biologically

1. Much of our behaviour is biologically determined.

[ترجمه ترگمان]بیشتر رفتار ما از لحاظ بیولوژیکی تعیین شده است
[ترجمه گوگل]بسیاری از رفتار ما از نظر زیست شناختی تعیین شده است

2. I thought it was a biologically based brain disease.

[ترجمه حامد جباری] من فکر کردم که این یک بیماری مغزی زیست پایه بود.

[ترجمه هادی] گمان کردم این بیماری مغزی پایه زیستی دارد.

[ترجمه ترگمان]من فکر می کردم که این یک بیماری مغزی مبتنی بر بیولوژیکی است
[ترجمه گوگل]فکر کردم این یک بیماری مغزی مبتنی بر زیست شناسی است

3. As we adapt biologically to our environment, we adapt intellectually.

[ترجمه هادی] سازگاری زیستی ما با محیط همانا سازگاری عقلی ما را به دنبال دارد

[ترجمه ترگمان]همانطور که ما از لحاظ بیولوژیکی با محیط سازگار می شویم، از نظر فکری سازگار می شویم
[ترجمه گوگل]همانطور که ما با محیط زیست سازگار می شویم، ما فکری را انطباق می دهیم

4. As John remarks, a healthy, biologically balanced environment should require minimal maintenance and effort.

[ترجمه ترگمان]همانطور که جان remarks، یک محیط متعادل و بیولوژیکی باید به حداقل نگهداری و تلاش نیاز داشته باشد
[ترجمه گوگل]همان گونه که جان می گوید، یک محیط زیست سالم و بیولوژیکی متعادل باید حداقل نیاز به نگهداری و تلاش داشته باشد

5. Nitrogen fixed in the form of biologically useful compounds is a limiting factor for photosynthesis.

[ترجمه ترگمان]نیتروژن ثابت شده به شکل ترکیبات مفید بیولوژیکی یک عامل محدود کننده برای فوتو سنتز است
[ترجمه گوگل]نیتروژن ثابت شده در فرم ترکیبات مفید بیولوژیکی عامل مهمی برای فتوسنتز است

6. It should be noted that pregnanediol is a biologically inactive metabolite of progesterone.

[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که pregnanediol یک متابولیت های بیولوژیکی غیر فعال هستند
[ترجمه گوگل]لازم به ذکر است که حبدندول متابولیت پروژسترون بیولوژیکی غیر فعال است

7. A different type of biologically engineered pest control is claimed to have been effected through a free-living soil bacteria.

[ترجمه ترگمان]یک نوع متفاوت از کنترل بیولوژیکی که از لحاظ بیولوژیکی مهندسی شده اند ادعا می شود که از طریق یک باکتری خاک آزاد زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]ادعا می شود که یک نوع دیگر از کنترل آفات مهندسی زیست شناختی از طریق یک باکتری آزاد آزاد زندگی می کند

8. That some of his hypotheses are biologically dubious does not destroy the interest of his general approach.

[ترجمه ترگمان]اینکه برخی از فرضیات او از نظر بیولوژیکی مشکوک هستند، منافع رویکرد عمومی او را از بین نمی برند
[ترجمه گوگل]بعضی از فرضیه هایش از نظر بیولوژیکی مشکوک است، منافع رویکرد کلی او را نابود نمی کند

9. Whether alcohol ingestion actually raises the level of biologically active testosterone is unknown.

[ترجمه ترگمان]این که آیا مصرف الکل در واقع سطح تستوسترون فعال زیستی را بالا می برد یا نه، مشخص نیست
[ترجمه گوگل]آیا مصرف الکل واقعا سطح تستوسترون فعال بیولوژیکی را افزایش می دهد ناشناخته است

10. Pellagra is caused by a severe deficiency of biologically available niacin in the diet.

[ترجمه ترگمان]Pellagra ناشی از کمبود شدید نیاسین در دسترس زیستی در رژیم غذایی است
[ترجمه گوگل]Pellagra ناشی از کمبود شدید نایسین موجود در بیولوژیک در رژیم غذایی است

11. It is one of the world's most biologically diverse regions.

[ترجمه ترگمان]این یکی از the مناطق جهان است
[ترجمه گوگل]این یکی از مناطق بیولوژیکی جهان است

12. But these theories' notions of culturally stable femininity often elide with their concept of a biologically stable individual.

[ترجمه ترگمان]اما این نظریات مربوط به یک femininity از نظر فرهنگی، اغلب با مفهوم فردی پایدار از نظر بیولوژیکی سازگار هستند
[ترجمه گوگل]اما این نظریات مفهومی از زنانگی پایدار فرهنگی اغلب با مفهوم خود یک فرد بیولوژیکی پایدار است

13. As a female is she prepared to do all the housework because she is biologically determined to do so?

[ترجمه ترگمان]به عنوان یک زن، او حاضر است تمام کاره ای خانه را انجام دهد چون از لحاظ بیولوژیکی مصمم است این کار را بکند؟
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک زن آماده است تا تمام کارهای خانه را انجام دهد، زیرا او از نظر زیست شناختی برای انجام این کار مصمم است؟

14. By analogy, we can see much the same process in our own human species, both biologically and culturally.

[ترجمه ترگمان]با قیاس، ما می توانیم همان فرآیند را در گونه های انسانی خودمان، هم از لحاظ بیولوژیکی و هم از لحاظ فرهنگی، ببینیم
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، ما می توانیم همان فرایند را در گونه های انسانی خودمان، از لحاظ زیست شناختی و فرهنگی ببینیم

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

جملات نمونه

پیشنهاد کاربران