پیشرفت، مساعده، پیش روی، جلو بردن، پیش پرداخت، پیش قسط، سبقت، ربون، پیش بردن، اقامه کردن، جلو رفتن، ترقی دادن، ترفیع رتبه دادن، تسریع کردن، مساعده دادن، پیش رفتن
advances
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• opening approaches made to secure acquaintance or agreement; overtures
جملات نمونه
1. advances in medical technology
پیشرفت های تروندگان (تکنولوژی) پزشکی
2. recent advances in science
پیشرفت های اخیر در علم
3. technological advances
پیشرفت های فنی
4. to make advances (to)
(با اشاره و کنایه) در ایجاد رابطه با جنس مخالف کوشیدن
5. parichehr repelled hassan's advances
پریچهر اظهار علاقه ی حسن را رد کرد.
6. studying the recent advances in astronomy
بررسی پیشرفت های اخیر نجوم
7. Knowledge advances by steps and not by leaps.
[ترجمه ترگمان]دانش با قدم های اولیه پیشرفت می کند و نه با جهش
[ترجمه گوگل]پیشرفت دانش توسط مراحل و نه از جهش
[ترجمه گوگل]پیشرفت دانش توسط مراحل و نه از جهش
8. There have been great advances in the treatment of cancer.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت های بزرگی در درمان سرطان وجود داشته است
[ترجمه گوگل]پیشرفت های زیادی در درمان سرطان انجام شده است
[ترجمه گوگل]پیشرفت های زیادی در درمان سرطان انجام شده است
9. Advances in technology would, it was hoped, improve the quality of life.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت ها در فن آوری انتظار می رفت که کیفیت زندگی را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]پیشرفت های تکنولوژی، امیدوار بود، کیفیت زندگی را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]پیشرفت های تکنولوژی، امیدوار بود، کیفیت زندگی را بهبود بخشد
10. He made amorous advances to one of his students.
[ترجمه ترگمان]او به یکی از شاگردانش گام گذاشت
[ترجمه گوگل]او پیشرفت های عاشقانه ای را برای یکی از دانش آموزانش ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]او پیشرفت های عاشقانه ای را برای یکی از دانش آموزانش ایجاد کرد
11. Recent advances in medical science mean that this illness can now be cured.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت های اخیر در علوم پزشکی به این معنا است که این بیماری اکنون می تواند درمان شود
[ترجمه گوگل]پیشرفت های اخیر در علوم پزشکی به این معنی است که این بیماری اکنون می تواند درمان شود
[ترجمه گوگل]پیشرفت های اخیر در علوم پزشکی به این معنی است که این بیماری اکنون می تواند درمان شود
12. Share prices showed significant advances today.
[ترجمه ترگمان]قیمت سهام امروز به پیشرفت های چشمگیری دست یافت
[ترجمه گوگل]قیمت های سهام امروز پیشرفت چشمگیری داشت
[ترجمه گوگل]قیمت های سهام امروز پیشرفت چشمگیری داشت
13. Military technology advances by fits and starts.
[ترجمه ترگمان]فن آوری نظامی با تطبیق و شروع کردن پیشرفت می کند
[ترجمه گوگل]پیشرفت تکنولوژی نظامی توسط متناسب و شروع می شود
[ترجمه گوگل]پیشرفت تکنولوژی نظامی توسط متناسب و شروع می شود
14. Advances in chip technology have made it possible to pack even more circuits on a chip.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت ها در فن آوری تراشه این امکان را فراهم کرده اند که مدارهای بیشتری را بر روی یک چیپ بسته بندی کنند
[ترجمه گوگل]پیشرفت در تکنولوژی تراشه باعث شده است که مدارهای بیشتری را روی یک تراشه قرار دهد
[ترجمه گوگل]پیشرفت در تکنولوژی تراشه باعث شده است که مدارهای بیشتری را روی یک تراشه قرار دهد
15. Recent advances in information technology have led to important changes in the operation of offices.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت های اخیر در فن آوری اطلاعات منجر به تغییرات مهمی در عملکرد ادارات گردیده است
[ترجمه گوگل]پیشرفت های اخیر در فن آوری اطلاعات باعث تغییرات مهمی در عملکرد دفاتر شده است
[ترجمه گوگل]پیشرفت های اخیر در فن آوری اطلاعات باعث تغییرات مهمی در عملکرد دفاتر شده است
16. These advances were the result of the intellectual appliance of science.
[ترجمه ترگمان]این پیشرفت ها نتیجه دستگاه فکری علم بودند
[ترجمه گوگل]این پیشرفتها نتیجۀ کاربرد علم علمی بود
[ترجمه گوگل]این پیشرفتها نتیجۀ کاربرد علم علمی بود
پیشنهاد کاربران
تلاش برای برقراری ارتباط جنسی با شخصی
پیشنهادات اغواگرانه
پیشرفت ها
کلمات دیگر: