1. Let faith be your cynosure to walk by.
[ترجمه ترگمان] بذار بهت ایمان داشته باشم که تنها راه بری
[ترجمه گوگل]اجازه دهید ایمان بماند که شما بتوانید به راه خود ادامه دهید
2. Cynosure was the first with the CAP technology and micro lens array and I believe that is best approach to fractionalize resurfacing.
[ترجمه ترگمان]Cynosure اولین بار با سیستم CAP و آرایه micro بود و من معتقدم که این بهترین روش برای ظهور مجدد است
[ترجمه گوگل]Cynosure اولین بار با تکنولوژی CAP و آرایه میکرو لنز بود و من معتقدم که بهترین روش برای تخریب مجدد چسبندگی است
3. If he was the cynosure of all eyes he didn't notice.
[ترجمه ترگمان]اگر او the تمام چشم هایی بود که متوجه آن نشده بود
[ترجمه گوگل]اگر او از همه چشمی بود که متوجه نشد
4. Ruth was the cynosure of all eyes.
[ترجمه ترگمان]روت the همه چشم ها بود
[ترجمه گوگل]روت کوره تمام چشمها بود
5. She was the cynosure of all eyes, ie Everyone looked at her.
[ترجمه ترگمان]تمام چشم ها متوجه او بود و همه به او نگاه می کردند
[ترجمه گوگل]او از همه چشمان در امان بود، یعنی همه به او نگاه کردند
6. David and Jane's house was definitely gone and they were in their magnificent new barn, cynosure of the Mattole.
[ترجمه ترگمان]خانه دیوید و جین کاملا از بین رفته بود و آن ها در طویله جدید و باشکوه آن ها بودند
[ترجمه گوگل]خانه دیوید و جین قطعا رفته بود و آنها در انبار پرنعمت جدید خود بودند، cynosure از Mattole
7. In the last 12 months, Stewart has become a tabloid regular and a blog - stalked cynosure.
[ترجمه ترگمان]در ۱۲ ماه گذشته، استوارت یک روزنامه مصور و یک وبلاگ به سبک stalked شده است
[ترجمه گوگل]در 12 ماه گذشته، استوارت به طور منظم و به صورت روزنامهنگاری تبدیل شده است
8. Nearly 6 ft. tall, imperially slim and sleekly dressed, she is usually the cynosure of attention at any gathering.
[ترجمه ترگمان]تقریبا ۶ فوت قد بلند، لاغر و کج و معوج، معمولا the توجه به هر اجتماع است
[ترجمه گوگل]تقریبا 6 فوت قد، امپراتوری باریک و براقانه پوشیدنی است، او معمولا در هر جلسه جمع آوری شده است
9. The princess, dressed head to foot in gold, was the cynosure of all eyes.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده خانم که سر پوشیده بود و سر تا پای خود را در طلای ناب قرار داده بود، همه چشم ها از حدقه بیرون زده بود
[ترجمه گوگل]شاهزاده خانم، با سر به پا در طلا، سرگیجه از همه چشمها بود