کلمه جو
صفحه اصلی

impurity


معنی : الودگی، کثافت، نا پاکی، چرک
معانی دیگر : نجس بودن، ناخالصی، ناسرگی

انگلیسی به فارسی

ناپاکی، الودگی، کثافت


ناخالصی، کثافت، چرک، الودگی، نا پاکی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: impurities
(1) تعریف: the state or condition of being impure.
متضاد: purity
مشابه: alloy, contamination, pollution

- Because of its impurity, this water is not safe to drink.
[ترجمه sina molaverdikhani] به علت ناخالصی، این آب برای نوشیدن ایمن ( مناسب ) نمیباشد.
[ترجمه امیر میقانی] به علت ناخالصی آن این آب برای نوشیدن مناسب نیست.
[ترجمه ترگمان] به خاطر impurity، این آب برای نوشیدن در امان نیست
[ترجمه گوگل] از آنجا که ناخالصی آن، این آب برای نوشیدن امن نیست

(2) تعریف: (often pl.) something that causes such a state.
مشابه: contaminant, pollutant

- This water contains impurities such as metals and biological pollutants that make it unsafe for drinking.
[ترجمه ترگمان] این آب حاوی ناخالصی ها از قبیل فلزات و آلاینده های زیستی است که آن را برای نوشیدن خطرناک می سازند
[ترجمه گوگل] این آب حاوی ناخالصی مانند فلزات و آلاینده های بیولوژیکی است که باعث نابودی آنها می شود

• quality of being unclean or contaminated; state of being morally unclean or corrupt; insignificant material that should be removed; component or ingredient that spoils the purity of something
impurities are substances that are present in another substance, making it of a low quality.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] ناخالصی، ناسرگی
[عمران و معماری] ناخالصی
[برق و الکترونیک] ناخالصی
[نساجی] ناخالصی - چرکی - ناصافی - آلودگی
[ریاضیات] ناخالصی

مترادف و متضاد

contaminant


الودگی (اسم)
filth, alloy, contamination, pollution, impurity, purulence, stain, soilage, squalor

کثافت (اسم)
filth, contamination, pollution, impurity, mire, muck, dirt, jakes, soilure

ناپاکی (اسم)
contamination, pollution, impurity, improbity

چرک (اسم)
filth, impurity, slag, fester, smear, dirt, corruption, pus, lymph, pyorrhea, pyorrhoea, soilure

Synonyms: adulteration, contamination, corruption, defilement, dirt, filth, foreign matter, grime, pestilence, poisoning, pollutant, pollution, scum, stain, taint, uncleanness


جملات نمونه

1. the impurity of his motives
ناپاکی نیت های او

2. the degree of a metal's impurity
میزان ناخالصی یک فلز

3. The impurity of the water is a serious health risk.
[ترجمه ترگمان]ناخالصی آب یک خطر جدی برای سلامتی است
[ترجمه گوگل]ناخالصی آب یک خطر جدی برای سلامتی است

4. The beans contain an impurity which causes James to become violently ill.
[ترجمه ترگمان]این لوبیا شامل ناخالصی است که باعث می شود جیمز به شدت بیمار شود
[ترجمه گوگل]لوبیا حاوی ناخالصی است که جیمز را به شدت بیمار می کند

5. This strategy of imputing impurity to women who challenged medical hegemony had its effects.
[ترجمه ترگمان]این استراتژی of به زنانی که استیلای پزشکی را به چالش کشیده اند تاثیرات آن را دارند
[ترجمه گوگل]این استراتژی اعطای ناخالصی به زنان که هژمونی پزشکی را به چالش کشیده بود اثرات آن را داشت

6. The compositional differences are principally due to impurity levels of the oxides of magnesia, and lead in the glasses.
[ترجمه ترگمان]تفاوت های ترکیبی اصولا به دلیل سطح ناخالصی اکسیده ای of و سرب در شیشه های است
[ترجمه گوگل]اختلاف ترکیبات عمدتا به دلیل ناخالصی اکسید منیزیم و سرب در عینک است

7. The method determinates trace level of impurity moisture in several systems of cover gas water Argon using dewpoint meters in China experimental fast neutron reactor which is being constructed.
[ترجمه ترگمان]این روش نشان دهنده میزان رطوبت ناخالصی در چندین سیستم با استفاده از dewpoint متر در رآکتور نوترون سریع آزمایشی در چین است که ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این روش سطح ریزش رطوبت ناخالصی را در چندین سیستم آرگون با گاز استفاده می کند که با استفاده از راکتورهای نانوایی سریع آزمایشگاه سریع نوترون در چین انجام می شود

8. We study the influence of ionized impurity scattering on the electron transport in resonant-phonon-assisted terahertz (THz) quantum-cascade lasers (QCLs).
[ترجمه ترگمان]ما در بررسی تاثیر of یونیزه شده بر انتقال الکترون در امواج تراهرتز - - - - - - - - - - - - - - - - - phonon کوانتومی (THz)بررسی خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]ما تاثیر نفوذ پراکندگی ناخالصی یونیزه بر انتقال الکترون را در لیزرهای کوانتومی کوانتومی (THC) تراکنش اسپانیایی فونون (THz) مطالعه می کنیم

9. The influences of oxygen impurity influx rate and confinement time on intensity and switch-on time of line emissions are surveyed numerically.
[ترجمه ترگمان]تاثیرات نرخ ورود ناخالصی اکسیژن و زمان حبس بر شدت و سوئیچ - در زمان انتشار گازها به صورت عددی مورد بررسی قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]تأثیرات میزان نفوذ ناخالصی های اکسیژن و زمان محصور شدن بر شدت و زمان تعویض انتشار خط، به صورت عددی بررسی می شود

10. Orthogonal analytical approaches for impurity investigations to provide a complete understanding of a drug substance impurity profile and to aid chemical process development are described.
[ترجمه ترگمان]رویکردهای تحلیلی متعامد برای تحقیقات ناخالصی به منظور فراهم آوردن درک کامل از مشخصات جرم مواد مخدر و کمک به توسعه فرآیند شیمیایی توصیف می شوند
[ترجمه گوگل]روشهای تحلیلی ارتوگنال برای تحقیقات ناخالصی برای ارائه یک درک کامل از مشخصات مواد ناخالص مواد مخدر و برای کمک به توسعه فرایند شیمیایی توصیف شده است

11. Boron is the primary impurity in semiconductor material, and accurately controling impurity density of section is one of the key questions in semiconductor-technics.
[ترجمه ترگمان]بور به عنوان ناخالصی اصلی در مواد نیمه هادی بوده و چگالی ناخالصی در بخش یکی از پرسش های کلیدی در semiconductor - technics می باشد
[ترجمه گوگل]بور در ناخالصی اولیه در مواد نیمه هادی است و کنترل دقیق تراکم ناخالصی بخش یکی از مسائل کلیدی در نیمه هادی ها است

12. Geochemial characteristics of REE and impurity elements of antimonite in antimony and micro disseminated gold deposits are studied in this paper and analysed.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های Geochemial عناصر ree و ناخالصی of در deposits antimony و میکرو disseminated در این مقاله مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]خصوصیات ژئوشیمیایی REE و عناصر ناخالصی آنتونیون در آنتیمو و رسوبات طلای خرد شده در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است

13. The paper dissertated the impurity distribution of titanium sponge and its affect on product quality.
[ترجمه ترگمان]این مقاله نشان دهنده توزیع ناخالصی اسفنج تیتانیوم و تاثیر آن بر کیفیت محصول است
[ترجمه گوگل]این مقاله توزیع ناخالصی اسفنج تیتانیوم و تأثیر آن بر کیفیت محصول را محاسبه کرد

14. What is the impact of measurement error and impurity type on temperature compensation?
[ترجمه ترگمان]تاثیر خطای اندازه گیری و نوع ناخالصی در جبران دما چیست؟
[ترجمه گوگل]تاثیر خطای اندازه گیری و نوع ناخالصی بر جبران دما چیست؟

15. Optimization of the condensation conditions reduced the impurity to a negligible quantity.
[ترجمه ترگمان]بهینه سازی شرایط تراکم، ناخالصی را به مقدار ناچیزی کاهش داد
[ترجمه گوگل]بهینه سازی شرایط تراکم، ناخالصی را به یک مقدار ناچیز کاهش داد

the impurity of his motives

ناپاکی نیت‌های او


the degree of a metal's impurity

میزان ناخالصی یک فلز


پیشنهاد کاربران

ناپاکی ، کثیفی ، جرک ، آلودگی

ناحالصی

ناخالصی ، ناصافی

غل و غش

ناپاکی، کثیف ، آلوده


کلمات دیگر: