معنی : تکان ناگهانی، سینما، تلنگر، ضربت اهسته و سبک با شلاق، قطع کردن، تکان دادن، بریدن
معانی دیگر : (ضربه ی تند و سبک مثلا با شلاق یا کاغذ تاشده) نرمکوبه، نرمکوب، ضربه ی ملایم، (صدای این نوع ضربه) تق، تپ، (ضربه ی تند و ملایم زدن) نرم کوب کردن، یواش زدن (مثلا با تازیانه)، (با سرعت تکان خوردن یا به چپ و راست رفتن) جنبیدن، پرپر زدن، تند زدن، لکه، گوداب، خال، کک مک، خالچه، (خودمانی) فیلم (سینمایی)، vt ضربت اهسته و سبک با شلاق، n : movie : معمولا بصورت جمع سینما