1. Napoleon agreed to reveal the information to the French population
ناپلئون قبول کرد که آن اطلاعات را به اطلاعِ مردم فرانسه برساند
2. The evidence was revealed only after hours of questioning.
شواهد فقط پس از ساعت ها پرس و جو آشکار شدند
3. General Motors revealed reluctantly that there were defects in their new Buicks.
جنرال موتورز با اکراه برملا کرد که معایبی در اتومبیل های جدیدی بیوک وجود دارد
4. to reveal a friend's confidences
رازهای دوستی را افشا کردن
5. to reveal a secret
سری را افشا کردن
6. to reveal the hidden recesses of the human mind
گوشه های پنهان مغز بشر را هویدا کردن
7. do not reveal other's secrets!
رازهای دیگران را افشا نکن !
8. these poems reveal a peculiar side of her character
این اشعار یک ویژگی خاص شخصیت او را آشکار می سازد.
9. we decided to reveal their machinations to everyone
تصمیم گرفتیم توطئه آنان را برای همه آشکار کنیم.
10. the last two lines reveal the moral of the poem
دو سطر آخر،برداشت اخلاقی شعر را ارائه می دهند.
11. i do not wish to reveal what my friend has said
نمی خواهیم آنچه را که دوستم گفته بر ملا کنیم.
12. i am not at liberty to reveal his name
اجازه ندارم نام او را آشکار کنم.
13. parichehr was always accompanied by a chaperon and the poor lover could never find a chance to reveal his love
ندیمه ای همیشه پریچهر را همراهی می کرد و عاشق دلخسته هرگز فرصت اظهار عشق نیافت.
14. The statistics don't reveal of course unrecorded crime.
[ترجمه ترگمان]آمار حاکی از آن است که جرم ثبت نشده است
[ترجمه گوگل]آمارها البته جرم غیرقابل ثبت نام را نشان نمی دهند
15. Officers could not reveal how he died.
[ترجمه ترگمان]افسران نتوانستند فاش کنند که چگونه مرد
[ترجمه گوگل]افسران نمی توانستند نشان دهند که چگونه او مرد
16. Time and chance reveal all secrets.
[ترجمه ترگمان]زمان و فرصت همه رازهای را آشکار می کند
[ترجمه گوگل]زمان و شانس همه اسرار را نشان می دهد
17. The doctors did not reveal the truth to him.
[ترجمه ترگمان]دکترها حقیقت را به او فاش نکردند
[ترجمه گوگل]پزشکان حقیقت را به او نشان نمی دادند
18. Documents leaked to this newspaper purport to reveal that radioactive waste is being illegally dumped on the site.
[ترجمه ترگمان]اسناد فاش شده به این روزنامه حاکی از فاش شدن غیرقانونی مواد زائد رادیواکتیو در این سایت است
[ترجمه گوگل]اسناد منتشر شده به این روزنامه به منظور نشان دادن این است که زباله های رادیواکتیو به طور غیر قانونی در سایت تخلیه می شود
19. I'm not at liberty to reveal any names.
[ترجمه ترگمان]من اجازه ندارم اسم کسی را فاش کنم
[ترجمه گوگل]من آزاد نیستم که اسم ها را فاش کنم
20. He refused to reveal the identity of his client.
[ترجمه ترگمان]او از افشای هویت موکلش خودداری کرد
[ترجمه گوگل]او حاضر به نشان دادن هویت مشتری او نیست
21. The stage lights brightened to reveal a street scene.
[ترجمه ترگمان]چراغ های صحنه روشن شد تا یک صحنه خیابان نمایان شود
[ترجمه گوگل]چراغ های صحنه روشن برای نشان دادن یک صحنه خیابانی
22. Companies should be made to reveal more about their financial position.
[ترجمه ترگمان]شرکت ها باید برای افشای اطلاعات بیشتر در مورد موقعیت مالی خود ساخته شوند
[ترجمه گوگل]شرکت ها باید بیشتر در مورد وضعیت مالی خود آشکار شوند