پف کردن
pep up
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
make sb/sth more active and lively
انرژی دادن
سر حال آوردن، پرانرژی کردن، نیرو بخشیدن به
کسی یا چیزی را سرحال آوردن و دادن انرژی
مثال:یک استراحت کوتاه تو را سرحال می آورد. . A short break will pep you up
مثال:یک استراحت کوتاه تو را سرحال می آورد. . A short break will pep you up
make some body or some thing more active
نیرو و انرژی دادن در جهت فعال و سرزنده ساختن یک شخص یا یک شی ء
سر حال آوردن
سرحال آوردن، پر انرژی کردن
Freshen, refresh, restore
سرحال آوردن
انرژی دوباره بخشیدن
فعال و سرزنده کردن
سرحال آوردن
انرژی دوباره بخشیدن
فعال و سرزنده کردن
make active
سرزنده و پر انرژی کردن
this music pep me up:این موسیقی مرا سرزنده کرد
سرزنده و پر انرژی کردن
this music pep me up:این موسیقی مرا سرزنده کرد
انرژی دادن، سر حال آوردن
اگ جایگاهش در جمله verbباشه میش سرحال اوردن
کلمات دیگر: