کلمه جو
صفحه اصلی

fermentation


معنی : تخمیر
معانی دیگر : وزمان، خازش

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the chemical act or process, caused by a fermenting agent, of converting a carbohydrate into alcohol, acids, and other compounds, as yeast converts the sugar in grape juice into alcohol, producing wine.

(2) تعریف: excitement, agitation, or upset; ferment.

• chemical conversion of organic compounds by means of enzymes; agitation, unrest
fermentation is the process by which wine, beer, or food ferments.

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] تخمیر .
[شیمی] 1- تخمیر، وزمان، خازش 2- آشوب، جوش و خروش
[صنایع غذایی] تخمیر : اکسیداسیون ترکیبات آلی بدون حضور گیرنده خارجی الکترون.
[زمین شناسی] تخمیر
[نساجی] تخمیر - فساد شیمیایی
[خاک شناسی] تخمیر

مترادف و متضاد

تخمیر (اسم)
fermentation, zymosis

effervescence


Synonyms: ebullition, turbulence, souring, agitation, foaming, frothing, seething, bubbling, leavening, evaporation, volatilization, dissolving


جملات نمونه

1. caseous fermentation
وزمان پنیری،تخمیر پنیری

2. bacteria cause fermentation
ترکیزه ها موجب تخمیر می شوند.

3. The fermentation of milk causes it to curdle.
[ترجمه ترگمان]تخمیر شیر باعث curdle می شود
[ترجمه گوگل]تخمیر شیر باعث می شود که آن را خنک کن

4. Milk becomes cheese by fermentation.
[ترجمه ترگمان]شیر با تخمیر پنیر می شود
[ترجمه گوگل]شیر توسط تخمیر می شود

5. Sugar is added to the wine during fermentation to increase the alcohol level.
[ترجمه ترگمان]در طی تخمیر، شکر به شراب اضافه می شود تا سطح الکل افزایش یابد
[ترجمه گوگل]شکر در زمان تخمیر به شراب اضافه می شود تا سطح الکل افزایش یابد

6. Yeast is essential for the fermentation that produces alcohol.
[ترجمه ترگمان]Yeast برای تخمیر that که الکل تولید می کند، ضروری است
[ترجمه گوگل]مخمر برای فرآوری که الکل تولید می کند ضروری است

7. When fermentation starts to slow down, a hard spile is used to control the escape of the gas.
[ترجمه ترگمان]وقتی تخمیر شروع به کند شدن می کند، برای کنترل فرار گاز به کار می رود
[ترجمه گوگل]هنگامی که تخمیر شروع به کاهش می کند، برای کنترل فرار از گاز استفاده می شود

8. The beer is obtained by the fermentation of molasses and banana juice.
[ترجمه ترگمان]آبجو با تخمیر شیره قند و عصاره موز به دست می آید
[ترجمه گوگل]آبجو با تخمیر ملاس و آب میوه موز به دست می آید

9. So much yeast is produced during fermentation that large amounts are sold to companies such as Marmite to be turned into yeast extract.
[ترجمه ترگمان]بنابراین بسیاری از مخمر در طی تخمیر تولید می شوند که مقادیر زیادی به شرکت هایی مانند marmite فروخته می شوند تا به عصاره مخمر تبدیل شوند
[ترجمه گوگل]مخمر بسیار در طول تخمیر تولید می شود که مقدار زیادی برای شرکت هایی مانند مارتی به عصاره مخمر تبدیل می شود

10. Separating the solid matter for aerobic fermentation into manure also cuts the risk.
[ترجمه ترگمان]جدا کردن ماده جامد برای تخمیر aerobic به مدفوع، خطر را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]جداسازی ماده جامد برای تخمیر هوازی به کود نیز خطر را کاهش می دهد

11. As with the science of fermentation, it took a surprisingly long time for anybody to find answers to such questions.
[ترجمه ترگمان]همانند علم تخمیر، زمان زیادی طول کشید تا هر کسی پاسخ چنین سوالاتی را پیدا کند
[ترجمه گوگل]همانطور که با علم تخمیر، طول زمان شگفت انگیزی برای هر کسی برای پیدا کردن پاسخ به چنین سوالاتی بود

12. This fermentation gradually changes the flavor of the dough as well as the chemistry among all of the ingredients.
[ترجمه ترگمان]این تخمیر به تدریج طعم خمیر و همچنین شیمی بین همه اجزا را تغییر می دهد
[ترجمه گوگل]این تخمیر به تدریج طعم خمیر و همچنین شیمی در میان تمام مواد تشکیل دهنده را تغییر می دهد

13. Bread made by traditional bulk fermentation. 75p for 800g.
[ترجمه ترگمان]نانی که به وسیله تخمیر bulk سنتی ساخته شد ۷۵ P برای ۸۰۰ گرم
[ترجمه گوگل]نان ساخته شده توسط تخمیر انبوه سنتی 75p برای 800g

14. Effective H 2 disposal during fermentation is essential for normal large bowel function.
[ترجمه ترگمان]دفع موثر H ۲ در طول تخمیر برای عملکرد نرمال روده ضروری است
[ترجمه گوگل]دفع موثر H 2 در حین تخمیر برای عملکرد طبیعی ریزش ضروری است

15. In dry wines no sugar is left after fermentation.
[ترجمه ترگمان]در شراب های خشک، هیچ قند بعد از تخمیر باقی نمی ماند
[ترجمه گوگل]در شراب های خشک هیچ شکر بعد از تخمیر باقی نمی ماند

Alcohol is made through the fermentaion of sugar.

الکل از تخمیر شکر به‌وجود می‌آید.


پیشنهاد کاربران

تخمیر

فعل و انفعال
واکنش شیمیایی

fermentation ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: تخمیر
تعریف: فرایندی کارمایه زا ( energy - yielding ) که در آن دگرگشت ترکیبات آلی به ترکیبات ساده تر را ریزاندامگان ها به صورت بی هوازی انجام می دهند


کلمات دیگر: