کلمه جو
صفحه اصلی

goner


معنی : مردنی، رفتنی
معانی دیگر : از دست رفته

انگلیسی به فارسی

رفتنی، مردنی


گنر، رفتنی، مردنی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) someone or something that is lost, ruined, doomed, or dead.

• person or thing thought to be dead or doomed
if you say that someone is a goner, you mean that they are about to die, or in such danger that nobody can save them; an informal, old-fashioned word.

مترادف و متضاد

مردنی (اسم)
goner

رفتنی (اسم)
goner

جملات نمونه

1. this company is a goner
کار این شرکت تمام است.

2. this patient is a goner
این مریض مردنی است.

3. We were frantic. We thought you were a goner.
[ترجمه ترگمان]ما دیوانه شده بودیم ما فکر می کردیم تو دیگه رفتنی ام
[ترجمه گوگل]ما کینه توز بودیم ما فکر می کردیم که شما یک جادوگر بودید

4. I thought I was a goner when I saw that car heading towards me.
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم وقتی دیدم اون ماشین داره به سمت من میاد دیگه کارم تمومه
[ترجمه گوگل]من فکر کردم زمانی که من دیدم که ماشین به سمت من نشسته بود، عجیب بود

5. It was past it, a goner, way past its sell-by date.
[ترجمه ترگمان]گذشته از آن، گذشته از آن، گذشته بود، گذشته از فروش آن، با تاریخ
[ترجمه گوگل]گذشته از زمان فروش آن، گذشته بود

6. With the old man goner the Family power is cut at least in halt.
[ترجمه ترگمان]با این پیرمرد، قدرت خانواده، حداقل متوقف می شود
[ترجمه گوگل]با قدرت قدیم، قدرت خانوادگی حداقل در حالت توقف قطع می شود

7. She's a goner, just as dead sure as Muff Potter's a goner.
[ترجمه ترگمان]او هم دیگر رفتنی است، درست به همان اندازه که ماف پاتر a
[ترجمه گوگل]او یک جادوگر است، درست همانطور که مطمئن است که بعضی مواقع پاتر و یک جادوگر

8. He was a goner after that stroke.
[ترجمه ترگمان]بعد از اون سکته اون دیگه مردنی بود
[ترجمه گوگل]او پس از این سکته مغزی، عصبانی بود

9. I'm afraid that my fish a goner. he hasn't been swimming normally for days.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه ماهی من رفتنی است اون چند روزه که شنا نکرده
[ترجمه گوگل]من می ترسم که ماهی من یک گونر باشد او به مدت چند روز شنا کرده است

10. The table a really goner, we should get rid of it now.
[ترجمه ترگمان]میز واقعا goner باید از شرش خلاص شیم
[ترجمه گوگل]جدول واقعا جالب است، ما باید از شر آن خلاص شویم

11. That man is a goner.
[ترجمه ترگمان]اون مرد دیگه رفتنی نیست
[ترجمه گوگل]این مرد عجیب است

12. I reckon he's a goner.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم اون دیگه رفتنی باشه
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم او یک شبیه ساز است

13. When his parachute failed he thought he was a goner.
[ترجمه ترگمان]وقتی چترنجات شکست خورد فکر کرد که اون دیگه رفتنی نیست
[ترجمه گوگل]هنگامی که چتر نجات او شکست خورد، او فکر کرد که او عصبانی است

14. Someone hit me from behind and I thought I was a goner.
[ترجمه ترگمان]یه نفر از پشت به من ضربه زد و من فکر کردم که دیگه کارم تمومه
[ترجمه گوگل]کسی پشت من ایستاده بود و فکر کردم که من عصبانی هستم

This company is a goner.

کار این شرکت تمام است.


This patient is a goner.

این مریض مردنی است.


پیشنهاد کاربران

یک اصطلاح است که بیشتر مواقعی بکار می رود که شخصی کاری خطا و نادرست انجام داده و باعث عصبانیت دیگری شده.
I'm a goner = کارم تمومه، دیگه فاتحم خوندست.


کلمات دیگر: