کلمه جو
صفحه اصلی

opaqueness


پشت پوشی، ماتی، تاریکی، تیرگی

انگلیسی به فارسی

پراکندگی


انگلیسی به انگلیسی

• state of being opaque; condition of being impermeable to radiation (light, sound, etc.); being frosted (about glass); non-transparency; fuzziness of sound; dullness, stupidness

جملات نمونه

1. Due to its opaqueness it will hide the wall and any unsightly wires or other apparatus behind the aquarium .
[ترجمه ترگمان]به خاطر opaqueness آن، دیوار و هر گونه سیم یا دیگر دستگاه را پشت آکواریوم پنهان می کند
[ترجمه گوگل]به علت کمبود آن، دیوار و سیمهای ناخوشایند یا دستگاه دیگری را در پشت آکواریوم پنهان می کند

2. The secrecy and opaqueness of the current pricing system is behind the initial allegations by China this month that four of Rio Tinto's iron-ore executives were involved in bribery and espionage.
[ترجمه ترگمان]The و opaqueness سیستم قیمت گذاری فعلی در پشت ادعاهای اولیه چین در ماه جاری است که چهار نفر از مدیران ore iron ریو Tinto در رشوه خواری و جاسوسی دخیل بوده اند
[ترجمه گوگل]محرمانگی و فساد سیستم فعلی قیمت گذاری پشت اتهامات اولیه توسط چین در ماه جاری است که چهار نفر از مدیران آهن ریو تینتو در رشوه خواری و جاسوسی شرکت داشتند

3. Saudi Arabia obscures its vulnerability by opaqueness.
[ترجمه ترگمان]عربستان سعودی آسیب پذیری خود را با opaqueness تار کرده است
[ترجمه گوگل]عربستان سعودی آسیب پذیری آن را با کمبودها می سازد

4. The opaqueness of China's military buildup "increases the potential for misunderstanding and miscalculation, " the Pentagon warned last month in its annual report to the U. S. Congress.
[ترجمه ترگمان]وزارت امور خارجه آمریکا ماه گذشته در گزارش سالانه خود به ایالات متحد هشدار داد که \"افزایش تجمع ارتش چین\" پتانسیل سو تفاهم و پیش بینی غلط را افزایش می دهد اس کنگره
[ترجمه گوگل]پنتاگون در ماه گذشته در گزارش سالانه خود به کنگره U S هشدار داد که پتانسیل ساختن چین در ارتش 'پتانسیل سوء تفاهم و اشتباه محاسبه را افزایش می دهد

5. Opaqueness and " accessor functions " are not good in themselves .
[ترجمه ترگمان]توابع accessor و \" به خودی خود خوب نیستند
[ترجمه گوگل]کمبود و 'توابع دسترسی' در خودشان خوب نیست

6. A subjective opaqueness, Let us leave to one side what is clear.
[ترجمه ترگمان]یک opaqueness ذهنی، اجازه دهید به یک طرف آن چیزی را که واضح است رها کنیم
[ترجمه گوگل]یک پدیده ذهنی، به ما اجازه دهید که روشن باشد

7. Opaqueness, on the other hand, would hinder anticipation, adaptation, and evolution of complex vivisystems altogether.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، opaqueness مانع پیش بینی، انطباق، و تکامل of پیچیده می شود
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، کمبود، جلوگیری از پیش بینی، سازگاری و تکامل سیستم های پیچیده را در مجموع دارد

8. Opaqueness I expected, but the latter surprised me.
[ترجمه ترگمان]انتظار داشتم که او مرا غافلگیر کند
[ترجمه گوگل]من انتظار داشتم که کمبود، اما دوم من را شگفت زده کرد

9. Second, the economy of words results in the existence of semantic gaps and the opaqueness of the explicit meaning of the idiom.
[ترجمه ترگمان]دوم، اقتصاد کلمات به وجود شکاف های معنایی و the معنای صریح اصطلاحات اشاره می کند
[ترجمه گوگل]دوم، اقتصاد لغات، منجر به وجود شکاف معناشناختی و پراکندگی معنای صریح اصطلاح می شود

10. Each structure has its own refractive index, and when a light ray crosses an area where the index changes, the light scatters, creating a degree of opaqueness .
[ترجمه ترگمان]هر سازه ضریب شکست خود را دارد و هنگامی که یک شعاع نور از حوزه ای عبور می کند که در آن شاخص تغییر می کند، نور پراکنده می شود و درجه ای از opaqueness ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]هر ساختار دارای شاخص انکسار خاص خود است، و هنگامی که یک پرتو نور عبور از یک منطقه که در آن شاخص تغییر می کند، نور scatters، ایجاد یک درجه از پراکندگی

11. It has exposed the fragility of the foundations of private finance: opaqueness, hazard and sometimes fraud.
[ترجمه ترگمان]این امر شکنندگی شالوده مالی خصوصی را آشکار کرده است: opaqueness، مخاطره، و گاهی تقلب
[ترجمه گوگل]این باعث شکنندگی پایه های فضای خصوصی، خطر و گاهی اوقات تقلب می شود

12. Perhaps the most interesting design aspect is the Spano's glass roof which boasts an opaqueness adjustment system and has small openings above the engine to further improve cooling.
[ترجمه ترگمان]شاید جالب ترین جنبه طراحی، سقف شیشه ای Spano است که به سیستم تنظیمات opaqueness می بالد و دریچه های کوچکی بالای موتور دارد تا خنک کننده را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]شاید جالب ترین جنبه طراحی، سقف شیشه ای Spano است که دارای سیستم تنظیم کمینه و دارای حفره های کوچکی در بالای موتور جهت بهبود خنک کننده می باشد

13. China has come under heavy criticism for the number of criminals it puts on death row every year, the number of crimes punished by death penalty and the opaqueness of its legal system.
[ترجمه ترگمان]چین به خاطر تعداد مجرمانی که هر ساله در ردیف اعدام قرار می گیرند، مورد انتقاد شدید قرار گرفته است، شمار جرایمی که با مجازات اعدام و مشروعیت نظام قانونی آن مجازات می شوند
[ترجمه گوگل]چین به خاطر تعدادی از مجرمان که هر ساله به اعدام محکوم می شود، به شدت انتقاد می کند، تعدادی از جنایات مجازات شده توسط مجازات اعدام و ضعف نظام حقوقی آن

14. There was also smog, or haze, or some version of atmospheric opaqueness for which the International Olympic Committee has yet to invent a word.
[ترجمه ترگمان]همچنین مه و یا مه یا بخشی از opaqueness جوی وجود داشت که کمیته بین المللی المپیک هنوز یک کلمه از آن را اختراع نکرده است
[ترجمه گوگل]همچنین دود و یا مبهم و یا نسخه ای از کمبود اتمسفر وجود دارد که کمیته بین المللی المپیک تا به حال یک کلام را اختراع کرده است

پیشنهاد کاربران

مبهم


ابهام


کلمات دیگر: