کلمه جو
صفحه اصلی

fertilizer


معنی : کود، ابستن کننده
معانی دیگر : (شخص یا دستگاه) کود دهنده، کود افشان

انگلیسی به فارسی

کود، آبستن‌کننده


کود، ابستن کننده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an organic or inorganic substance added to soil to improve plant production or growth.
مشابه: manure

(2) تعریف: something or someone that acts as a fertilizing agent.

• person or thing which fertilizes; organic or chemical substance added to soil to enrich it (i.e. manure), fertiliser
fertilizer is a substance that you spread on the ground to make plants grow more successfully.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] کود شیمیایی
[خاک شناسی] کود
[آب و خاک] کود

مترادف و متضاد

کود (اسم)
muck, dung, fertilizer

ابستن کننده (اسم)
fertilizer

dressing to aid production of crops


Synonyms: buffalo chips, compost, cow chips, dung, guano, humus, manure, maul, mulch, peat moss, plant food, potash, top dressing


جملات نمونه

1. a fertilizer spreader
کودگستر

2. animal fertilizer
کود حیوانی

3. chemical fertilizer
کود شیمیایی

4. the fertilizer should be well dug in
کود باید خوب (با خاک) آمیخته شود.

5. to enrich a soil with fertilizer
خاک را با کود تقویت کردن

6. Add fertilizer to enrich the soil.
[ترجمه ترگمان]کود را برای غنی سازی خاک اضافه کنید
[ترجمه گوگل]اضافه کردن کود برای غنی سازی خاک

7. Get some more fertilizer for the garden.
[ترجمه ترگمان]یه مقدار دیگه کود برای باغ بیار
[ترجمه گوگل]برخی از کود برای باغ دیگر را دریافت کنید

8. Fertilizer helps to enrich the soil.
[ترجمه ترگمان]کود به غنی سازی خاک کمک می کند
[ترجمه گوگل]کود برای غنی سازی خاک کمک می کند

9. You should add some synthetic fertilizer to the soil.
[ترجمه ترگمان]باید مقداری کود شیمیایی به خاک اضافه کنید
[ترجمه گوگل]شما باید برخی از کود مصنوعی را به خاک اضافه کنید

10. Guano is often used as a fertilizer.
[ترجمه ترگمان]guano اغلب به عنوان کود مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]گووان اغلب به عنوان کود مورد استفاده قرار می گیرد

11. He spread fertilizer on the field with a rake.
[ترجمه ترگمان]با چنگک کود را روی زمین پهن کرد
[ترجمه گوگل]او کود را در زمین با یک راک گسترش داد

12. Fertilizer is a substance put on land to fertilize it.
[ترجمه ترگمان]کود گیاهی است که برای بارور کردن آن به زمین می افتد
[ترجمه گوگل]کود ماده ای است که در آن زمین برای کود قرار داده شده است

13. The chemical fertilizer should be well dug in.
[ترجمه ترگمان]کود شیمیایی باید به خوبی حفر شود
[ترجمه گوگل]کود شیمیایی باید به خوبی از بین برود

14. The use of natural fertilizer can bring the crops on nicer than the use of chemical fertilizer.
[ترجمه ترگمان]استفاده از کودهای طبیعی می تواند محصولات کشاورزی را بهتر از استفاده از کود شیمیایی تولید کند
[ترجمه گوگل]استفاده از کود طبیعی می تواند محصول را بهتر از کود شیمیایی تولید کند

15. Young plants can be fed with half-strength liquid fertilizer.
[ترجمه ترگمان]گیاهان جوان را می توان با کود مایع half تغذیه کرد
[ترجمه گوگل]گیاهان جوان را می توان با کود نیتروژن مایع تغذیه کرد

16. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

chemical fertilizer

کود شیمیایی


animal fertilizer

کود حیوانی


پیشنهاد کاربران

کود طبیعی یا شیمیایی

سم
هر گونه کود

کود طبیعی یا شیمیایی
تفاوت:
Fertilizer آمریکن
Fertiliser بریتیش

کود


fertilizer ( noun ) = کود ( شیمایی، گیاهی، حیوانی و . . . )

animal fertilizer = کود حیوانی
liquid fertilizer = کود مایع
organic fertilizer = کود آلی
poultry fertilizer = کود مرغی
chmical fertilizer = کود شیمیایی
nitride fertilizer = کود ازته
banding fertilizer = کودپاشی خطی
nitrogen fertilizer = کود نیتروژن
compound fertilizer = کود تلفیقی
potassium fertilizer = کود شیمیایی پتاسیم دار
phosphate fertilizer = کود شیمیایی فسفات دار
iron nano fertilizer = کود نانو آهن دار
biological fertilizer = کود زیستی

example:
fertilizers are used on crops to increase yields.
از کودها برای افزایش برداشت محصول در محصولات زراعی استفاده می شود.



کلمات دیگر: