کلمه جو
صفحه اصلی

by no means

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: absolutely not; not at all.

• under no condition, in no way, in no manner, certainly not
no way!, under no circumstance whatsoever!, no with a capital "n"!

جملات نمونه

1. This list is by no means exhaustive.
[ترجمه ترگمان]این فهرست به هیچ وجه جامع نیست
[ترجمه گوگل]این فهرست به هیچ وجه دقیق نیست

2. It is by no means certain that we'll finish the project by June.
[ترجمه ترگمان]این به هیچ وجه قطعی نیست که ما پروژه را تا ماه ژوئن به پایان برسانیم
[ترجمه گوگل]به هیچ وجه مطمئن نیستیم که ما این پروژه را در ماه ژوئن به پایان برسیم

3. She is by no means pretty.
[ترجمه ترگمان]او به هیچ وجه زیبا نیست
[ترجمه گوگل]او به هیچ وجه زیبا نیست

4. Aggression is by no means a male-only trait.
[ترجمه ترگمان]پرخاشگری به هیچ وجه یک ویژگی مذکر نیست
[ترجمه گوگل]تجاوز به هیچ وجه یک ویژگی مردانه نیست

5. This is by no means an exhaustive list but it gives an indication of the many projects taking place.
[ترجمه ترگمان]این به هیچ وجه یک لیست کامل نیست اما نشان می دهد که پروژه های بسیاری رخ می دهند
[ترجمه گوگل]این به هیچ وجه یک فهرست جامع نیست، اما نشان می دهد که پروژه های زیادی در حال انجام است

6. These truths were by no means self - evident when Galileo first suggested them.
[ترجمه ترگمان]این حقایق به هیچ وجه معلوم نبود که گالیله اولین بار آن ها را پیشنهاد کرد
[ترجمه گوگل]گالیله ابتدا آنها را پیشنهاد کرد و این حقیقت ها به هیچ وجه خود آشکار نشد

7. This by no means the first time you have been late.
[ترجمه ترگمان]این به هیچ وجه اولین باری نیست که دیر کردی
[ترجمه گوگل]این به هیچ وجه اولین بار دیر شده است

8. The Mafia is by no means ignored by Italian television.
[ترجمه ترگمان]مافیا به هیچ وجه توسط تلویزیون ایتالیا مورد توجه قرار نمی گیرد
[ترجمه گوگل]مافیا به هیچ وجه توسط تلویزیون ایتالیا نادیده گرفته نشده است

9. Poverty and deprivation are by no means confined to the north of the country.
[ترجمه ترگمان]فقر و محرومیت به هیچ وجه به شمال کشور محدود نمی شود
[ترجمه گوگل]فقر و محرومیت به هیچ وجه محدود به شمال کشور نیست

10. That was by no means the end of the matter.
[ترجمه ترگمان]این به هیچ وجه پایان کار نبود
[ترجمه گوگل]این به هیچ وجه پایان نیست

11. These problems are by no means peculiar to this country.
[ترجمه ترگمان]این مسائل ربطی به این کشور ندارد
[ترجمه گوگل]این مشکلات به هیچ وجه به این کشور عجیب نیست

12. In movies, talent by no means guarantees success.
[ترجمه ترگمان]در فیلم ها، استعداد به هیچ وجه تضمین موفقیت را تضمین نمی کند
[ترجمه گوگل]در فیلم، استعداد به هیچ وجه موفقیت را تضمین نمی کند

13. Politics is by no means the only arena in which women are excelling.
[ترجمه ترگمان]سیاست به هیچ وجه تنها جایی نیست که زنان در آن برتر هستند
[ترجمه گوگل]سیاست به هیچ وجه تنها عرصه ای است که زنان در آن پیشرفت می کنند

14. The problem is by no means peculiar to America.
[ترجمه ترگمان]این مشکل به هیچ وجه مخصوص آمریکا نیست
[ترجمه گوگل]مشکل این است که به هیچ وجه به امریکا عجیب نیست

15. It is by no means certain that the game will take place.
[ترجمه ترگمان]به هیچ وجه مشخص نیست که بازی رخ خواهد داد
[ترجمه گوگل]به هیچ وجه مطمئن نیستم که بازی برگزار شود

پیشنهاد کاربران

به هیچ وجه

به هیچ عنوان، به هیچ نحوی، اصلا

اصلا و ابدا، هرگز، عُمرا

به هیچ روی

نه. تمایلی ندارم.
البته با توجه به این گفتم که "by all means " میشه " با کمال میل".

ابدا ، به هیچ وجه ، به هیچ طریق ( وسیله )

بدون شک

The merger is by no means a done deal yet
این ادغام ( دو یا چند شرکت و غیره ) به هیچ وجه هنوز نهایی نشده است

اصلاً، ابداً، به هیچ وجه


کلمات دیگر: