کلمه جو
صفحه اصلی

burglar


معنی : دزد، غارتگر، سارق منازل
معانی دیگر : کسی که (معمولا شب) برای دزدی به خانه مردم می رود، دزدخانه، شب دزد، سارق

انگلیسی به فارسی

دزد، سارق منازل


انگلیسی به انگلیسی

• thief, housebreaker
a burglar is a thief who breaks into a house and steals things.

اسم ( noun )
• : تعریف: someone who forces entry into a building in order to commit robbery.
مشابه: bandit, cat burglar, criminal, housebreaker, picklock, prowler, robber, sneak thief, thief

- We called the police because we thought we heard a burglar in the house.
[ترجمه الی] ما پلیس را صدا می زدیم چون فکر می کردیم در خانه یک دزد وجود دارد
[ترجمه مطهره] ما به پلیس زنگ زدیم چون فکر میکردیم در خانه یک دزد وجود دارد
[ترجمه نیلوفر] ما به پلیس زنگ زدیم چون فکر می کردیم یک دزد در خانه است
[ترجمه Muhammad] ما با پلیس تماس گرفتیم چون فکر میکردیم صدای یک دزد را در خانه شنیدیم
[ترجمه زی زی] به پلیس زنگ زدیم. چون حس کردیم صدای یک دزد توی خانه شنیدیم.
[ترجمه Mahsa] ما به پلیس زنگ زدیم چون ما فکر می کردیم صدای یک دزد ( سارق خانه ) را در خانه شنیدیم.
[ترجمه ترگمان] ما به پلیس زنگ زدیم چون فکر می کردیم صدای یه سارق توی خونه رو شنیدیم
[ترجمه گوگل] ما پلیس را صدا می زدیم چون فکر می کردیم در خانه یک سرقت را می شنیدیم

مترادف و متضاد

person who steals


دزد (اسم)
thief, good fellow, apache, robber, shoplifter, stealer, burglar, picaroon, pilferer, lurcher, hobgoblin, defalcator, peculator, purloiner, raptor, larcener, larcenist, picklock, piker

غارتگر (اسم)
robber, burglar, badman, mugger, plunderer, looter, marauder, freebooter, pirate, spice, cosh boy, depredator, harrier, sandbagger, holdup man, pillager, sacker, snatcher, road agent, spoliator

سارق منازل (اسم)
burglar

Synonyms: cat burglar, crook, filcher, housebreaker, midnighter, owl, picklock, pilferer, porch-climber, prowler, robber, safecracker, sneakthief, thief


جملات نمونه

1. a burglar alarm
دزدگیر

2. two men pinned the burglar to the ground while i called the police
دو مرد دزد را روی زمین نگه داشتند و من به کلانتری تلفن زدم.

3. he took a brand from the fireplace and threw it at the burglar
یک هیزم مشتعل را از شومینه برداشت و (آن را) به طرف سارق پرتاب کرد.

4. The burglar got into the house through the bedroom window.
[ترجمه soniya] دزد از طریق پنجره اتاق خواب وارد خانه شد.
[ترجمه مریم حسن زاده] سارق از پنجره اتاق خواب وارد خانه شد.
[ترجمه ترگمان]دزد وارد خانه شد و از پنجره اتاق خواب بیرون رفت
[ترجمه گوگل]سرقت از طریق پنجره اتاق خواب داخل خانه شد

5. I forgot to set the burglar alarm.
[ترجمه M] من فراموش کردم که دزدگیر را تنظیم کنم
[ترجمه ترگمان]یادم رفت زنگ خطر رو بزنم
[ترجمه گوگل]من فراموش کرده ام زنگ سارق را تنظیم کنم

6. The burglar shone his torch into the dark room.
[ترجمه ترگمان]دزد مشعل را در اتاق تاریک روشن کرد
[ترجمه گوگل]سارقان مشعل خود را در اتاق تاریک فریاد زدند

7. The burglar had left several traces of his presence.
[ترجمه ترگمان]سارق چند ردی از حضورش را جا گذاشته بود
[ترجمه گوگل]سارق چندین مورد از حضور او را ترک کرده است

8. He openly boasted of his skill as a burglar.
[ترجمه ترگمان]او آشکارا از مهارت خود به عنوان دزد سخن می گفت
[ترجمه گوگل]او به طور جدی از مهارت او به عنوان یک سرقت استفاده کرد

9. The burglar had broken in through a window.
[ترجمه ترگمان]دزد از پنجره وارد شده بود
[ترجمه گوگل]سرقت در یک پنجره شکست خورده بود

10. The policeman took the burglar by surprise as he opened the window.
[ترجمه بهار] پلیس با باز کردن پنجره ، دزد را غافلگیر کرد.
[ترجمه ترگمان]پاسبان که پنجره را باز کرده بود، دزد را غافلگیر کرد
[ترجمه گوگل]وقتی که پنجره را باز کرد، پلیس غافلگیر کننده را گرفت

11. He chased ( after ) the burglar but couldn't catch him.
[ترجمه بهار] او در. را تعقیب کرد اما نتوانست اورا بگیرد
[ترجمه ترگمان]او به دنبال دزد دنبالش کرد ولی نمی توانست او را بگیرد
[ترجمه گوگل]او (بعد از) سرقت را پی گرفت، اما نمی توانست او را بگیرد

12. How would you deal with an armed burglar?
[ترجمه ترگمان]چطور با یه سارق مسلح معامله می کنی؟
[ترجمه گوگل]چگونه با یک سرقت مسلحانه برخورد می کنید؟

13. Fitting a burglar alarm is the most effective way to increase home security.
[ترجمه ترگمان]نصب آژیر خطر دزدی، موثرترین راه برای افزایش امنیت منزل است
[ترجمه گوگل]زنگ زدگی یک مؤسسه مؤثر برای افزایش امنیت خانه است

14. The new security guard is a burglar — that'll put the cat among the pigeons.
[ترجمه بهار] نگهبان جدید یک سارق است _گربه را میان کبوتران قرارداده اند، مصداق ضرب المثل گوشت رو دست گربه دادن است
[ترجمه ترگمان]نگهبان جدید، دزد است - که گربه را بین کبوترها می گذارد
[ترجمه گوگل]نگهبان امنیتی جدید یک سرقت است - که گربه را در میان کبوتر قرار داده است

پیشنهاد کاربران

دزد
سارق
غارتگر

سارق، دزد منزل

دزد منزل

robber
thief


سرقت خونگی

سارق منازل

A person who goes into a building to steal things


کلمات دیگر: