درگیر شدن
seize on
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• jump on -, hurry to take advantage of -
جملات نمونه
1. He seized on a bar and went up to them.
[ترجمه ترگمان]بار دیگر بار او را گرفت و به سوی آنان رفت
[ترجمه گوگل]او بر روی یک نوار پیاده شد و به سوی آنها رفت
[ترجمه گوگل]او بر روی یک نوار پیاده شد و به سوی آنها رفت
2. They seized on the waste tools and went away with them.
[ترجمه ترگمان]آن ها ابزار را به دست گرفتند و با آن ها کنار رفتند
[ترجمه گوگل]آنها بر روی ابزارهای زباله ای دستگیر شدند و با آنها رفت و آمد کردند
[ترجمه گوگل]آنها بر روی ابزارهای زباله ای دستگیر شدند و با آنها رفت و آمد کردند
3. Newspapers seized on the results as proof that global warming wasn'treally happening.
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها نتایج را گواه بر این موضوع بودند که گرم شدن جهانی هوای کره زمین در حال رخ دادن نیست
[ترجمه گوگل]روزنامه ها بر این نتایج دست یافتند که نشان می دهد که گرمایش جهانی در حال وقوع نبود
[ترجمه گوگل]روزنامه ها بر این نتایج دست یافتند که نشان می دهد که گرمایش جهانی در حال وقوع نبود
4. She seized on every excuse to avoid doing the work.
[ترجمه ترگمان]او هر بهانه ای را می گرفت تا از انجام کار اجتناب کند
[ترجمه گوگل]او از هر گونه عذر و بهانه ای برای جلوگیری از انجام کار استفاده کرد
[ترجمه گوگل]او از هر گونه عذر و بهانه ای برای جلوگیری از انجام کار استفاده کرد
5. He was quick to seize on this idea.
[ترجمه ترگمان]خیلی زود از این فکر منصرف شد
[ترجمه گوگل]او سریعا به این ایده دست یافت
[ترجمه گوگل]او سریعا به این ایده دست یافت
6. The rumours were eagerly seized on by the local press.
[ترجمه ترگمان]شایعات حاکی از آن بود که شایعات حاکی از آن است که مطبوعات محلی به این شایعات دامن زده اند
[ترجمه گوگل]شایعات مشتاقانه مطبوعات محلی را به دست گرفتند
[ترجمه گوگل]شایعات مشتاقانه مطبوعات محلی را به دست گرفتند
7. Peter seized on her last comment.
[ترجمه ترگمان]پیتر آخرین نظر او را قاپید
[ترجمه گوگل]پیتر آخرین نظر خود را به دست آورد
[ترجمه گوگل]پیتر آخرین نظر خود را به دست آورد
8. I suggested a cycling holiday, and he seized on the idea.
[ترجمه ترگمان]من یک تعطیلات دوچرخه سواری را پیشنهاد کردم، و او این ایده را کشف کرد
[ترجمه گوگل]من یک تعطیلات دوچرخه سواری پیشنهاد کردم و او این ایده را پذیرفت
[ترجمه گوگل]من یک تعطیلات دوچرخه سواری پیشنهاد کردم و او این ایده را پذیرفت
9. She seized on my suggestion and began work immediately.
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد من را گرفت و فورا شروع به کار کرد
[ترجمه گوگل]او بر پیشنهاد من پیروز شد و بلافاصله شروع به کار کرد
[ترجمه گوگل]او بر پیشنهاد من پیروز شد و بلافاصله شروع به کار کرد
10. The story was seized on by the tabloid press, who printed it under huge headlines.
[ترجمه ترگمان]این داستان توسط مطبوعات تابلوئید که تحت تی تر درشت چاپ می شد، گرفته شد
[ترجمه گوگل]این داستان توسط مطبوعات تابلوئیدی گرفته شد، که آن را تحت عنوان عناوین بزرگ چاپ کرد
[ترجمه گوگل]این داستان توسط مطبوعات تابلوئیدی گرفته شد، که آن را تحت عنوان عناوین بزرگ چاپ کرد
11. The critics seized on my mistake and said I was ignorant.
[ترجمه ترگمان]منتقدان اشتباه من را گرفتند و گفتند که من نادان بودم
[ترجمه گوگل]منتقدان بر اشتباه من غلبه کردند و گفتند که من نادان هستم
[ترجمه گوگل]منتقدان بر اشتباه من غلبه کردند و گفتند که من نادان هستم
12. He seized on my mistake and said I didn't understand.
[ترجمه ترگمان]او اشتباه من را برداشت و گفت که من نمی فهمم
[ترجمه گوگل]او بر اشتباه من غلبه کرد و گفت من فهمیدم
[ترجمه گوگل]او بر اشتباه من غلبه کرد و گفت من فهمیدم
13. Still other companies seize on one of the cure-alls currently being widely touted and hope that it will do the trick.
[ترجمه ترگمان]با این حال، شرکت های دیگری که در حال حاضر یکی از این cure را در دست می گیرند، در حال حاضر به طور گسترده مورد توجه قرار می گیرند و امیدوارند که این کار را انجام دهد
[ترجمه گوگل]هنوز هم شرکت های دیگر در یکی از درمان های موجود در حال حاضر به طور گسترده ای مورد تحسین قرار گرفته و امیدواریم که این ترفند را انجام دهد
[ترجمه گوگل]هنوز هم شرکت های دیگر در یکی از درمان های موجود در حال حاضر به طور گسترده ای مورد تحسین قرار گرفته و امیدواریم که این ترفند را انجام دهد
14. He was seized on January 1 and by February 6 was in Moscow as a prisoner of war.
[ترجمه ترگمان]او در ۱ ژانویه دستگیر شد و تا ۶ فوریه به عنوان زندانی جنگی در مسکو به سر برد
[ترجمه گوگل]او در 1 ژانویه به دار آویخته شد و تا 6 فوریه در مسکو زندانی جنگی بود
[ترجمه گوگل]او در 1 ژانویه به دار آویخته شد و تا 6 فوریه در مسکو زندانی جنگی بود
پیشنهاد کاربران
سود بردن از
به موضوعی پرداختن , روی موضوعی مانور دادن
کلمات دیگر: