کلمه جو
صفحه اصلی

carbide


(شیمی) کاربازول (ماده ی سفید و بلورین به فرمول c6h4)2nh))، (شیمی) کاربید (ترکیب جامد یک عامل (معمولا یک فلز) با یک کربن به ویژه کربید کلسیم)

انگلیسی به فارسی

(شیمی) کاربید (ترکیب جامد یک عامل (به‌طور معمول یک فلز) با یک کربن به‌ویژه کربید کلسیم)


کاربید


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a binary compound of carbon and another element, such as calcium or various metals.

• chemical compound

دیکشنری تخصصی

[شیمی] کربید (ترکیب جامد یک عامل (معمولا یک فلز) با یک کربن (به ویژه کربید کلسیم )
[زمین شناسی] یک ترکیب کانی که مخلوطی از کربن و یک فلز می باشد. مثلاً کوهنیت fe,ni,co)3c).

جملات نمونه

1. Union Carbide dropped development of a suitcase-size kidney dialysis unit.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه Carbide توسعه واحد دیالیز به اندازه یک چمدان را رها کرد
[ترجمه گوگل]اتحاد کاربید توسعه یک واحد دیالیز کلیوی را کاهش داد

2. Union Carbide is to spin off its industrial gases business to form a free standing company.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا قرار است تجارت گازهای صنعتی خود را دور بیاندازد تا یک شرکت برجسته آزاد تشکیل دهد
[ترجمه گوگل]اتحاد کاربید این است که کسب و کار گازهای صنعتی خود را به شکل یک شرکت مستقل آزاد تشکیل دهد

3. Union Carbide have patented a process for the catalytic conversion of synthesis gas to ethylene glycol.
[ترجمه ترگمان]Carbide Union یک فرآیند برای تبدیل کاتالیتیک گاز سنتز به اتیلن گلیکول را ثبت کرده است
[ترجمه گوگل]اتحاد کاربید فرآیند تبدیل کاتالیزوری گاز سنتز به اتیلن گلیکول را ثبت کرده است

4. The lath like carbide free ferrite and retained austenite has been observed by transmission electron microscope.
[ترجمه ترگمان]حلبی مانند کاربید آزاد، و austenite حفظ شده توسط میکروسکوپ الکترونی انتقالی مشاهده شده است
[ترجمه گوگل]ورقه مانند فریت آزاد کاربید و حفظ آستنیت توسط میکروسکوپ الکترونی انتقال مشاهده شده است

5. Main business: Carbide Circular Saw films, film - for - tooth carbide circular saws, grinding, renovation, maintenance.
[ترجمه ترگمان]تجارت اصلی: بسته به فیلم، اره، اره، تعمیر و نگهداری، تعمیر و نگهداری، تعمیر و نگهداری، تعمیر و نگهداری
[ترجمه گوگل]کسب و کار اصلی کاربید دیسک اره، فیلم برای دندان کاربید دیسک اره، سنگ زنی، نوسازی، تعمیر و نگهداری

6. Bamboo leather have carbide, ecru and zebras three kinds of color, flat crush, lateral pressure two lines can choose.
[ترجمه ترگمان]چرم بامبو، کاربید، ecru و zebras سه نوع رنگ، خرد کردن صاف، فشار جانبی و دو خط می تواند انتخاب کند
[ترجمه گوگل]چرم بامبو کاربید، اکرو و زبری سه نوع رنگ، تقسیم صاف، فشار دو طرفه را می توان انتخاب کرد

7. The characteristic grey tone is that of titanium carbide.
[ترجمه ترگمان]این طرز مخصوص خاکستری است که از carbide تیتانیوم ساخته شده
[ترجمه گوگل]رنگ خاکستری مشخصی از کاربید تیتانیوم است

8. Appearance with the different levels of calcium carbide is gray, brown, purple or black, solid objects.
[ترجمه ترگمان]ظاهر با سطوح مختلف کلسیم کاربید خاکستری، قهوه ای، ارغوانی و یا سیاه است
[ترجمه گوگل]ظاهر شدن با سطوح مختلف کاربید کلسیم خاکستری، قهوه ای، بنفش یا سیاه و سفید است

9. Abrasive wear of cermet coatings of chromium carbide formed by SHS technology is controlled by both a micro cutting procedure and a micro tearing one.
[ترجمه ترگمان]پوشش Abrasive پوشش های cermet کروم با استفاده از تکنولوژی SHS توسط روش برش خرد و خرد کردن خرد کنترل می شود
[ترجمه گوگل]پوششی ساینده از پوششهای کریمت کاربید کروم که توسط تکنولوژی SHS شکل گرفته است، توسط هر دو روش خرد کردن و یک خرد شدن میکرو کنترل می شود

10. The shape of carbide formed with in grain depended on holding temperature.
[ترجمه ترگمان]شکل کاربید شکل گرفته با غلات بستگی به حفظ درجه حرارت دارد
[ترجمه گوگل]شکل کاربید تشکیل شده در دانه بستگی به نگه داشتن دما

11. A nonmagnetic solid solution of ferric carbide or carbon in iron, used in making corrosion - resistant steel.
[ترجمه ترگمان]یک راه حل محکم برای فریک کاربید یا کربن در آهن، مورد استفاده در ساخت فولاد مقاوم در برابر خوردگی
[ترجمه گوگل]یک راه حل جامد غیرمغناطیسی از کاربید فراری یا کربن در آهن، مورد استفاده در ساخت فولاد مقاوم در برابر خوردگی

12. Production launch of silicon carbide particulate filters for the PSA Peugeot Citro? n diesel vehicles.
[ترجمه ترگمان]راه اندازی تولید ذرات particulate سیلیکون کاربید برای PSA پژو Citro؟ n وسیله نقلیه دیزل
[ترجمه گوگل]تولید فیلترهای ذرات سیلیکون کاربید برای PSA Peugeot Citro؟ n وسایل نقلیه دیزلی

13. Carbide balls are usually recommended for Brinell hardness numbers greater than 500.
[ترجمه ترگمان]balls Carbide معمولا برای اعداد سختی Brinell بزرگ تر از ۵۰۰ توصیه می شود
[ترجمه گوگل]توپ های کاربید معمولا برای تعداد سختی Brinell بیش از 500 توصیه می شود

14. The reutilization of water, tail gas and carbide slag in PVC production by calcium carbide method, and service condition of super low content mercuric chloride catalyst were introduced.
[ترجمه ترگمان]The آب، گاز دم و تراشه کاربید در تولید PVC توسط روش کلسیم کاربید و شرایط خدمت of کلرید بسیار کم معرفی شدند
[ترجمه گوگل]مجددا استفاده مجدد از آب، گاز دم و کاربید سرباره در تولید پی وی سی با روش کاربید کلسیم و شرایط سرویس کاتالیزور کلرید مایع فوق با کمبود مواد وارد شده است


کلمات دیگر: