مهمان نواز، سازگار، خوش برخورد، مهربان، همراه، مددکار، مشتاق به کمک دادن، انعطاف پذیر، مایل به همکاری، تطبیق، موافقت، منزل، مناسب، خوش محضر
accommodating
مهمان نواز، سازگار، خوش برخورد، مهربان، همراه، مددکار، مشتاق به کمک دادن، انعطاف پذیر، مایل به همکاری، تطبیق، موافقت، منزل، مناسب، خوش محضر
انگلیسی به فارسی
تطبیق، موافقت، جا، منزل، مناسب، خوشمحضر
پذیرش، جا دادن، همساز کردن، وفق دادن با، منزل دادن، تطبیق نمودن، اصلاح کردن، اماده کردن برای، پول وام دادن
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
مشتقات: accommodatingly (adv.)
مشتقات: accommodatingly (adv.)
• : تعریف: willing to help or please; obliging.
• مترادف: amenable, complaisant, helpful, obliging
• متضاد: difficult, perverse
• مشابه: benevolent, considerate, cooperative, favorable, gracious, indulging, kind, willing
• مترادف: amenable, complaisant, helpful, obliging
• متضاد: difficult, perverse
• مشابه: benevolent, considerate, cooperative, favorable, gracious, indulging, kind, willing
- The waiter seemed annoyed at our request, but the manager was very accommodating.
[ترجمه ترگمان] پیشخدمت از درخواست ما ناراحت به نظر می رسید، اما مدیر خیلی راضی بود
[ترجمه گوگل] پیشخدمت به درخواست ما ناراحت شد، اما مدیر خیلی راحت بود
[ترجمه گوگل] پیشخدمت به درخواست ما ناراحت شد، اما مدیر خیلی راحت بود
• helping; pleasant, easygoing; polite; flexible
someone who is accommodating is very willing to help you.
someone who is accommodating is very willing to help you.
مترادف و متضاد
willing to help
Synonyms: considerate, cooperative, friendly, generous, handy, helpful, hospitable, kind, neighborly, obliging, on deck, on tap, polite, unselfish, user friendly
Antonyms: alienating, disobliging, estranged
جملات نمونه
1. They are very accommodating to foreign visitors.
[ترجمه Aj] آنها با بازدیدکنندگان خارجی خیلی خوش برخورد هستند. ( رفتار می کنند )
[ترجمه ترگمان]آن ها بسیار پذیرای بازدیدکنندگان خارجی هستند[ترجمه گوگل]آنها بسیار مناسب برای بازدید کنندگان خارجی هستند
2. The aircraft is capable of accommodating 28 passengers.
[ترجمه محمد] این هواپیما قادر به جا دادن ۲۸ مسافر است
[ترجمه ترگمان]این هواپیما توانایی تطبیق دادن ۲۸ مسافر را دارد[ترجمه گوگل]این هواپیما قادر به جمع آوری 28 مسافر است
3. David was gentle, generous and accommodating to a fault.
[ترجمه نیما] دوید ملایم ، سخاوتمند وپذیرای خطاهای خود بود ( انعطاف پذیر نسبت به خطاهای خود بودن یعنی قبول کنی خطاهای خودتو )
[ترجمه ترگمان]دیوید مهربان و بخشنده و مهربان بود[ترجمه گوگل]دیوید ملایم، سخاوتمندانه و متکی به خطا بود
4. The warder was always accommodating in allowing visitors in.
[ترجمه ترگمان]وکیل بند همیشه با اجازه دادن به مهمانان وارد عمل می شد
[ترجمه گوگل]نگهبان همیشه در اجازه دادن به بازدید کنندگان در
[ترجمه گوگل]نگهبان همیشه در اجازه دادن به بازدید کنندگان در
5. Large bedrooms with two large beds accommodating the family for little or no extra cost means revenue from extra meals and drinks.
[ترجمه ترگمان]اتاق های بزرگ همراه با دو تخت خواب بزرگ که در کنار خانواده قرار دارند برای کم کردن هزینه اضافی و یا بدون هیچ هزینه اضافی به معنی درآمد حاصل از وعده های غذایی و نوشیدنی اضافی است
[ترجمه گوگل]اتاق های بزرگ با دو تخت بزرگ که خانواده را برای هزینه های کم و یا بدون هیچ هزینه اضافی هزینه می کنند به معنای درآمد حاصل از غذا و نوشیدنی های اضافی است
[ترجمه گوگل]اتاق های بزرگ با دو تخت بزرگ که خانواده را برای هزینه های کم و یا بدون هیچ هزینه اضافی هزینه می کنند به معنای درآمد حاصل از غذا و نوشیدنی های اضافی است
6. But the silent, accommodating majorities on both sides will get on with the business of addressing the broader problems.
[ترجمه ترگمان]اما اکثریت ساکت و انطباقی هر دو طرف با کسب وکار پرداختن به مشکلات بزرگ تر مواجه خواهند شد
[ترجمه گوگل]اما سکوت و ماندگاری بیشتر در هر دو طرف با کسب و کار برای حل مسائل وسیعتر روبرو خواهد شد
[ترجمه گوگل]اما سکوت و ماندگاری بیشتر در هر دو طرف با کسب و کار برای حل مسائل وسیعتر روبرو خواهد شد
7. Nor was Woosnam accommodating on the way home.
[ترجمه ترگمان]در راه بازگشت به خانه هم چندان خوش نبود
[ترجمه گوگل]Woosnam هم در خانه راه نیافت
[ترجمه گوگل]Woosnam هم در خانه راه نیافت
8. Adults, however, have greater difficulty in accommodating their views to the miracles' of modern technology.
[ترجمه ترگمان]با این حال، بزرگسالان در تطبیق دیدگاه های خود نسبت به معجزات تکنولوژی مدرن، مشکل بیشتری دارند
[ترجمه گوگل]بزرگسالان، با این حال، با توجه به دیدگاه های خود به معجزه های تکنولوژی مدرن، دشواری بیشتری دارند
[ترجمه گوگل]بزرگسالان، با این حال، با توجه به دیدگاه های خود به معجزه های تکنولوژی مدرن، دشواری بیشتری دارند
9. She's so nice and accommodating, I'm afraid people will take advantage of her.
[ترجمه ترگمان]من می ترسم که مردم از او سو استفاده کنند
[ترجمه گوگل]او خیلی خوب و سازگار است، من می ترسم که مردم از او استفاده کنند
[ترجمه گوگل]او خیلی خوب و سازگار است، من می ترسم که مردم از او استفاده کنند
10. It is that they are so flexible, so accommodating, especially in some of the newer forms.
[ترجمه ترگمان]این است که آن ها بسیار انعطاف پذیر هستند، به خصوص در برخی از فرم های جدیدتر
[ترجمه گوگل]این است که آنها خیلی انعطاف پذیر هستند، به طوری که به خصوص در بعضی از فرم های جدیدتر، جایگزین می شوند
[ترجمه گوگل]این است که آنها خیلی انعطاف پذیر هستند، به طوری که به خصوص در بعضی از فرم های جدیدتر، جایگزین می شوند
11. The complex, consisting of 37 houses each accommodating five students, provides high quality accommodation for 185 postgraduate students.
[ترجمه ترگمان]مجموعه متشکل از ۳۷ خانه که هر یک از پنج دانشجو را دربر می گیرد، بستری با کیفیت بالا برای ۱۸۵ دانشجوی کارشناسی ارشد ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]این مجتمع که شامل 37 خانه است که هر کدام پنج دانش آموز را در اختیار دارند، 185 دانشجوی کارشناسی ارشد تحصیلات تکمیلی را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این مجتمع که شامل 37 خانه است که هر کدام پنج دانش آموز را در اختیار دارند، 185 دانشجوی کارشناسی ارشد تحصیلات تکمیلی را فراهم می کند
12. Those familiar with hand-jamming will find this quite accommodating, well-furnished as it is with excellent placements.
[ترجمه ترگمان]آن هایی که با jamming دست دارند، این جا را کاملا انطباقی و با تزئینات عالی پیدا خواهند کرد
[ترجمه گوگل]افرادی که با ردیابی دست آشنا هستند، این را کاملا پذیرفته، به خوبی ارائه می دهند، همانطور که در موقعیت های عالی قرار دارد
[ترجمه گوگل]افرادی که با ردیابی دست آشنا هستند، این را کاملا پذیرفته، به خوبی ارائه می دهند، همانطور که در موقعیت های عالی قرار دارد
13. Most of the hotel staff was very accommodating.
[ترجمه ترگمان]بیشتر کارکنان هتل خیلی accommodating
[ترجمه گوگل]اکثر کارکنان هتل بسیار مناسب بود
[ترجمه گوگل]اکثر کارکنان هتل بسیار مناسب بود
14. I have talked about interpretation which is accommodating so that it yields implications for language teaching.
[ترجمه ترگمان]من در مورد تفسیر صحبت کرده ام که منطبق بر انطباق است تا مفاهیمی برای آموزش زبان ارایه شود
[ترجمه گوگل]من در مورد تفسیری صحبت کرده ام که برای تدریس زبان مناسب است
[ترجمه گوگل]من در مورد تفسیری صحبت کرده ام که برای تدریس زبان مناسب است
پیشنهاد کاربران
از یه native شنیدم که به معنی مهمون نوازی ازش استفاده میکنن.
( صفت ) کمک کن /اهل کمک به دیگران
مطیع
دربردارنده، دربرگیرنده، شامل
ملایم
برطرف کردن
بدرد بخور و کمک حال و مایل به آنچه دیگران میخواهند
سازشگرانه
عامه پسند، مورد قبول ( پذیرش ) عامه مردم،
کلمات دیگر: