1. the furtive glances of the two lovers
نگاه های دزدانه ی دو عاشق
2. The look in his eyes became furtive.
[ترجمه ترگمان]نگاهش مرموز و دزدانه به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]نگاهی به چشمانش زده بود
3. There was something furtive about his actions.
[ترجمه ترگمان]چیزی مرموز در رفتارش وجود داشت
[ترجمه گوگل]چیزی در مورد اقدامات او وجود دارد
4. I saw him cast a furtive glance at the woman at the table to his right.
[ترجمه ترگمان]او را دیدم که نگاهی دزدکی به آن زن که پشت میز به سمت راستش بود انداخت
[ترجمه گوگل]من دیدم او یک نگاه خزنده به زن در جدول به سمت راست خود را نگاه کرد
5. She cast a furtive glance over her shoulder.
[ترجمه ترگمان]نگاهی دزدکی به شانه او انداخت
[ترجمه گوگل]او یک نگاه خزنده بیش از شانه او را نگاه کرد
6. I had a furtive look in her bag when her back was turned.
[ترجمه ترگمان]وقتی برگشت دزدکی نگاهی به کیفش کردم
[ترجمه گوگل]وقتی پشت او برگشتم، نگاهش به کیسه ی او نگاه میکرد
7. With a furtive glance over her shoulder, she unlocked the door and entered the house.
[ترجمه ترگمان]با نگاهی مرموز به پشت سرش، قفل در را باز کرد و وارد خانه شد
[ترجمه گوگل]با نگاهی خفیف به شانه اش، درب را باز کرد و وارد خانه شد
8. The man walked slowly along, casting furtive glances behind him.
[ترجمه ترگمان]مرد آهسته راه می رفت و دزدانه به پشت سرش نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]مرد آهسته به آرامی راه می رفت، نگاه های خیره کننده ای را پشت سرش ریخته بود
9. He made one or two furtive phone calls.
[ترجمه ترگمان]یکی دو بار تلفن دزدکی رد و بدل کرد
[ترجمه گوگل]او یک یا دو تماس تلفنی خنثی انجام داد
10. Chris kept stealing furtive glances at me.
[ترجمه ترگمان]ک-- ری - - س \"دزدکی دزدکی به من نگاه می کرد\"
[ترجمه گوگل]کریس نگاه های خفیف را به من نگاه کرد
11. He cast an oddly furtive glance at her.
[ترجمه ترگمان]او نگاهی دزدکی به او انداخت
[ترجمه گوگل]او یک نگاه عجیب و غریب به او کرد
12. He cast a furtive glance at her.
[ترجمه ترگمان]نگاهی دزدکی به او انداخت
[ترجمه گوگل]او یک نگاه خفیف به او کرد
13. The teacher was suspicious of the student's furtive behaviour during the exam.
[ترجمه ترگمان]معلم نسبت به رفتار دزدکی دانش آموز در طی این امتحان مشکوک بود
[ترجمه گوگل]معلم مشکوک به رفتار خشن دانشجویی در طول امتحان بود
14. She was furtive and vicious by temperament.
[ترجمه ترگمان]خلق و خوی او مرموز و موذی بود
[ترجمه گوگل]او خشمگین و خجالت آور بود