دیواسا، دیوی، شیطانی، دیوانه
demonic
دیواسا، دیوی، شیطانی، دیوانه
انگلیسی به فارسی
دیواسا، دیوی، شیطانی، دیوانه
شیطانی
انگلیسی به انگلیسی
• demonic, satanic; possessed by a demon
something that is demonic is evil.
something that is demonic is evil.
مترادف و متضاد
evil
Synonyms: aroused, bad, crazed, demoniac, demoniacal, devilish, diabolic, diabolical, fiendish, fired, frantic, frenetic, frenzied, hellish, impious, infernal, insane, inspired, mad, maniacal, manic, possessed, satanic, serpentine, unhallowed, violent, wicked
Antonyms: angelic, godlike, good, moral
جملات نمونه
1. Was it a case of demonic possession?
[ترجمه ترگمان]آیا این یک مورد شیطانی بود؟
[ترجمه گوگل]آیا این مورد از مالکیت شیطانی بود؟
[ترجمه گوگل]آیا این مورد از مالکیت شیطانی بود؟
2. And the laughter . . . The laughter was demonic.
[ترجمه ترگمان]و خنده شیطانی شیطانی بود
[ترجمه گوگل]و خنده خنده ای شیطانی بود
[ترجمه گوگل]و خنده خنده ای شیطانی بود
3. The mirror traps Him, and demonic forces dismember Him and throw Him into a boiling cauldron.
[ترجمه ترگمان]آینه او را به دام می اندازد و نیروهای شیطانی از او جدا می شوند و او را به درون پاتیل جوشان پرتاب می کنند
[ترجمه گوگل]آینه او را تسخیر می کند و نیروهای شیطانی او را دفع می کنند و او را به یک دیگ جوش می آورند
[ترجمه گوگل]آینه او را تسخیر می کند و نیروهای شیطانی او را دفع می کنند و او را به یک دیگ جوش می آورند
4. The paranormal is automatically consigned to the demonic because it is not immediately biblical.
[ترجمه ترگمان]این ماورای طبیعی به طور خودکار به شیطانی سپرده شده است، زیرا بلافاصله انجیل نیست
[ترجمه گوگل]Paranormal به طور خودکار به شیطانی اعطا می شود، زیرا فوری کتاب مقدس نیست
[ترجمه گوگل]Paranormal به طور خودکار به شیطانی اعطا می شود، زیرا فوری کتاب مقدس نیست
5. The demonic figures wearing ugly masks and straw and brushwood clothes are intended to scare away evil spirits.
[ترجمه ترگمان]اشکال شیطانی که ماسک زشتی به تن کرده و لباس های زیر و خار دارند قصد دارند ارواح خبیث را فراری بدهند
[ترجمه گوگل]چهره های شیطانی پوشیدن ماسک های زشت و کاه و لباس های بروشو در نظر گرفته شده برای ترساندن ارواح بد
[ترجمه گوگل]چهره های شیطانی پوشیدن ماسک های زشت و کاه و لباس های بروشو در نظر گرفته شده برای ترساندن ارواح بد
6. In fact, he looked a little demonic.
[ترجمه ترگمان]در واقع، او کمی شیطانی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]در واقع، او کمی شیطانی نگاه کرد
[ترجمه گوگل]در واقع، او کمی شیطانی نگاه کرد
7. She hated that demonic air of self-assurance that went with him.
[ترجمه ترگمان]او از این حالت شیطانی که با او همراه بود متنفر بود
[ترجمه گوگل]او از این تهمت وحشیانه خودداری کرد که با او رفت
[ترجمه گوگل]او از این تهمت وحشیانه خودداری کرد که با او رفت
8. She had a demonic nature, cursing all her subjects to dreadful sickness and painful deaths.
[ترجمه ترگمان]او طبیعت شیطانی داشت و تمام subjects را به خاطر مریضی دردناک و مرگ دردناک نفرین می کرد
[ترجمه گوگل]او ماهیت شیطانی داشت، همه افرادش را لعنت کرد تا بیماری های وحشتناک و مرگبار دردناکی را تجربه کند
[ترجمه گوگل]او ماهیت شیطانی داشت، همه افرادش را لعنت کرد تا بیماری های وحشتناک و مرگبار دردناکی را تجربه کند
9. The demonic sound ceased as abruptly as if a celestial hand had placed a pillow over that squalling electronic mouth.
[ترجمه ترگمان]صدای شیطانی چنان ناگهانی قطع شد که انگار یک دست آسمانی بر روی آن دهان الکترونیکی یک بالش قرار داده بود
[ترجمه گوگل]صدای شیطانی به طور ناگهانی متوقف شد، به طوری که یک دستۀ آسمانی یک بالش را بر روی دهان الکترونیکی قرار داد
[ترجمه گوگل]صدای شیطانی به طور ناگهانی متوقف شد، به طوری که یک دستۀ آسمانی یک بالش را بر روی دهان الکترونیکی قرار داد
10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
11. The old peasant was demonic in her rage.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد از شدت خشم شیطانی شیطانی بود
[ترجمه گوگل]دهقان قدیم در خشم او شیطانی بود
[ترجمه گوگل]دهقان قدیم در خشم او شیطانی بود
12. The demonic forces have their command post in the basement offices of the psychology department.
[ترجمه ترگمان]نیروهای شیطانی پست فرماندهی خود را در دفاتر زیرزمینی دپارتمان روانشناسی دارند
[ترجمه گوگل]نیروهای شیطانی پست های فرماندهی خود را در دفاتر زیرزمینی بخش روانشناسی دارند
[ترجمه گوگل]نیروهای شیطانی پست های فرماندهی خود را در دفاتر زیرزمینی بخش روانشناسی دارند
13. The beings inhabiting the Hells wear demonic shapes; those in the Heavens, godly.
[ترجمه ترگمان]موجوداتی که در آن عضو کلیسا بودند، نقش شیاطین را در بر گرفته بودند؛ آن هایی که در آسمان خدای godly، خدا را خدا می دانستند
[ترجمه گوگل]موجودات ساکن در جهنم اشک های شیطانی دارند؛ کسانی که در آسمانها هستند، خدایی هستند
[ترجمه گوگل]موجودات ساکن در جهنم اشک های شیطانی دارند؛ کسانی که در آسمانها هستند، خدایی هستند
14. No force of nature, nothing paradoxical or demonic, he had no drive for smashing through the masks of appearances.
[ترجمه ترگمان]هیچ نیروی طبیعت یا هیچ چیز paradoxical یا شیطانی، برای خرد کردن ماسک ظاهر در او نبود
[ترجمه گوگل]بدون نیروی طبیعت، هیچ چیز پارادوکسی یا شیطانی نیست، او هیچ رانندگی برای غلبه بر ماسک های ظاهری نداشت
[ترجمه گوگل]بدون نیروی طبیعت، هیچ چیز پارادوکسی یا شیطانی نیست، او هیچ رانندگی برای غلبه بر ماسک های ظاهری نداشت
15. Some women find ways of diminishing the demonic power of the ex.
[ترجمه ترگمان]بعضی از زن ها راه هایی برای کم کردن قدرت شیطانی زن دوست پسر پیدا می کنند
[ترجمه گوگل]برخی از زنان راهی برای کاهش قدرت شیطانی سابق پیدا می کنند
[ترجمه گوگل]برخی از زنان راهی برای کاهش قدرت شیطانی سابق پیدا می کنند
پیشنهاد کاربران
شیطان صفت
اهریمنی
کلمات دیگر: