کلمه جو
صفحه اصلی

deported


(verb transitive) تبعید کردن، حمل، اخراج

انگلیسی به فارسی

اخراج شده، تبعید کردن، اخراج کردن، نفی بلد کردن


انگلیسی به انگلیسی

• banished, expelled, exiled, sent away

جملات نمونه

1. he deported himself like a gentleman
او مثل یک آقا رفتار می کرد.

پیشنهاد کاربران

تبعیدی
تبعید شده


کلمات دیگر: