1. a film (which has been) emasculated by censorship
فیلمی که سانسور آن را ناقص کرده است
2. a film about the korean war
فیلمی درباره ی جنگ کره
3. a film crew
گروه فیلمبرداری
4. a film festival
جشنواره ی فیلم
5. a film of dust had covered the table
لایه ای از گرد و خاک میز را پوشانده بود.
6. a film of oil on water
لایه ی نازکی از روغن بر روی آب
7. a film pack
یک بسته فیلم (عکاسی)
8. a film reel
قرقره ی فیلم
9. a film that counterfeits reality
فیلمی که همانند واقعیت است.
10. a film that had a long run
فیلمی که مدت زیادی نمایش داده می شد
11. color film
فیلم رنگی
12. fast film
فیلم زودگیر
13. panchromatic film
فیلم نور حساس
14. polyethylene film has been laminated to paper for waterproof bags
برای ساختن پاکت های مقاوم در برابر آب کاغذ را با لایه ای از پلی اتیلین پوشانده اند.
15. that film thrilled the audience
آن فیلم حضار را به شور آورد.
16. the film impressed them favorably
آن فیلم در آنان اثر مثبت باقی گذاشت.
17. the film is about the hows and not about the whys of war
این فیلم درباره ی چگونگی جنگ است نه علل آن.
18. the film reveals the outlook of the youth
فیلم دیدگاه جوانان را آشکار می سازد.
19. the film was screened recently
این فیلم اخیرا روی پرده آمد.
20. the film was shot on location in the slums of tehran
آن فیلم را در خارج از استودیو در محله های فقیر نشین تهران برداشتند.
21. the film went over with a bang
آن فیلم خیلی گرفت.
22. this film caters to the public taste for violent scenes
این فیلم میل عامه نسبت به مناظر خشنونت بار را ارضا می کند.
23. this film has been box-office dynamite
این فیلم از نظر فروش بلیط معرکه کرده است.
24. this film has been dubbed from english into persian
این فیلم از انگلیسی به فارسی دوبله شده است.
25. this film is a dramatization of tolstoi's famous novel
این فیلم برگرفته از رمان معروف تولستوی است.
26. this film is being played in several cinemas
این فیلم را در چندین سینما نشان می دهند.
27. this film is not fit for children
این فیلم برای بچه ها مناسب نیست.
28. this film sucks
این فیلم خیلی بد است.
29. this film was a big grosser
این فیلم بسیار پر درآمد بود.
30. a dubbed film
فیلم دوبله شده
31. a foreign film fiend
مرده ی فیلم های خارجی
32. a new film
یک فیلم تازه
33. a photographic film
فیلم عکاسی
34. a tv film series of 30 episodes
یک سری فیلم تلویزیونی مشتمل بر سی قسمت
35. an educational film
فیلم آموزنده
36. an immoral film
یک فیلم منافی عفت
37. his new film made a big splash
فیلم جدید او سر و صدای زیادی به پا کرد.
38. in that film he impersonates napoleon
او در آن فیلم نقش ناپلئون را بازی می کند.
39. in this film he portrays a murderer
در این فیلم او رل یک آدم کش را بازی می کند.
40. the new film showcases the talents of two of our most brilliant actors
فیلم جدید هنر دو نفر از درخشان ترین بازیگران ما را جلوه گر می سازد.
41. the new film will be shown tomorrow
فیلم جدید فردا نمایش داده خواهدشد.
42. this university's film archives is matchless
مجموعه ی فیلم این دانشگاه بی نظیر است.
43. a cracking good film
یک فیلم معرکه
44. a new think film
یک فیلم جدید تفکر انگیز
45. a reel of film
یک حلقه فیلم
46. a roll of film
یک حلقه فیلم
47. a thin wrapping film
ورقه ی نازک پلاستیکی برای بسته بندی
48. a very humorous film
یک فیلم بسیار خنده آور
49. don't prejudge the film before you see it
قبل از دیدن فیلم پیشداوری نکن !
50. he projected the film on the screen
فیلم را روی پرده انداخت.
51. to sandwich a film between two layers of plastic
قرار دادن فیلم میان دو لایه پلاستیک
52. to see a film
فیلمی را دیدن
53. to thread a film into a camera
فیلم را در دوربین عکاسی گذاشتن
54. he is plannig to film the shahnameh
او در نظر دارد از شاهنامه فیلم تهیه کند.
55. people will adore this film
مردم شیفته ی این فیلم خواهند شد.
56. she received overtures from film directors here and abroad
او از جانب کارگردانان داخل و خارج از کشور پیشنهاداتی دریافت کرد.
57. the censors eviscerated the film
سانسورچی ها قلب فیلم را درآورند (فیلم را ناقص کردند).
58. the media blazoned his film as the "epic of the century"
رسانه ها با جار و جنجال فیلم او را ((حماسه ی قرن)) نامیدند.
59. the t. v. crews couldn't film at night
کارکنان تلویزیون نمی توانستند در شب فیلم برداری کنند.
60. there is a foreign film on channel three
کانال سه فیلم خارجی نشان می دهد.
61. to play in a film
در فیلم بازی کردن
62. a short length of colored film
یک بخش کوتاه از فیلم رنگی
63. it was a very moving film
فیلم بسیار تاثرانگیزی بود.
64. the choreography of this musical film was superb
رقص آرایی این فیلم موزیکال عالی بود.
65. we went to see that film together
با هم به تماشای آن فیلم رفتیم.
66. government censors cut one-third of the film
سانسور کنندگان دولت یک سوم فیلم را بریدند.
67. in the early days of the film industry
در نخستین روزهای صنعت فیلمبرداری
68. the censor excised parts of the film
سانسورچی بخشی از فیلم را زد.
69. the new york critics praised this film
هنرسنجان نیویورک از این فیلم تعریف کردند.
70. the review of a famous iranian film
هنرسنجی یک فیلم معروف ایرانی