موارد پرخاشگر نقش مهمی ایفا کرده است