1. a dead-end job
شغلی که آینده ندارد
2. a dead-end street
خیابان بن بست
3. Remember that adversity is not a dead end but a detour to a better outcome.
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که بدبختی یک پایان بن بست نیست، بلکه یک مسیر انحرافی به یک نتیجه بهتر است
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که بدبختی یک مرده نیست، بلکه یک مسیر برای نتیجه بهتر است
4. Negotiators have reached a dead end in their attempts to find a peaceful solution.
[ترجمه ترگمان]مذاکره کنندگان در تلاش خود برای یافتن راه حلی صلح آمیز به بن بست رسیده اند
[ترجمه گوگل]مذاکره کنندگان به تلاش خود برای یافتن یک راه حل مسالمت آمیز رسیده اند
5. His research was at a dead end.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات او به بن بست رسیده بود
[ترجمه گوگل]تحقیق او در خفا بود
6. We had come to a dead end in our research.
[ترجمه داوود شفیعی] ما در تحقیقات مان به بن بست رسیدیم.
[ترجمه ترگمان] ما به یه بن بست رسیدیم
[ترجمه گوگل]ما در تحقیق ما به یک مرده آمده ایم
7. The negotiations have reached a dead end.
[ترجمه ترگمان]مذاکرات به بن بست رسیده است
[ترجمه گوگل]مذاکرات به پایان رسیده است
8. She'd come to a dead end.
[ترجمه ترگمان]او به بن بست رسیده بود
[ترجمه گوگل]او می آید به مرده
9. A sublime, monumental dead end, that has produced some brilliant sado-masochist poetry from band and critic alike.
[ترجمه ترگمان]یک پایان عظیم و عظیم، که یک شعر درخشان و masochist از یک گروه موسیقی و یک منتقد به وجود آورده است
[ترجمه گوگل]یک مرده برجسته و پر معرق، که برخی از شاعران درخشان شعر sado-masochist را از گروه و منتقد به طور یکسان ساخته است
10. It felt like some sort of dead end.
[ترجمه ترگمان]انگار یک جور بن بست بود
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید مانند نوعی مرده است
11. This was a dead end for me.
[ترجمه ترگمان]این یک پایان مرده برای من بود
[ترجمه گوگل]این یک مرده برای من بود
12. And being a dead end, the alley led to nowhere else.
[ترجمه ترگمان]و چون بن بست بود، کوچه به هیچ جا ختم نمی شد
[ترجمه گوگل]کوچه و خیابان یک کوچه بود و کوچه به جایی نرسید
13. The trail came to a dead end.
[ترجمه ترگمان] رد پای مرده پیدا شد
[ترجمه گوگل]دنباله ای به پایان رسید
14. Working at the warehouse seemed like a dead end.
[ترجمه ترگمان]کار کردن تو انبار مثل یه بن بست بود
[ترجمه گوگل]کار در انبار به نظر می رسید که یک مرده است
15. But it is at a dead end now.
[ترجمه ترگمان]اما الان در بن بست است
[ترجمه گوگل]اما اکنون در حال نابودی است