پلیس، اداره یا حکومت کردن، حفظ نظم و ارامش کردن، بوسیله پلیس اداره و کنترل کردن
policing
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• policing is the system used by the police to preserve law and order in a particular place.
جملات نمونه
1. community policing
(انگلیسی) کارکردن ماموران پلیس فقط در یک محله (به منظور این که اهل محل آنها را خوب بشناسند)،(امریکا) کمک مردم به شهربانی (پاسداری به صورت گروههای گشتی و غیره)
پیشنهاد کاربران
کنترل و حفاظت بوسیله پلیس
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
the way that the police are used to keep control over a particular area and to protect people and property
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین MACMILLAN :
the control of an area or a problem by police
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
the way that the police are used to keep control over a particular area and to protect people and property
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین MACMILLAN :
the control of an area or a problem by police
پاسبانی
امور پلیسی - انتظام بخشی
کلمات دیگر: