1. Jill and Sue are at variance over/about their lodger.
[ترجمه Ali] جیل و سو بر سر مستاجرشان با هم اختلاف نظر دارند.
[ترجمه ترگمان]جیل و سو درباره lodger حرف می زنند
[ترجمه گوگل]جیل و سو بر وفاداری و غرورشان در برابر وطنشان قرار دارند
2. My friend is a lodger in my uncle's house.
[ترجمه Ali] دوست من در خانه ی عمویم مستاجر است.
[ترجمه ترگمان]دوست من در خانه عمویم مستاجر است
[ترجمه گوگل]دوست من مسکن در خانه عمویش است
3. Jennie took in a lodger to help with the mortgage.
[ترجمه ترگمان]Jennie یکی از lodger را برای کمک به رهن گذاشته بود
[ترجمه گوگل]Jennie در یک مسکن برای کمک به وام مسکن گرفتار شد
4. In contrast the relationships of landlady and lodger, landlord and tenant may have this component.
[ترجمه ترگمان]در تضاد با زن کاروانسرا دار و مستاجر، صاحب مسافرخانه و مستاجر ممکن است این اجزا را داشته باشند
[ترجمه گوگل]در مقابل روابط خانوار و مسکن، صاحبخانه و مستأجر ممکن است این جزء را داشته باشد
5. Then taking in a lodger or renting out a room may be the answer.
[ترجمه ترگمان]پس از آن که کسی را در اتاق اجاره کند یا اجاره بدهد، ممکن است جواب این سوال باشد
[ترجمه گوگل]پس از گرفتن یک مسکن یا اجاره یک اتاق، ممکن است پاسخ دهید
6. Deborah had taken a lodger the moment she found her place.
[ترجمه ترگمان]در این لحظه، \" دبرا place را پیدا کرده بود
[ترجمه گوگل]دبورا لحظه ای را پیدا کرد که محل او را پیدا کند
7. He did not expect the lodger to return.
[ترجمه ترگمان]انتظار نداشت که او برگردد
[ترجمه گوگل]او انتظار ندارد که مسکن بازگشت کند
8. This young lady's our new lodger.
[ترجمه ترگمان]این خانم جوان جدید ما است
[ترجمه گوگل]این خانم جوان خانم جدید ما است
9. Are you still looking for a lodger?
[ترجمه ترگمان]هنوز دنبال کسی می گردی؟
[ترجمه گوگل]آیا هنوز به دنبال یک مسکن هستید؟
10. On June 5 last year a lodger found Mrs Capper dead in bed and phoned the police.
[ترجمه ترگمان]در ۵ ژوئن سال گذشته، مستاجر خانم Capper را در بس تر دید و به پلیس تلفن کرد
[ترجمه گوگل]در 5 ژوئن سال گذشته، یک مسکن، خانم Capper را در رختخواب کتک زده و به پلیس تلفن زد
11. And I've got a lodger.
[ترجمه ترگمان]و من هم یک مستاجر دارم
[ترجمه گوگل]و من یک مسکن دارم
12. Her lodger was very much more willing to talk on this subject with his soft - hearted landlady.
[ترجمه ترگمان]او در این باره با صاحبخانه مهربان و مهربان خود صحبت می کرد
[ترجمه گوگل]مأمور او بسیار مایل بود که در مورد این موضوع با خانم خیرخواه خود صحبت کند
13. A sacred thing was this book her lodger had made, a fetich of friendship.
[ترجمه ترگمان]این کتاب مقدس، این کتابی بود که lodger از آن ساخته بود
[ترجمه گوگل]یک کتاب مقدس این کتاب بود که مهاجرینش دوست داشتنی بود
14. To address this problem, I would like to lodger few suggestions.
[ترجمه ترگمان]برای پرداختن به این مشکل، من می خواهم چند پیشنهاد داشته باشم
[ترجمه گوگل]برای حل این مشکل، من مایل به ارائه چند پیشنهاد است
15. If you have a spare room, put it to work for you - take in a lodger.
[ترجمه ترگمان]اگر یک اتاق اضافی دارید، آن را برای کار در a بگذارید
[ترجمه گوگل]اگر یک اتاق خالی دارید، آن را برای شما کار کنید - در یک مسکن را بگیرید