1. be gone! you're devoid of faithfulness. . .
برو ای عاری ز وفاداری . . .
2. his poems are devoid of originality
اشعار او عاری از نوآوری است.
3. the killer was devoid of pitty
قاتل بویی از رحم و مروت نبرده بود.
4. Are you totally devoid of common sense?
[ترجمه آذر] شماهیچ بهره ای از شعور ندارید؟
[ترجمه ترگمان]تو کلا از عقل سلیم بی بهره نیستی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما کاملا از عقل سلیم؟
5. A well devoid of water is useless.
[ترجمه آذر] چاه خالی از آب به دردی نمی خورد.
[ترجمه ترگمان]آب خالی از آب بی فایده است
[ترجمه گوگل]خوب از آب بی فایده است
6. Their apartment is devoid of all comforts.
[ترجمه ترگمان]آپارتمان آن ها خالی از آسایش است
[ترجمه گوگل]آپارتمان آنها از همه امکانات کم است
7. The article is devoid of substantial matter.
[ترجمه ترگمان]این مقاله عاری از ماده اساسی است
[ترجمه گوگل]این مقاله دارای محتوای مهمی نیست
8. The letter was devoid of warmth and feeling.
[ترجمه آذر] هیچ اثری از گرما و احساس در نامه نبود.
[ترجمه ترگمان]نامه عاری از احساس و احساس بود
[ترجمه گوگل]نامه از گرما و احساس خالی نبود
9. This house is totally devoid of furniture.
[ترجمه ترگمان]این خونه کلا خالی از مبلمان نیست
[ترجمه گوگل]این خانه کاملا از مبلمان بی بهره است
10. Her life hitherto had been devoid of adventure.
[ترجمه ترگمان]زندگی او تا به حال عاری از ماجراجویی بود
[ترجمه گوگل]زندگی او تا کنون از ماجراجویی بی بهره بوده است
11. The land is almost devoid of vegetation.
[ترجمه ترگمان]زمین تقریبا عاری از پوشش گیاهی است
[ترجمه گوگل]زمین تقریبا بدون پوشش گیاهی است
12. He seems to be devoid of compassion.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد عاری از شفقت باشد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که از شرارت رهایی یافته است
13. Learn the Net is continually updated and tastefully devoid of commercial content.
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که شبکه به طور مداوم به روز شده و با سلیقه و سلیقه تجاری خالی شده است
[ترجمه گوگل]یادگیری شبکه به طور مداوم به روز شده و با مزه ای از محتوای تجاری محروم است
14. Brown Street was almost devoid of shops.
[ترجمه ترگمان]خیابان براون تقریبا خالی از مغازه بود
[ترجمه گوگل]براون خیابان تقریبا بدون مغازه ها بود