کلمه جو
صفحه اصلی

misbegotten


معنی : ناحق، اولاد نامشروع
معانی دیگر : حرامزاده، مول، خشوک (misbegot هم می گویند)، misbegot ناحق، اولاد نامشروع حرامزاده

انگلیسی به فارسی

( misbegot ) ناحق، اولاد نامشروع (حرامزاده)


اشتباهات، ناحق، اولاد نامشروع


انگلیسی به انگلیسی

• illegitimate, bastard; supposititious, having an improper origin; badly made or performed

مترادف و متضاد

illegitimate, illicit


ناحق (صفت)
unreasonable, iniquitous, misbegotten, unjustifiable

اولاد نامشروع (صفت)
misbegotten

Synonyms: baseborn, bastard, dishonest, disreputable, illegal, natural, poor, shady, spurious, stolen, suppositious, unlawful, unrespectable


Antonyms: lawful, legal, legitimate, licit


جملات نمونه

1. Her misbegotten father spent most of his adult life in prison.
[ترجمه ترگمان]پدرش بیشتر عمرش را در زندان به سر می برد
[ترجمه گوگل]پدر نابجا او بیشتر زندگیشان را در زندان گذراند

2. The third chapter concentrates on A Moon Misbegotten.
[ترجمه ترگمان]فصل سوم بر روی یک ماه متمرکز است
[ترجمه گوگل]فصل سوم تمرکز بر یک ماه غم انگیز است

3. In A Moon for the Misbegotten by Eugene O'Neill, the hero and heroine are representatives of the lost moderns in the early twentieth century.
[ترجمه ترگمان]در ماه برای misbegotten توسط یوجین اونیل، قهرمان و قهرمان از the از دست رفته در اوایل قرن بیستم هستند
[ترجمه گوگل]قهرمان و قهرمان در قرون وسطی برای Misbegotten توسط یوجین O'Neill، نمایندگان مدرن از دست رفته در اوایل قرن بیستم است

4. Mules are misbegotten, unnatural critters and it ought to be illegal to breed them. "
[ترجمه ترگمان]قاطرها حرومزاده، غیر طبیعی هستند و باید غیر قانونی باشند که آن ها را پرورش دهیم \"
[ترجمه گوگل]مولها ناسنجیده و مخلوقات غیر طبیعی هستند و باید آنها را غیرقانونی سازند '

5. Some fool broke into his house in a misbegotten attempt to end his rotten life.
[ترجمه ترگمان]یه احمق به زور وارد خونه ش شده و داره سعی میکنه که زندگی rotten رو تموم کنه
[ترجمه گوگل]بعضی از احمقها به خانه خود در تلاش برای نابودی زندگی فاسد خود افتادند

6. EXAMPLE: The thief used his misbegotten wealth to buy expensive clothes and cars.
[ترجمه ترگمان]مثال: دزد از ثروت misbegotten برای خرید لباس های گران قیمت و ماشین های گران قیمت استفاده کرد
[ترجمه گوگل]مثال: دزد با استفاده از ثروت ناسازگار خود برای خرید لباس و ماشین های گران قیمت استفاده کرد

7. " What should ail me to harm this misbegotten and miserable babe?
[ترجمه ترگمان]چه چیزی باید به من صدمه بزنه که این حرومزاده حرومزاده و بیچاره رو اذیت کنم؟
[ترجمه گوگل]'چه باید به من آسیب نرسد این ناسازگار و بدبختی عزیزم؟

8. What is the world to do about such misbegotten states?
[ترجمه ترگمان]دنیا چه کار می تواند در مورد چنین ایالت های misbegotten انجام دهد؟
[ترجمه گوگل]جهان چه می کند در مورد چنین کشورهای غیرواقعی انجام دهید؟

9. The Sun he bought long ago from Hugh Cudlipp was a misbegotten creation heading straight for the abattoir.
[ترجمه ترگمان]خورشیدی که مدت ها قبل از هیو Cudlipp خریده بود، a بود که مستقیما به سمت abattoir حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]خورشید که مدت ها پیش از هیو کادلیپ خریداری کرد، یک ساختار نامناسبی بود که به طور مستقیم برای کشتارگاه بود

10. Afterwards it strikes me what that movie is, and I reel out of the cinema like a suitor at the end of a misbegotten date.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن به من می کوبد که آن فیلم چیست، و من مانند یک خواستگار در پایان یک تاریخ misbegotten، از سینما دور می شوم
[ترجمه گوگل]پس از آن من به این فیلم اعتقاد دارم، و از پایان سینما به عنوان یک فیلمساز در پایان تاریخ ناسازگارانه سر زدم

11. On the telephone I feel as if I am testifying in court and a stenographer is taking down every misbegotten syllable.
[ترجمه ترگمان]در تلفن، احساس می کنم که دارم در دادگاه شهادت می دهم و یک دختر stenographer هم هر جمله misbegotten را یادداشت می کند
[ترجمه گوگل]بر روی تلفن احساس می کنم که من در دادگاه شهادت می دهم و یک stenographer هر نوع هذلۀ نادرست را می گیرد

12. This ancient activity, which accounts for only 8% of world merchandise trade, is the most heavily distorted by misbegotten policies.
[ترجمه ترگمان]این فعالیت باستانی که تنها ۸ % تجارت جهانی را تشکیل می دهد، به شدت تحت تاثیر سیاست های misbegotten قرار دارد
[ترجمه گوگل]این فعالیت باستانی، که فقط 8 درصد از تجارت جهانی را تشکیل می دهد، به شدت تحت تاثیر سیاست های غلط است

13. None of us is immune to the heartaches and sorrows that inhabit this misbegotten world.
[ترجمه ترگمان]هیچ کد وم از ما در برابر غم و اندوهی که در این دنیای حرومزاده وجود داره مصون نیست
[ترجمه گوگل]هیچکدام از ما به دل درد و غم و اندوه که در این جهان ناسازگار زندگی می کنند ایمنی نداریم

14. Nor is "The Icarus Syndrome" merely a recitation of misbegotten interventions.
[ترجمه ترگمان]و نه \"سندرم داون\" صرفا یک قرائت از مداخلات misbegotten است
[ترجمه گوگل]'سندرم ایکاروس' نه فقط یک تظاهرات از مداخلات غلط است

پیشنهاد کاربران

پست و حقیر


کلمات دیگر: