(شیمی) اسید چرب (به فرمول کلی r.cooh)
fatty acid
(شیمی) اسید چرب (به فرمول کلی r.cooh)
انگلیسی به فارسی
(شیمی) اسید چرب (به فرمول کلی R.COOH)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: any of a large class of acids, such as palmitic, stearic, and oleic, that occur naturally in animal and vegetable fats and oils.
• organic acid found in animal and vegetable oils (chemistry)
دیکشنری تخصصی
[شیمی] اسید چرب (به فرمول کلی COOH.R)
[نساجی] اسید چرب
[معدن] اسید چرب (فلوتاسیون)
[نساجی] اسید چرب
[معدن] اسید چرب (فلوتاسیون)
جملات نمونه
1. Two previous reports have assessed plasma polyunsaturated fatty acid pattern in patients with Crohn's disease.
[ترجمه ترگمان]دو گزارش قبلی الگوی اسیده ای چرب اشباع نشده چند گانه پلاسما را در بیماران مبتلا به بیماری Crohn مورد ارزیابی قرار داده اند
[ترجمه گوگل]در دو گزارش قبلی، الگوی اسیدهای چرب اشباع نشده پلی ساکاریدها در بیماران مبتلا به بیماری کرون ارزیابی شده است
[ترجمه گوگل]در دو گزارش قبلی، الگوی اسیدهای چرب اشباع نشده پلی ساکاریدها در بیماران مبتلا به بیماری کرون ارزیابی شده است
2. A reduced short chain fatty acid concentration has also been reported in pouch contents from patients with pouchitis compared with those without.
[ترجمه ترگمان]غلظت اسیده ای چرب زنجیره کوتاه کاهش یافته نیز در محتوای کیسه از بیماران با pouchitis مقایسه شده است که در مقایسه با آن هایی که فاقد آن هستند
[ترجمه گوگل]غلظت اسید های چرب زنجیره ای کاهش یافته نیز در محتویات کیسه ای از بیماران مبتلا به پوچیت در مقایسه با افرادی که بدون آن هستند گزارش شده است
[ترجمه گوگل]غلظت اسید های چرب زنجیره ای کاهش یافته نیز در محتویات کیسه ای از بیماران مبتلا به پوچیت در مقایسه با افرادی که بدون آن هستند گزارش شده است
3. Supplementary dietary phosphate decreased the fatty acid concentration only on the low calcium diet.
[ترجمه ترگمان]مکمل رژیم غذایی غلظت اسیده ای چرب را فقط بر روی رژیم غذایی کلسیم کم کاهش داد
[ترجمه گوگل]فسفات رژیم غذایی اضافی باعث کاهش غلظت اسید های چرب تنها در رژیم غذایی کم کلسیم می شود
[ترجمه گوگل]فسفات رژیم غذایی اضافی باعث کاهش غلظت اسید های چرب تنها در رژیم غذایی کم کلسیم می شود
4. Each fatty acid consists of a hydrocarbon chain with a carboxyl group at one end.
[ترجمه ترگمان]هر اسید چرب شامل یک زنجیره هیدروکربن با یک گروه کربوکسیل در یک انتها است
[ترجمه گوگل]هر اسید چرب شامل یک زنجیره هیدروکربنی با یک گروه کربوکسیل در یک انتها می شود
[ترجمه گوگل]هر اسید چرب شامل یک زنجیره هیدروکربنی با یک گروه کربوکسیل در یک انتها می شود
5. The physicochemical properties and main fatty acid composition of the wild Jatropha curcas L. seed oil were researched.
[ترجمه ترگمان]خواص شیمیایی physicochemical و ترکیب اصلی اسید چرب the L در زمینه روغن دانه بررسی شد
[ترجمه گوگل]خواص فیزیکوشیمیایی و ترکیب اسید چرب اصلی روغن دانه Jatropha curcas L مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]خواص فیزیکوشیمیایی و ترکیب اسید چرب اصلی روغن دانه Jatropha curcas L مورد بررسی قرار گرفت
6. Fatty acid synthesis was once considered largely an anabolic-energy-storage pathway.
[ترجمه ترگمان]سنتز اسیده ای چرب یک بار به عنوان یک مسیر storage - انرژی anabolic در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]سنتز اسید چرب یک بار به طور عمده به عنوان یک مسیر ذخیره سازی آنابولیک انرژی مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]سنتز اسید چرب یک بار به طور عمده به عنوان یک مسیر ذخیره سازی آنابولیک انرژی مورد توجه قرار گرفت
7. Animal oil, vegetable oil, high grade fatty acid and cleaning agent have some disturbances in varying degrees to the three methods above.
[ترجمه ترگمان]روغن حیوانی، روغن نباتی، روغن گیاهی درجه بالا و عامل تمیز کردن در درجات مختلف به سه روش بالا دچار اختلال شده اند
[ترجمه گوگل]روغن حیوانی، روغن نباتی، اسید چرب پرانرژی و مواد پاک کننده دارای اختلالاتی در درجه های مختلف به سه روش فوق هستند
[ترجمه گوگل]روغن حیوانی، روغن نباتی، اسید چرب پرانرژی و مواد پاک کننده دارای اختلالاتی در درجه های مختلف به سه روش فوق هستند
8. The liver still suppresses fatty acid synthesis and enhances fatty acid oxidation, but these changes are insufficient to prevent lipid accumulation, possibly due to impaired egress of triglycerides .
[ترجمه ترگمان]کبد هنوز سنتز اسیده ای چرب را سرکوب می کند و اکسیداسیون اسیده ای چرب را افزایش می دهد، اما این تغییرات برای جلوگیری از تجمع چربی و احتمالا ناشی از خروج impaired triglycerides کافی نیستند
[ترجمه گوگل]کبد هنوز هم سنتز اسید چرب را سرکوب می کند و اکسیداسیون اسید های چرب را افزایش می دهد، اما این تغییرات برای جلوگیری از تجمع چربی ها، به احتمال زیاد به دلیل خروج تری گلیسیرید از بدن، کافی نیست
[ترجمه گوگل]کبد هنوز هم سنتز اسید چرب را سرکوب می کند و اکسیداسیون اسید های چرب را افزایش می دهد، اما این تغییرات برای جلوگیری از تجمع چربی ها، به احتمال زیاد به دلیل خروج تری گلیسیرید از بدن، کافی نیست
9. To study GC determination of fatty acid in black sweet corn oils of Jilin, China.
[ترجمه ترگمان]برای مطالعه تصمیم GC از اسیده ای چرب در روغن های معطر ذرت شیرین of، چین
[ترجمه گوگل]برای بررسی GC تعیین اسید چرب در روغن ذرت شیرین شیرین جیلین، چین
[ترجمه گوگل]برای بررسی GC تعیین اسید چرب در روغن ذرت شیرین شیرین جیلین، چین
10. Synthetic fatty acid used as an emulsifier.
[ترجمه ترگمان]اسید چرب مصنوعی به عنوان an استفاده می شود
[ترجمه گوگل]اسید چرب مصنوعی به عنوان امولسیفایر استفاده می شود
[ترجمه گوگل]اسید چرب مصنوعی به عنوان امولسیفایر استفاده می شود
11. The unsaturated fatty acid methyl esters (FAMEs) were separated from the fatty acid methyl esters mixture using urea adduct method.
[ترجمه ترگمان]The اسیده ای چرب اشباع نشده (FAMEs)از اسیده ای چرب تری متیل استرها، با استفاده از روش اضافی urea جدا شدند
[ترجمه گوگل]متیل استرهای اسید چرب اشباع شده (FAMEs) از مخلوط متیل استرهای اسید چرب با استفاده از روش آدوکات اوره جدا شد
[ترجمه گوگل]متیل استرهای اسید چرب اشباع شده (FAMEs) از مخلوط متیل استرهای اسید چرب با استفاده از روش آدوکات اوره جدا شد
12. In the process glyceride is transformed into fatty acid methyl ester and glycerol by - product.
[ترجمه ترگمان]در فرآیند glyceride به متیل استر و گلیسرول به محصول تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]در فرایند گلیسیرید به متیل استرهای اسید چرب و گلیسرول به وسیله محصول تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]در فرایند گلیسیرید به متیل استرهای اسید چرب و گلیسرول به وسیله محصول تبدیل می شود
13. Linoleic acid is the predominant fatty acid in the chloroplast.
[ترجمه ترگمان]اسید Linoleic اسید چرب غالب در the است
[ترجمه گوگل]اسید لینولئیک اسید چرب غالب در کلرپلاست است
[ترجمه گوگل]اسید لینولئیک اسید چرب غالب در کلرپلاست است
14. We will also see the development of health-promoting foods that contain specific fatty acid molecules.
[ترجمه ترگمان]ما همچنین توسعه غذاهایی را خواهیم دید که حاوی مولکول های اسیده ای چرب خاص هستند
[ترجمه گوگل]ما همچنین خواهیم دید توسعه غذاهای ارتقاء دهنده سلامت که حاوی مولکول های اسید چرب خاص هستند
[ترجمه گوگل]ما همچنین خواهیم دید توسعه غذاهای ارتقاء دهنده سلامت که حاوی مولکول های اسید چرب خاص هستند
15. In contrast with our results, these studies describe a pattern of essential fatty acid deficiency,[sentence dictionary] probably related to malabsorption.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با نتایج ما، این مطالعات الگویی از کمبود اسیده ای چرب ضروری را توصیف می کنند که احتمالا مربوط به malabsorption است
[ترجمه گوگل]در مقایسه با نتایج ما، این مطالعات الگوی کمبود اسید چرب ضروری را توصیف می کند، [واژه فرهنگ واژه] احتمالا مربوط به جذب مگس است
[ترجمه گوگل]در مقایسه با نتایج ما، این مطالعات الگوی کمبود اسید چرب ضروری را توصیف می کند، [واژه فرهنگ واژه] احتمالا مربوط به جذب مگس است
پیشنهاد کاربران
fatty acid ( شیمی )
واژه مصوب: اسید چرب
تعریف: ترکیبات آلی شامل زنجیر هیدروکربن با گروه کربوکسیل انتهایی
واژه مصوب: اسید چرب
تعریف: ترکیبات آلی شامل زنجیر هیدروکربن با گروه کربوکسیل انتهایی
کلمات دیگر: