معنی : بیرون آمده
transpired
معنی : بیرون آمده
انگلیسی به فارسی
فراموشت کرد، بیرون آمده
مترادف و متضاد
بیرون آمده (صفت)
emerged, transpired
پیشنهاد کاربران
If it transpires that something has happened, this previously secret or unknown fact becomes known
برملا شده
فاش شده
معلوم شده
فاش شده
معلوم شده
کلمات دیگر: