کلمه جو
صفحه اصلی

go out


معنی : خاموش شدن، دست کشیدن از، بیرون رفتن، چاپ یا منتشر شدن، اعتصاب کردن
معانی دیگر : 1- خاموش شدن، 2- از مد افتادن 3- معاشرت کردن، رفت و آمد داشتن، ددری بودن

انگلیسی به فارسی

ترک کردن جایی


از خانه بیرون رفتن


از رقابت حذف شدن


رو کردن همه‌ی کارت‌های خود (در بازی)


از مد افتادن


رابطه‌ی عاشقانه داشتن


شکست خوردن


استعفا دادن


برو بیرون، بیرون رفتن، دست کشیدن از، چاپ یا منتشر شدن، خاموش شدن، اعتصاب کردن


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to stop burning.

- It's cold because the fire went out.
[ترجمه علیرضا] هوا سرده چون آتش خاموش شد
[ترجمه نازی] هوا سرد است چون اتش خاموش شده است
[ترجمه ترگمان] هوا سرده چون آتش خاموش شد
[ترجمه گوگل] این سرد است زیرا آتش خاموش شد

• exit; be turned off (light); (his back) was thrown out; strike

مترادف و متضاد

Antonyms: arrive, come back, enter


Synonyms: become dark, burn out, cease, darken, die, die out, dim, expire, fade out, flicker, stop shining


Antonyms: inflame


leave


خاموش شدن (فعل)
snuff, be silent, keep silence, die out, go out, remain silent

دست کشیدن از (فعل)
leave, quit, discard, go out, give over, surcease, disaccustom, knock off, leave off

بیرون رفتن (فعل)
go off, go out

چاپ یا منتشر شدن (فعل)
go out

اعتصاب کردن (فعل)
walk out, strike, go out, picket

become extinguished


Synonyms: decamp, depart, exit, go on strike, walk out


Leave one's abode to go to public places


Be eliminated from a competition


Discard or meld all the cards in one's hand


Become out of fashion


Have a romantic relationship (one that involves going out together on dates)


Fail


Resign


جملات نمونه

1. What is bred in the bone will not go out of the flesh.
[ترجمه ترگمان]چیزی که در استخوان وجود دارد از گوشت بیرون نمی رود
[ترجمه گوگل]آنچه در استخوان به وجود می آید، از گوشت خارج نخواهد شد

2. We'll go out when the rain is over.
[ترجمه علیرضا] وقتی که باران قطع شد ما میرویم
[ترجمه shivi] وقتی بارون تموم شد ما میریم
[ترجمه ترگمان]وقتی باران تمام شود از خانه بیرون خواهیم رفت
[ترجمه گوگل]وقتی باران برود، می رویم

3. We can go out if you like.
[ترجمه سجاد مصلحی] اگر تو دوست داری، مامی تونیم بریم بیرون.
[ترجمه علی] اگر تو دوست داشته باشی می توانیم بیرون برویم.
[ترجمه ترگمان]اگر مایل باشید، می توانیم برویم بیرون
[ترجمه گوگل]ما می توانیم اگر دوست داریم بیرون برویم

4. The student left the university to go out into the world and find himself.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان دانشگاه را ترک کردند تا به دنیا بروند و خود را پیدا کنند
[ترجمه گوگل]دانشآموز دانشگاه را ترک کرد تا به جهان بیاید و خودش را پیدا کند

5. If u're free, why don't we go out tonight?
[ترجمه ترگمان]اگه تو آزاد باشی، چرا امشب بیرون نریم؟
[ترجمه گوگل]اگر شما آزاد هستید، چرا ما امشب نمی رویم؟

6. Don't go out in the rain.
[ترجمه ترگمان]تو باران نرو
[ترجمه گوگل]در باران بیرون بیایید

7. We were getting ready to go out.
[ترجمه ترگمان]داشتیم آماده می شدیم که بریم بیرون
[ترجمه گوگل]ما آماده بودیم بیرون برویم

8. You can't go out without any shoes.
[ترجمه ترگمان]تو نمی توانی بدون کفش بیرون بروی
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید بیرون بیایید

9. We may go out next Sunday, but that depends.
[ترجمه ترگمان]ممکن است یکشنبه آینده بیرون برویم، اما این به آن بستگی دارد
[ترجمه گوگل]ممکن است ما یکشنبه آینده برویم، اما این بستگی دارد

10. So, when do u want to go out with me?
[ترجمه ترگمان]خب، کی میخوای با من بیای بیرون؟
[ترجمه گوگل]بنابراین، وقتی می خواهید با من بیرون بیایید؟

11. The weather is not fit to go out.
[ترجمه ترگمان]هوا برای بیرون رفتن مناسب نیست
[ترجمه گوگل]آب و هوا مناسب نیست بیرون بیاید

12. Remind me to phone Alan before I go out.
[ترجمه ترگمان]یادم بنداز قبل از اینکه بیام بیرون به \"آلن\" زنگ بزنم
[ترجمه گوگل]یادآوری کنم قبل از رفتن به آلان تلفن کنم

13. I suggest we go out to eat.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد می کنم بریم غذا بخوریم
[ترجمه گوگل]من پیشنهاد می کنم بیرون غذا بخوریم

14. Do you want to go out or stay home?
[ترجمه ترگمان]میخوای بری بیرون یا خونه بمونی؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید بیرون بروید یا در خانه بمانید؟

پیشنهاد کاربران

شروع ارتباط عاشقانه

درمورد جذر و مد :پایین رفتن

ارسال شد

رابطه عاشقانه ( دوست دختری ، دوست پسری ) با کسی داشتن
که می توان متضادش ، کلمه fall out اشاره کرد که به معنی جدا شدن است

دوست دختر یا دوست پسر داشتن

خاموش شدن یا از کار افتادن

راهی شدن

بیرون رفتن ( با دوست )

Have somebody as a boyfriend or girlfriend

Live with out sth or sb
بدون

برای برق ، قطع شدن

بیرون رفتن با یک شخص خاص😎

برو بیرون

خراب شدن، از کار افتادن

Leave your home to do a social activity

خاموش شدن

خاموش شدن ( اتش، چراغ )

به تفریح و گردش رفتن


بیرون رفتن

to go out with someone:
spend time with someone socially, and have a romantic or sexual relationship
با کسی رابطه ( عاشقانه ) داشتن
you go out with tons of girls
با یه عالمه دختر رابطه داری

دست از کار و تلاش برای انجام کاری کشیدن.

My heart goes out to you
دلم برات میسوزه

فعل go out به معنای خاموش شدن
فعل go out یک فعل عبارتی جدانشدنی است ( یعنی حرف اضافه اش همیشه بعد از فعل اصلی می آید ) و به معنای این است که وقتی یک چراغ یا آتش نورش کم می شود یا خاموش می شود از فعل go out استفاده می کنیم. مثلا:
the fire went out ( آتش خاموش شد. )

فعل go out به معنای بیرون رفتن
فعل go out یک فعل عبارتی جدانشدنی است ( یعنی حرف اضافه اش همیشه بعد از فعل اصلی می آید ) و به معنای بیرون رفتن به ترک کردن خانه و رفتن به مکانی اجتماعی ( مثلا سینما، رستوران و . . . ) است. مثلا:
?are you going out tonight ( آیا امشب بیرون می روی؟ )

منبع: سایت بیاموز


کلمات دیگر: