کلمه جو
صفحه اصلی

pantile


معنی : سوفال، آجر کاشی ناودانی مخصوص بام
معانی دیگر : سفال بام، اجر کاشی ناودانی مخصوص بام مثل سفالهای ناودانی

انگلیسی به فارسی

اجر کاشی ناودانی مخصوص بام(مثل سفالهای ناودانی)،سوفال


لباسی، سوفال، آجر کاشی ناودانی مخصوص بام


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: pantiled (adj.)
• : تعریف: a curved roofing tile laid so the down curve of one tile overlaps with the up curve of the one beside it.

• roof tile in the shape of an "s"

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] سفال

مترادف و متضاد

سوفال (اسم)
pantile

آجر کاشی ناودانی مخصوص بام (اسم)
pantile

جملات نمونه

1. It is an attractive low rubble-stone building with pantile roof, and has a conical drying kiln alongside the grinding mill.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان یک ساختمان سنگی کوتاه با سقف کوتاه است و کوره خشک سازی مخروطی دارد که در کنار آسیاب grinding قرار دارد
[ترجمه گوگل]این یک ساختمان با سنگ آهک جذاب با سقف لنت دار است و دارای کوره خشک کردن مخروطی در کنار آسیاب آسیاب است

2. The roof was finished with handmade clay pantiles from a factory at Barton-on-Humber, beneath the Humber bridge.
[ترجمه ترگمان]سقف با گل دست ساز دست ساز از کارخانه ای در Barton در زیر پل Humber به پایان رسید
[ترجمه گوگل]سقف با پارچه های دست ساز دست ساز ساخته شده از کارخانه در Barton-on-Humber، در زیر پل Humber

3. Mellow orange pantiles seemingly cascade at many angles, surmounting buildings of varying heights, covering lower and higher ground.
[ترجمه ترگمان]mellow نارنجی رنگ به نظر می رسد در بسیاری از زاویه ها رخ می دهد و بر روی ساختمان های بلندی که سطح پایین و بالاتری را پوشش می دهند، ضربه می زند
[ترجمه گوگل]شلوارهای پر زرق و برق دار به نظر می رسد در بسیاری از زوایای آبشار، ساختمان های متشکل از ارتفاع های مختلف، پوشش زمین های پایین تر و بالاتر

4. The traditional brick and pantile barn, with granary above, came from a farm at Wainfleet.
[ترجمه ترگمان]طویله سنتی و انبار علوفه، با انبار غله بالا، از مزرعه ای در Wainfleet آمد
[ترجمه گوگل]انبار سنتی آجر و شلنگ با انبار در بالا، از یک مزرعه در Wainfleet آمد

5. To reduce any problems, the main roof of the house, covered with clay pantiles, has no lead flashings.
[ترجمه ترگمان]برای کاهش هر گونه مشکل، سقف اصلی خانه، پوشیده از خاک رس، هیچ گونه flashings ندارد
[ترجمه گوگل]برای کاهش هر گونه مشکل، سقف اصلی خانه، پوشش داده شده با پارچه های خاکستری، بدون فلزی سرب

6. Plus the plain tile eave coursing so often seen with pantile roofs in the North East.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، ترک کاشی معمولی آن قدر با سقف های pantile در شرق شمال دیده می شود
[ترجمه گوگل]به علاوه کاشی ساده کاشته شده اغلب دیده با سقف لبه در شمال شرق

7. It is not typically East Anglian but for its black glazed pantiles on the roof which are peculiar to Norfolk.
[ترجمه ترگمان]به طور معمول Anglian شرقی نیست، بلکه به خاطر pantiles سیاه و سیاه آن روی سقف که مخصوص نورفولک است، نیست
[ترجمه گوگل]این به طور معمول شرق انگلیس نیست، بلکه برای لنتهای مشکی سیاه آن بر روی سقف که برای Norfolk عجیب است

8. These were of a soft-hued golden sandstone topped by russet-toned pantiles.
[ترجمه ترگمان]این سنگ ها از سنگ های ماسه ای رنگ قهوه ای رنگی بودند که به رنگ حنایی رنگ بود
[ترجمه گوگل]این ها از یک ماسه سنگ طلایی نرم با سقف بلند شده با پارچه های زرد رنگ بود

9. Because Sandtoft are producing the very first machine made clay plain tile to match the Humberside pantile.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که Sandtoft اولین ماشین ساخته شده از خاک رس را تولید می کنند تا با the pantile هماهنگ شوند
[ترجمه گوگل]از آنجا که Sandtoft اولین ماشین تولید می کند کاشی های دشتی خاکی را برای مطابقت با پارچه های Humberside تولید می کند

10. Balcony from the brick structure, floor, starting as a ridge of hard - Peak, Pantile Long double eaves.
[ترجمه ترگمان]از ساختار آجری، کف زمین شروع می شود و به صورت کوهی از لبه سخت تشکیل می شود
[ترجمه گوگل]بالکن از سازه آجر، کف، شروع به عنوان یک گودال سخت - Peak، Pantile کاج طولانی دوقلو


کلمات دیگر: