کلمه جو
صفحه اصلی

clapped out

انگلیسی به فارسی

تکان دادم


انگلیسی به انگلیسی

• a machine that is clapped-out is old and no longer working properly; an informal word.

جملات نمونه

1. The students clapped out a regular time while the teacher played the tune.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان زمانی منظم دست زدند در حالی که معلم آهنگ را نواخت
[ترجمه گوگل]دانش آموزان زمانی که معلم این آهنگ را پخش کرد، به طور منظم شنیده می شد

2. The children clapped out a regular time while the teacher played the tune.
[ترجمه ترگمان]بچه ها در حالی که معلم آهنگ را می نواخت، مرتبا دست می زدند
[ترجمه گوگل]بچه ها زمانیکه معلم این آهنگ را پخش می کرد، به طور منظم شنیده می شد

3. I went back the next day clapped out and panicky.
[ترجمه ترگمان]روز بعد دوباره شروع به کف زدن کردم و وحشت زده شدم
[ترجمه گوگل]روز بعد روزی به عقب برگردید و پریشان

4. The van's totally clapped out.
[ترجمه ترگمان]ماشین کام لا کف زد
[ترجمه گوگل]واگن کاملا از بین رفته است

5. I feel really clapped out today.
[ترجمه ترگمان] امروز واقعا احساس دست زدن بهم دست داد
[ترجمه گوگل]من واقعا احساس می کنم امروز از چنگال

6. This old car is clapped out.
[ترجمه ترگمان] این ماشین قدیمی داره دست به دست می زنه
[ترجمه گوگل]این ماشین قدیمی از بین رفته است

7. Much of our industry was clapped out.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از صنعت ما کف زدند
[ترجمه گوگل]بخش عمده ای از صنعت ما از آن رنج می برد

8. I feel clapped out after that long climb.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن بالا رفتن، احساس خوشحالی می کنم
[ترجمه گوگل]بعد از آن صعود طولانی احساس سوزش کردم

9. When he arrived, he felt exceedingly clapped out.
[ترجمه ترگمان]وقتی رسید، احساس بسیار شدیدی کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او وارد شد، او به شدت احساس سوزش کرد

10. The car is clapped out.
[ترجمه ترگمان] ماشین داره دست و پا میزنه
[ترجمه گوگل]ماشین با صدای بلند می شود

11. Trouble is, the joystick response and running speed makes Lucy's clapped out Fiat look positively lightning-paced!
[ترجمه ترگمان]مشکل این است که واکنش joystick و سرعت دویدن باعث می شود که لوسی در فیات که به سرعت در حال قدم زدن است دست بزند
[ترجمه گوگل]مشکل این است، پاسخ جوی استیک و سرعت در حال اجرا باعث می شود لوسی با صدای رعد و برق خیره به نظر می رسد!

12. We must get a new kettle, Stephen; this one's clapped out.
[ترجمه ترگمان]ما باید یک ک تری جدید پیدا کنیم، استیون، این یکی دست به هم زد
[ترجمه گوگل]ما باید یک کتری جدید بگیریم، استفن؛ این یکی از لقمه خارج شده است

پیشنهاد کاربران

عمر خودش را کرده

از رده خارج
داغون


کلمات دیگر: