1. an incipient illness
بیماری در حال شروع
2. Costner, with his easy grin, incipient beer belly, thinning hair and bright devilish eyes, plays broken-down convincingly.
[ترجمه ترگمان]کاستنر با نیشخند ساده، شکم incipient، موهای ریز و چشمان شیطانی و چشمان شیطانی که به طور متقاعد کننده ای درهم می شکست
[ترجمه گوگل]کستنر، با آرامش آسان، شکم آبجو شروع کننده، ریزش مو و چشمان شیطانی روشن، متقاعد کننده ای را از بین می برد
3. The incipient spouses are of course excited by the adventure, the new life, heralded by marriage.
[ترجمه ترگمان]این زوج تازه از ماجراجویی، زندگی جدید که از ازدواج خبر می دهد، به هیجان می آیند
[ترجمه گوگل]همسران ابتدایی، از طریق ماجراجویی، زندگی جدید، که ازدواج می کنند، هیجان زده هستند
4. Yet despite these incipient industrial concentrations, the economy of Piedmont remained overwhelmingly agrarian and rural.
[ترجمه ترگمان]با این حال، علی رغم این غلظت اولیه صنعتی، اقتصاد of به صورت چشمگیری کشاورزی و روستایی باقی ماند
[ترجمه گوگل]با این حال، با وجود این غلبه های صنعتی اولیه، اقتصاد پیمونت، عمدتا کشاورزی و روستایی باقی مانده است
5. He was on full wets, grappling with incipient understeer, while the Ferraris were using their intermediates to brilliant effect.
[ترجمه ترگمان]او در حالی که با understeer اولیه دست و پنجه نرم می کرد، در حالی که the از واسط ها به effect عالی استفاده می کردند
[ترجمه گوگل]او در حال پریدن است و با فرار از ابتدا شروع به حرکت می کند، در حالی که فراری ها از واسطه هایشان برای تاثیر درخشان استفاده می کنند
6. Duty and intake systems to detect incipient problems early and to provide a rapid response.
[ترجمه ترگمان]سیستم های دریافت وظیفه برای تشخیص زودهنگام مشکلات ابتدایی و ارائه پاسخ سریع
[ترجمه گوگل]سیستم های وظیفه و دریافتی برای تشخیص مشکلات ابتدایی و ارائه سریع پاسخ
7. Some assiduously fill notebooks with writing: incipient novelists or thesis writers?
[ترجمه ترگمان]برخی با پشت کار دفترداری را با نوشتن: رمان نویسان تازه کار و یا نویسندگان پایان نامه پر می کنند؟
[ترجمه گوگل]بعضی از نوشتن با نوشتن به طور مرتب پر می شوند: رمان نویس های اولیه یا نویسندگان پایان نامه؟
8. Some of the incipient school-to-work systems I visited had made only minimal changes to the school program.
[ترجمه ترگمان]برخی از سیستم های آموزشی ابتدایی که من از آن ها بازدید کردم، تنها تغییرات در برنامه مدرسه را به حداقل رساندند
[ترجمه گوگل]بعضی از مدارس ابتدایی که من دیدم تنها تغییرات جزئی در برنامه مدرسه بوده است
9. John's incipient school problems were nipped in the bud.
[ترجمه ترگمان]مشکلات مدرسه ابتدایی جان در نطفه خفه شدند
[ترجمه گوگل]مشکلات مدرسه یک جان در جوانه خرد شده است
10. During its incipient Asiatic stage, the Mormon state was not based on a large-scale hydraulic system.
[ترجمه ترگمان]در طول مرحله ابتدایی آسیایی، وضعیت مورمون ها براساس یک سیستم هیدرولیکی در مقیاس بزرگ نبود
[ترجمه گوگل]در طول مرحله ابتدایی آسیایی، دولت مورمون بر اساس یک سیستم هیدرولیکی در مقیاس بزرگ نبود
11. The incipient bankrupts were almost as bad.
[ترجمه ترگمان]The incipient هم تقریبا به اندازه bankrupts
[ترجمه گوگل]دست اندرکاران آغازین تقریبا به همان اندازه بد بودند
12. China's incipient rebound relies on a timeworn stimulus formula: upping the ante on infrastructure spending to support growth in anticipation of a return of global demand for Chinese-made goods.
[ترجمه ترگمان]بازگشت اولیه چین به یک فرمول محرک timeworn تکیه دارد: افزایش هزینه پیش بینی شده بر روی هزینه های زیرساخت برای حمایت از رشد در پیش بینی بازگشت تقاضای جهانی برای کالاهای ساخت چین
[ترجمه گوگل]تسریع در حال ظهور چین به یک فرمول محرک زمانی متکی است: افزایش هزینه های زیربنایی برای حمایت از رشد در پیش بینی بازگشت تقاضای جهانی برای کالاهای چینی
13. The distinction between liquefaction and incipient failure has been clarified. Furthermore, a preliminary scheme of open-type effective stress dynamic analysis method is proposed.
[ترجمه ترگمان]این تمایز بین روانگرایی و شکست تدریجی روشن شده است علاوه بر این، یک طرح اولیه از روش تحلیل پویای فشار باز از نوع باز پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]تمایز بین مایع سازی و نارسایی اولیه شروع شده است علاوه بر این، یک طرح اولیه از روش تجزیه و تحلیل دینامیک استرس موثر باز پیشنهاد شده است
14. Pneumococcus tympanitis (middle ear infection) the incipient symptoms are an earache, has a fever, as well as grasps the ear frequently.
[ترجمه ترگمان]Pneumococcus Pneumococcus (عفونت گوش میانی)علائم اولیه بیماری earache است که تب دارد و نیز به همان اندازه گوش را در آغوش می گیرد
[ترجمه گوگل]Pneumococcus tympanitis (عفونت گوش میانی) علائم آغازین یک آسیب گوش است، تب دارد و همچنین اغلب گوش ها را درک می کند
15. She felt for him an incipient tenderness, but scarcely any passion.
[ترجمه ترگمان]احساسی تازه داشت، اما به هیچ وجه شور و شوق نداشت
[ترجمه گوگل]او برای او حساسیت اولیه داشت، اما نداشتن شور و هیجان