از (آن وقت)، از آن هنگام، از آن موقع (تا حال)، ازوقتی که، ازروزیکه، ازان وقت تاکنون
ever since
از (آن وقت)، از آن هنگام، از آن موقع (تا حال)، ازوقتی که، ازروزیکه، ازان وقت تاکنون
انگلیسی به انگلیسی
• since then, from the time when
جملات نمونه
1. He's been in the doldrums ever since she left him.
[ترجمه وحید] از وقتی او رفته او افسردگی گرفته است.
[ترجمه ترگمان]از وقتی که او را ترک کرده، از اینجا رفته[ترجمه گوگل]او از زمانی که او را ترک کرده بود، در معرض خستگی بوده است
2. Ever since the oil crisis, the industry has been in disarray.
[ترجمه ترگمان]از زمان بحران نفت، صنعت دچار بی نظمی شده است
[ترجمه گوگل]از زمان بحران نفت، صنعت در حال نگران کننده است
[ترجمه گوگل]از زمان بحران نفت، صنعت در حال نگران کننده است
3. Ever since their argument, the master has been making it hot for the young teacher.
[ترجمه ترگمان]از زمان بحث آن ها، معلم آن را برای معلم جوان گرم کرده است
[ترجمه گوگل]از زمان استدلال آنها، استاد برای معلم جوان آن را گرم کرده است
[ترجمه گوگل]از زمان استدلال آنها، استاد برای معلم جوان آن را گرم کرده است
4. They've been good mates ever since they were at school together.
[ترجمه ترگمان]از وقتی که با هم در مدرسه بودند، آن ها رفیق خوبی بودند
[ترجمه گوگل]آنها از زمانیکه با هم در مدرسه بودند، همسایه خوبی بودند
[ترجمه گوگل]آنها از زمانیکه با هم در مدرسه بودند، همسایه خوبی بودند
5. Antonio has been riding high ever since he changed his job.
[ترجمه ترگمان]انتونیو از آخرین باری که کارش رو عوض کرده بود خیلی پیشرفت کرده بود
[ترجمه گوگل]آنتونیو از زمانی که کار خود را تغییر داده است، بسیار بالا رفته است
[ترجمه گوگل]آنتونیو از زمانی که کار خود را تغییر داده است، بسیار بالا رفته است
6. The prince and princess lived a happy life ever since.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده و شاهزاده از آن وقت تا به حال زندگی خوبی داشتند
[ترجمه گوگل]شاهزاده و شاهزاده خانم از زمان زندگی شاد زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]شاهزاده و شاهزاده خانم از زمان زندگی شاد زندگی می کردند
7. You've been my best friend ever since we started in the infants.
[ترجمه ترگمان]از وقتی که بچه بودیم بهترین دوست من بودی
[ترجمه گوگل]از زمانی که در نوزادان آغاز شده، بهترین دوست من بوده ام
[ترجمه گوگل]از زمانی که در نوزادان آغاز شده، بهترین دوست من بوده ام
8. There has been a close bond between them ever since she saved him from drowning.
[ترجمه ترگمان]از وقتی که او را از غرق شدن نجات داد، رابطه نزدیکی بین آن ها وجود داشت
[ترجمه گوگل]از زمانی که او را از غرق شدن نجات داد، بین آنها پیوندی نزدیک برقرار شده است
[ترجمه گوگل]از زمانی که او را از غرق شدن نجات داد، بین آنها پیوندی نزدیک برقرار شده است
9. I've been on the go ever since eight o'clock this morning.
[ترجمه ترگمان]از ساعت هشت صبح تا حالا از ساعت هشت به اینجا آمده ام
[ترجمه گوگل]من از ساعت هشت صبح تا به حال در حال حرکت بودم
[ترجمه گوگل]من از ساعت هشت صبح تا به حال در حال حرکت بودم
10. He has been longing for her ever since she left.
[ترجمه ترگمان]از وقتی که اون رفته خیلی دلش براش تنگ شده
[ترجمه گوگل]او از زمانی که او را ترک کرده است، از او خواسته است
[ترجمه گوگل]او از زمانی که او را ترک کرده است، از او خواسته است
11. The campaign has been gaining momentum ever since the television appeal.
[ترجمه ترگمان]این مبارزه از زمان درخواست تلویزیون در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]این کمپین از زمان درخواست تجدید نظر در تلویزیون به دست آورده است
[ترجمه گوگل]این کمپین از زمان درخواست تجدید نظر در تلویزیون به دست آورده است
12. My back has been bad ever since I fell and hurt it two years ago.
[ترجمه صبا] از دوسال پیش که من افتادم و صدمه دیدم کمرم آسیب دیده
[ترجمه ترگمان]از وقتی که دو سال پیش افتادم و بهش صدمه زدم، پشتم خیلی بد شده بود[ترجمه گوگل]پشت من از زمان سقوط من، و دو سال پیش به آن صدمه زده است
13. He's been harbouring a grudge against her ever since his promotion was refused.
[ترجمه ترگمان]از وقتی که ترفیع او رد شد از او کینه به دل گرفته بود
[ترجمه گوگل]او از زمانی که ارتقاء خود را رد کرد، مخالفت خود را با او مخدوش کرده است
[ترجمه گوگل]او از زمانی که ارتقاء خود را رد کرد، مخالفت خود را با او مخدوش کرده است
14. They've been on the crest of the wave ever since their election victory.
[ترجمه ترگمان]آن ها از زمان پیروزی انتخاباتی خود در قله موج بوده اند
[ترجمه گوگل]آنها تا کنون از پیروزی انتخابات خود در جریان موج بوده اند
[ترجمه گوگل]آنها تا کنون از پیروزی انتخابات خود در جریان موج بوده اند
15. I've had the hots for him ever since he came to college.
[ترجمه ترگمان]از وقتی که به کالج امده بود، من او را دوست داشتم
[ترجمه گوگل]از آنجا که او به کالج آمدم، من تا به حال از او مراقبت می کردم
[ترجمه گوگل]از آنجا که او به کالج آمدم، من تا به حال از او مراقبت می کردم
پیشنهاد کاربران
از آن سر بند = ( گویش تهرانی ) از آن واقعه ، از آن موقع
همیشه پس از
از وقتی که، از زمانیکه. . .
از وقتی که
از وقتی که. . . . . تا کنون
از آن موقع تا به حال
, Ever since his experience with sun child jackal has had a black back
از ان تجربه اش با بچه ی افتاب تا به حال پ، شغال پشت مشکی داره. . .
, Ever since his experience with sun child jackal has had a black back
از ان تجربه اش با بچه ی افتاب تا به حال پ، شغال پشت مشکی داره. . .
1. اگر آخر جمله بیاید معنای " از آن موقع" می دهد. مثلا:
They've been keeping us busy ever since
2. اگر وسط جمله بیاید معنای "از وقتی که" می دهد. مثلا:
I have had a backache ever since i fell down of the tree.
They've been keeping us busy ever since
2. اگر وسط جمله بیاید معنای "از وقتی که" می دهد. مثلا:
I have had a backache ever since i fell down of the tree.
تا ابد
I have had a headache, ever since school started
up to now
از موقعی که - از زمانی که
Ever since our father died we all are depressed
Ever since our father died we all are depressed
از زمانی که
? Could anyone tell me what she was saying
She was begging that she didn’t steal any of their drugs and that she can pay her debts
Thanks I saw this vid years ago and I've wondered ever since
همانطور که دوستمون گفتن در انتهای جمله که میاد معنی "از اون موقع" میده
She was begging that she didn’t steal any of their drugs and that she can pay her debts
Thanks I saw this vid years ago and I've wondered ever since
همانطور که دوستمون گفتن در انتهای جمله که میاد معنی "از اون موقع" میده
از آن باز. [ اَ ] ( ق مرکب ) از آن وقت. از آن زمان. من ذلک الزمان.
کلمات دیگر: