1. elastic demand
تقاضای کشش دار
2. elastic regulations
مقررات قابل انعطاف (دگرگون پذیر)
3. rubber is elastic
لاستیک کشسان است.
4. when an elastic ball impinges on another
هنگامیکه یک گوی لاستیکی به گوی دیگری می خورد
5. his pant-string is elastic
بند شلوار او کشی است.
6. my father had an elastic temperament
پدرم خوی انعطاف پذیری داشت.
7. Beat it until the dough is slightly elastic.
[ترجمه ترگمان]آن را بزنید تا خمیر کمی الاستیک شود
[ترجمه گوگل]ضرب و شتم آن تا زمانی که خمیر کمی الاستیک باشد
8. A lot of sportswear is made of very elastic material.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پوشاک ورزشی از مواد بسیار الاستیک ساخته شده است
[ترجمه گوگل]بسیاری از لباس های ورزشی از مواد بسیار الاستیک ساخته شده است
9. The rules are elastic.
[ترجمه ترگمان]قوانین قابل کش هستند
[ترجمه گوگل]قواعد انعطاف پذیر هستند
10. The elastic in my clothes has gone.
[ترجمه ترگمان]کش رفتن لباس هام رفته
[ترجمه گوگل]الاستیک در لباس من رفته است
11. If export and import demand is elastic, then the change in trade volumes will operate to remove the surplus.
[ترجمه ترگمان]اگر تقاضای صادرات و واردات آن ارتجاعی باشد، پس تغییر در حجم مبادلات تجاری برای حذف مازاد عمل خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر تقاضای صادرات و واردات انعطاف پذیر باشد، تغییر در حجم تجارت برای حذف مازاد کار خواهد کرد
12. I stretched that piece of elastic to its fullest extent.
[ترجمه ترگمان]ان تکه را کش و قوس دادم تا به خوبی آن را پیدا کنم
[ترجمه گوگل]من آن قطعه الاستیک را تا حد زیادی کشیدم
13. The elastic at the waist gives a nice snug fit.
[ترجمه ترگمان]ماده کشسان در کمر یک جور مناسب گرم و نرم به او می دهد
[ترجمه گوگل]الاستیک در دور کمر مناسب مناسب است
14. This skirt needs some new elastic in the waist.
[ترجمه ترگمان]این دامن نیاز به یک ماده کشسان جدیدی در کمر دارد
[ترجمه گوگل]این دامن نیاز به برخی از الاستیک جدید در کمر دارد
15. An elastic waist makes these jeans ideal for the larger woman.
[ترجمه ترگمان]یک کمر انعطاف پذیر، این شلوار جین را برای زن بزرگ تر ایده آل می کند
[ترجمه گوگل]کمر الاستیک این شلوار جین را برای زن بزرگتر ایده آل می کند
16. The child drew out the elastic until it measured a yard.
[ترجمه ترگمان]کودک تا زمانی که یک حیاط را اندازه گرفت، آن را بیرون کشید
[ترجمه گوگل]کودک تا زمانی که یک حیاط را اندازه گیری کرد، الاستیک را کشید