1. I am shocked by the atrocity of this man's crimes.
[ترجمه Ayda] قساوت و بی رحمی موجود در جرایم این مرد مرا شوکه کرده است
[ترجمه ترگمان]من از بی رحمی این مرد شوکه شده ام
[ترجمه گوگل]من از سوی جنایات این مرد شوکه شده ام
2. These people are guilty of acts of great atrocity.
[ترجمه ترگمان]این مردم نسبت به اعمال وحشیانه وحشیانه ای گناه می کنند
[ترجمه گوگل]این افراد مرتکب اقدامات جنایات بزرگی هستند
3. Reasonable people everywhere will be outraged by this atrocity.
[ترجمه ترگمان]آدم های عاقل همه جا از این بی رحمی عصبانی خواهند شد
[ترجمه گوگل]مردم معقول همه جا با این بدبختی خشمگین خواهند شد
4. This atrocity has created a huge gulf between the two groups.
[ترجمه ترگمان]این سبعیت یک شکاف عظیم بین این دو گروه ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]این خشونت باعث ایجاد خلیج عظیم میان دو گروه شده است
5. Any atrocity, at any time, was expected from them.
[ترجمه ترگمان]هر زمان که از آن ها انتظار داشت، هر atrocity از آن ها انتظار داشت
[ترجمه گوگل]هر جنایتکاری، در هر زمان، از آنها انتظار می رفت
6. Predictably, Communist historians omit any mention of this atrocity in their accounts of the period.
[ترجمه ترگمان]Predictably، مورخ کمونیست هر اشاره ای از این بی رحمی را در حساب آن زمان حذف کرد
[ترجمه گوگل]پیش بینی می شود که مورخان کمونیست در این گزارش ها هیچ اشاره ای به این جنایت نکنند
7. Atrocity stories filtered through, of the Mamelukes bursting into the citadel; of the destruction, the rampage; the plundering.
[ترجمه ترگمان]داستان های بی شماری که از میان جمعیت رخنه می کرد، از the که در ارگ می پیچید، از ویرانی و غارت و غارت
[ترجمه گوگل]داستان های جنایتکارانه از طریق Mamelukes که به ارگ رفته اند، فیلتر شده اند از تخریب، خفگی؛ غارت
8. At the end of a long gash An atrocity through the lace of first light I sit with the reeking instrument.
[ترجمه ترگمان]در پایان یک بریدگی بزرگ در انتهای ردیف اول، در کنار تور اول، با آن وسیله بوی بد می نشینم
[ترجمه گوگل]در انتهای یک خلال طولانی، از طریق توری نور اول، با استفاده از ابزار reeking نشستم
9. It was, said Stephen, as appalling an atrocity as you could find.
[ترجمه ترگمان]استفان گفت: این طور بود، همان طور که شما هم می توانید آن را پیدا کنید
[ترجمه گوگل]این بود، گفت: استفان، به عنوان ترسناک جنایت که شما می توانید پیدا کنید
10. The inquest has opened into Northern Ireland's worst atrocity, the 1998 Omagh bombing that killed 29 people.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات در بدترین سبعیت در ایرلند شمالی، بمب گذاری Omagh ۱۹۹۸ که منجر به کشته شدن ۲۹ نفر شد، آغاز شده است
[ترجمه گوگل]این تحقیق به بدترین بدبختی در شمال ایرلند افتتاح شد و بمبگذاری سال 1998 در اوج که 29 نفر را کشت
11. You re left with a vision of atrocity perpetuating atrocity.
[ترجمه ترگمان]تو با تصویری از بی رحمی از شر بی رحمی خلاص شدی
[ترجمه گوگل]شما با چشم انداز از جنایات باقی می ماندید که به ظلم و ستم رسیده است
12. The monster after committing this atrocity felt upset.
[ترجمه ترگمان]هیولای بعد از ارتکاب این بی رحمی احساس ناراحتی کرد
[ترجمه گوگل]هیولا پس از انجام این جنایت احساس ناراحتی کرد
13. The environment of nature is good atrocity is stable.
[ترجمه ترگمان]طبیعت طبیعت یک سبعیت خوب است
[ترجمه گوگل]محیط طبیعت خوب بودن است ثبات
14. The new library building is an atrocity.
[ترجمه ترگمان]ساختمان جدید کتابخانه یک سبعیت است
[ترجمه گوگل]ساختمان کتابخانه جدید یک جنایت است