کلمه جو
صفحه اصلی

luncheon


معنی : ناهار
معانی دیگر : ناهار (به ویژه ناهار رسمی)، سور نیمروز، ضیافت ناهار، غذای مفصل

انگلیسی به فارسی

ناهار، غذای مفصل


ناهار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a formal meal during the middle of the day, often for a special occasion.

• lunch; formal lunch; afternoon party where a light meal is served
luncheon is a formal meal in the middle of the day.

مترادف و متضاد

ناهار (اسم)
dinner, lunch, luncheon, nooning

جملات نمونه

1. a luncheon gab among friends
گپ زدن دوستان هنگام صرف ناهار

2. The anniversary was marked by a luncheon given in the town hall.
[ترجمه ترگمان]سالگرد ازدواج توسط یک ناهار که در تالار شهر برگزار شده بود، تعیین شد
[ترجمه گوگل]سالگرد با یک ناهار در تالار شهرداری مشخص شد

3. We have luncheon at twelve o'clock.
[ترجمه ترگمان]ساعت دوازده ناهار می خوریم
[ترجمه گوگل]ما دوازده ساعت ناهار داریم

4. Luncheon will be served at one, Madam.
[ترجمه ترگمان]ناهار در یک اتاق پذیرایی خواهد شد، خانم
[ترجمه گوگل]ناهار در یک خانم خدمت می کنند

5. Earlier this month, a luncheon for former UN staff was held in Vienna.
[ترجمه ترگمان]اوایل این ماه، یک ناهار برای کارکنان سابق سازمان ملل در وین برگزار شد
[ترجمه گوگل]پیش از این ماه، یک ناهار برای کارمندان سابق سازمان ملل در وین برگزار شد

6. Their luncheon was brutally interrupted by gunfire.
[ترجمه ترگمان]ناهار آن ها به طور وحشیانه با شلیک گلوله قطع شد
[ترجمه گوگل]ناهار آنها به طرز وحشیانه ای توسط آتش بس متوقف شد

7. Save your energy at both dinner and luncheon parties.
[ترجمه ترگمان]انرژی خود را در هر دو شام و مهمانی های ناهار صرف کنید
[ترجمه گوگل]صرفه جویی در انرژی خود را در هر دو طرف شام و ناهار

8. A fishy story Luncheon with a definitely fishy flavour was served by Rochdale Ladies' guild recently.
[ترجمه ترگمان]یک داستان عجیب و غریب که به طور حتم یک بوی ماهی از آن به مشام می رسید، به تازگی توسط صنف بانوان Rochdale تهیه شده بود
[ترجمه گوگل]یک داستان ماهی کوچولو با استفاده از طعم کاملا ماهیانه اخیرا از سوی انجمن زنان لشکر Rochdale خدمت کرده است

9. Bake 15 to 20 minutes. Serve on individual luncheon platters with toast points or crackers.
[ترجمه ترگمان]یه اجاق ۱۵ تا ۲۰ دقیقه دیگه بعد از صرف ناهار خوردن با نون تست و بیسکوییت شور
[ترجمه گوگل]پخت 15 تا 20 دقیقه خدمت به تنقلات ناهار فردی با امتیاز نان و کراکر

10. So-called luncheon meats are cooked sausages.
[ترجمه ترگمان] پس بهش می گن گوشت های خوردنی، سوسیس پخته
[ترجمه گوگل]گوشت ناهار به اصطلاح سوسیس پخته شده است

11. We will run them during recesses, during the luncheon recess, and all night when we recess at four each afternoon.
[ترجمه ترگمان]در حین استراحت، در حین استراحت، آن ها را در حین استراحت، در ساعات چهار بعد از ظهر طی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما آنها را در طول حوضچه ها، در طول غروب ناهار، و تمام شب، زمانی که در هر چهار بعد از ظهر بیدار می شویم، اجرا خواهیم کرد

12. The annual luncheon at the center pays homage to those who have given more than 000 hours.
[ترجمه ترگمان]صرف ناهار سالانه در مرکز، به کسانی که بیش از ۲۰۰۰ ساعت وقت داده اند احترام می گذارد
[ترجمه گوگل]ناهار سالانه در مرکز به کسانی که بیش از 000 ساعت داده اند احترام می گذارند

13. Sorry frustrated homemakers - and take heart, luncheon tycoons - that's not quite true.
[ترجمه ترگمان]ببخشید خانم frustrated و دل خوش، tycoons، این خیلی درست نیست
[ترجمه گوگل]متاسفانه خانم های ناخوشایند متاسف هستند - و قهرمانان، غواصان ناهار را می گیرند - این کاملا درست نیست

14. The duty journalist was at luncheon.
[ترجمه ترگمان]روزنامه نگار در ناهار بود
[ترجمه گوگل]روزنامه نگار وظیفه ناهار بود

15. It contains a luncheon and dinner menu for every day of the year, plus every relevant recipe.
[ترجمه ترگمان]این شامل یک منوی ناهار و شام برای هر روز از سال، به اضافه هر دستورالعمل مربوطه است
[ترجمه گوگل]این شامل منو ناهار و شام برای هر روز سال، به علاوه هر دستور العمل مربوطه است

پیشنهاد کاربران

ناهار
*** بیشتر در مورد صرف ناهار در مراسم رسمی برای مثال مراسم ختم و عروسی***

میهمانی رسمی ناهار

The luncheon party had been going on for some
time.


کلمات دیگر: