آرام شدن یا کردن، فروکش کردن، فرو نشاندن
calm down
آرام شدن یا کردن، فروکش کردن، فرو نشاندن
انگلیسی به فارسی
آرام شدن
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: to become calm or calmer.
- I told the angry child to calm down.
[ترجمه صبا] به کودک خشمگین گفتم که آرام باشد
[ترجمه ترگمان] به کودک خشمگین گفتم که آرام شود[ترجمه گوگل] من به کودک عصبانی گفتم آرام باشم
• relax; make relaxed
مترادف و متضاد
compose oneself
Synonyms: control oneself, restrain oneself, regain one's composure, keep cool, take it easy, relax, rest, get hold of oneself, cool it, cool off, cool down, simmer down, go easy, chill out
جملات نمونه
1. He just needs to calm down a wee bit.
[ترجمه بهادر اسلامی] فقط لازمه که یخورده آروم باشه یا خونسردی خودش رو حفظ کنه. @لَنگویچ
[ترجمه ترگمان]او فقط باید کمی آرام شود[ترجمه گوگل]او فقط نیاز به آرام کردن کمی عصبی دارد
2. Calm down! I've said I'm sorry.
[ترجمه ترگمان]! آروم باش گفتم: متاسفم
[ترجمه گوگل]آرام باش! من گفتم متاسفم
[ترجمه گوگل]آرام باش! من گفتم متاسفم
3. Just calm down, stop gabbling, and tell me what has happened.
[ترجمه ترگمان]فقط آرام باش، چیزی نگو و به من بگو چه اتفاقی افتاده
[ترجمه گوگل]فقط آرامش بخشید، گنگی را متوقف کنید، و به من بگویید چه اتفاقی افتاده است
[ترجمه گوگل]فقط آرامش بخشید، گنگی را متوقف کنید، و به من بگویید چه اتفاقی افتاده است
4. Calm down for a minute and listen to me.
[ترجمه ترگمان] یه دقیقه آروم باش و به من گوش کن
[ترجمه گوگل]یک دقیقه صبر کنید و به من گوش کنید
[ترجمه گوگل]یک دقیقه صبر کنید و به من گوش کنید
5. Just calm down - shouting won't solve anything!
[ترجمه ترگمان]فقط اروم باش - فریاد زدن هیچ چیز رو حل نمی کنه!
[ترجمه گوگل]فقط آرامش - فریاد چیزی را حل نمی کند!
[ترجمه گوگل]فقط آرامش - فریاد چیزی را حل نمی کند!
6. Calm down, there's nothing to worry about.
[ترجمه ترگمان] آروم باش، چیزی نیست که نگرانش باشی
[ترجمه گوگل]آرام باشید، چیزی درباره نگرانی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]آرام باشید، چیزی درباره نگرانی وجود ندارد
7. You must try to calm down.
[ترجمه ترگمان] تو باید سعی کنی آروم باشی
[ترجمه گوگل]شما باید سعی کنید آرام باشید
[ترجمه گوگل]شما باید سعی کنید آرام باشید
8. Calm down there's no need to get into a lather about it!
[ترجمه ترگمان]! آروم باش، نیازی نیست که تو کف صابون گیر کنی
[ترجمه گوگل]آرامش لازم نیست که در مورد آن پنهان شوید!
[ترجمه گوگل]آرامش لازم نیست که در مورد آن پنهان شوید!
9. Calm down and tell me what happened.
[ترجمه ترگمان] آروم باش و بگو چه اتفاقی افتاده
[ترجمه گوگل]آرام باش و به من بگو که اتفاق افتاده
[ترجمه گوگل]آرام باش و به من بگو که اتفاق افتاده
10. He's a bit manic - I wish he'd calm down.
[ترجمه ترگمان]او کمی دیوانه است - ای کاش آرام بود
[ترجمه گوگل]او کمی مانیکور است - آرزو می کنم او آرام شود
[ترجمه گوگل]او کمی مانیکور است - آرزو می کنم او آرام شود
11. Look, calm down! We'll find her.
[ترجمه ترگمان]! ببین، آروم باش پیداش می کنیم
[ترجمه گوگل]به آرامی نگاه کن! ما او را پیدا خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]به آرامی نگاه کن! ما او را پیدا خواهیم کرد
12. Calm down, Terry - there's no need to fly off the handle.
[ترجمه ترگمان]آروم باش، تری - نیازی نیست که از پسش بر بیای -
[ترجمه گوگل]آرام، تری - بدون نیاز به پرواز کردن دسته وجود ندارد
[ترجمه گوگل]آرام، تری - بدون نیاز به پرواز کردن دسته وجود ندارد
13. Calm down, for goodness sake. It's nothing to get excited about!
[ترجمه ترگمان] \"آروم باش، محض رضای خدا\" هیچ چیز برای هیجان زده شدن نیست!
[ترجمه گوگل]آرام باشید، به خاطر خدا هیچ چیز در مورد هیجان!
[ترجمه گوگل]آرام باشید، به خاطر خدا هیچ چیز در مورد هیجان!
14. Calm down and think carefully.
[ترجمه ترگمان] آروم باش و با دقت فکر کن
[ترجمه گوگل]آرام باش و با دقت فکر کن
[ترجمه گوگل]آرام باش و با دقت فکر کن
15. It took about six months for things to calm down after we had the baby.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه بچه بودیم، شش ماه طول کشید
[ترجمه گوگل]حدود شش ماه برای چیزهایی که بعد از اینکه ما بچه بود آرام شدیم
[ترجمه گوگل]حدود شش ماه برای چیزهایی که بعد از اینکه ما بچه بود آرام شدیم
پیشنهاد کاربران
فرار کردن
آروم باش
To stop feeling upset, angry, or excited
ارام شدن, فروکش کردن,
ساکت باش، خفه شو
I calmed them down
آرومش کردم. ( آنها را آرام کردم. )
آرومش کردم. ( آنها را آرام کردم. )
آرامش
فرونشاندن
آروم شدن
( Calm ( n=آرام
Calm down یعنی آرامش خودت رو حفظ کن
Calm down یعنی آرامش خودت رو حفظ کن
کوتاه اومدن
تسکین دادن
آرام گرفتن
آرام گرفتن
خونسردی خود رو حفظ کردن
@لَنگویچ
@لَنگویچ
آرام باش
کلمات دیگر: