(پزشکی) از دست دادن صدا (در اثر آسیب یا بیماری)، آواگسست، فقدان صدا یا خفگی ان بعلت فلج تارهای صوتی
aphonia
(پزشکی) از دست دادن صدا (در اثر آسیب یا بیماری)، آواگسست، فقدان صدا یا خفگی ان بعلت فلج تارهای صوتی
انگلیسی به فارسی
فقدان صدا یا خفگی آن بهدلیل فلج تارهای صوتی
انگلیسی به انگلیسی
• voice loss caused by a disease of the larynx
جملات نمونه
1. Aphonia, also calls the glottal, is refers to the pronunciation to be impeded, sound hoarse one kind of card period of five days.
[ترجمه ترگمان]Aphonia، که the نیز نامیده می شود، به تلفظ می شود و با صدای گرفته از یک نوع کارت پنج روزه گرفته می شود
[ترجمه گوگل]Aphonia، همچنین glottal نامیده می شود، اشاره به تلفظ را به مانع، صدای خنک یک نوع کارت مدت پنج روز
[ترجمه گوگل]Aphonia، همچنین glottal نامیده می شود، اشاره به تلفظ را به مانع، صدای خنک یک نوع کارت مدت پنج روز
2. Methods 80 hysterical aphonia patients who had failed to response to general treatment received hard attack vocalization training and massage to larynx.
[ترجمه ترگمان]روش های ۸۰ بیمار مبتلا به جنون که در واکنش به درمان عمومی ناکام بودند، حمله شدید به training و ماساژ دادن به حنجره انجام دادند
[ترجمه گوگل]روش ها 80 بیمار مبتلا به آسم هیستریک که در پاسخ به درمان عمومی نتوانسته بودند تمرینات صوتی را انجام دهند و ماساژ را به حنجره انجام دادند
[ترجمه گوگل]روش ها 80 بیمار مبتلا به آسم هیستریک که در پاسخ به درمان عمومی نتوانسته بودند تمرینات صوتی را انجام دهند و ماساژ را به حنجره انجام دادند
3. Hyperactivity, pharynx pain, aphonia: Sydney Daozhi slowly with the pharynx, daily for ~ 4 times.
[ترجمه ترگمان]hyperactivity، حلق، aphonia: سیدنی به آهستگی با حلق، روزانه ۴ بار، به آهستگی با حلق ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]بیش فعالی، درد حنجره، آپنه: Sydney Daozhi به آرامی با ریه، روزانه ~ 4 بار
[ترجمه گوگل]بیش فعالی، درد حنجره، آپنه: Sydney Daozhi به آرامی با ریه، روزانه ~ 4 بار
4. Aphonia can be seen frequently. Traditional Chinese medicine, especially Acupuncture and moxibustion[sentence dictionary], Manipulation have shown their unique characters in treating aphonia in recent years.
[ترجمه ترگمان]Aphonia را می توان به طور مرتب مشاهده کرد طب سنتی چینی، به ویژه طب سوزنی و طب سوزنی [ فرهنگ لغت، دستکاری در سال های اخیر شخصیت منحصر به فرد خود را در درمان aphonia نشان داده است
[ترجمه گوگل]آوونیا را می توان اغلب مشاهده کرد طب سنتی چینی، به خصوص طب سوزنی و moxibustion [لغت واژه]، دستکاری شخصیت های منحصر به فرد خود را در درمان آپنه در سال های اخیر نشان داده اند
[ترجمه گوگل]آوونیا را می توان اغلب مشاهده کرد طب سنتی چینی، به خصوص طب سوزنی و moxibustion [لغت واژه]، دستکاری شخصیت های منحصر به فرد خود را در درمان آپنه در سال های اخیر نشان داده اند
5. Conclusion The combined therapy with acupuncture is an effective one for hysteric aphonia.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری روش درمانی ترکیبی با طب سوزنی یک روش موثر برای hysteric aphonia است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: درمان ترکیبی با طب سوزنی یکی از موثرترین درمان های هیستریک است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: درمان ترکیبی با طب سوزنی یکی از موثرترین درمان های هیستریک است
6. They all said that the true facts, Cao Cao cried aphonia, orders funeral Jinshi.
[ترجمه ترگمان]همه می گفتند که حقایق واقعی، cao cao، aphonia، orders، Jinshi را صادر می کنند
[ترجمه گوگل]همه آنها گفتند که واقعیت های واقعی، Cao Cao گریه آهنی، دستورات جینشی مراسم تشییع جنازه
[ترجمه گوگل]همه آنها گفتند که واقعیت های واقعی، Cao Cao گریه آهنی، دستورات جینشی مراسم تشییع جنازه
7. Among 10 self-perceived voice health problems, teachers all have the high risk ratio, and even aphonia is 4It must be cared.
[ترجمه ترگمان]در بین ۱۰ مشکل سلامت صوتی درک شده از خود، معلمان همگی نسبت ریسک بالایی دارند و حتی aphonia ۴ است که باید مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]در میان 10 مشکل سلامتی خود را درک شده، معلمان همه نسبت به ریسک بالاتری دارند و حتی 4 مورد باید مورد توجه قرار گیرند
[ترجمه گوگل]در میان 10 مشکل سلامتی خود را درک شده، معلمان همه نسبت به ریسک بالاتری دارند و حتی 4 مورد باید مورد توجه قرار گیرند
8. Damages and the sound track or consumes wound lung being mad, may also cause the aphonia.
[ترجمه ترگمان]آسیب ها و شیارهای صوتی و یا به دست آوردن شش زخمی که دیوانه می شوند نیز ممکن است باعث ایجاد اختلال شوند
[ترجمه گوگل]آلودگی و آهنگ صوتی و یا مصرف ریه های زخمی که دیوانه می شوند، همچنین ممکن است باعث ایجاد آگونیست شود
[ترجمه گوگل]آلودگی و آهنگ صوتی و یا مصرف ریه های زخمی که دیوانه می شوند، همچنین ممکن است باعث ایجاد آگونیست شود
9. While the thenar main points Governance disease cough, hemoptysis, sore throat, aphonia, and fever.
[ترجمه ترگمان]در حالی که the، سرفه، گلو درد، گلو درد، تب و تب دارند
[ترجمه گوگل]در حالی که نقاط اصلی تارار، سرطان، خونریزی، گلودرد، آپنه و تب است
[ترجمه گوگل]در حالی که نقاط اصلی تارار، سرطان، خونریزی، گلودرد، آپنه و تب است
10. One thief was stung by scorpion, do not become aware aphonia says: " Very painful! "
[ترجمه ترگمان]یک دزد که در اثر عقرب نیش می زد، متوجه نشده بود که aphonia می گوید: بسیار دردناک! \"
[ترجمه گوگل]یک دزد توسط عقرب کشیده شده است، آگاه نیست آهونا می گوید: 'بسیار دردناک است! '
[ترجمه گوگل]یک دزد توسط عقرب کشیده شده است، آگاه نیست آهونا می گوید: 'بسیار دردناک است! '
11. Objective To discuss the diagnosis, treatment and prevention of iatrogenic functional aphonia .
[ترجمه ترگمان]هدف بحث در مورد تشخیص، درمان و جلوگیری از aphonia کارکردی است
[ترجمه گوگل]هدف برای بحث در مورد تشخیص، درمان و پیشگیری از آگونیست های عملکردی ایدروژنی
[ترجمه گوگل]هدف برای بحث در مورد تشخیص، درمان و پیشگیری از آگونیست های عملکردی ایدروژنی
پیشنهاد کاربران
فقدان کامل در تولید صدا
بی صدایی، آفونی، آواگسست، لالی حنجفرەای
کلمات دیگر: