معنی : نخ مانند، رشته مانند معانی دیگر : (دارای شکل ریسمان مانند) ریسمان دیس، نخ دیس، تار مانند، الیاف شکل، موی سیمی، موی نخ مانند، ن مانند
[شیمی] رشته ای[زمین شناسی] رشته اى، شاخک نخی. نوعی شاخک شبیه به مو یا نخ[نساجی] رشته ای - رشته مانند - نخ مانند
filiform ( زیست شناسی - علوم گیاهی ) واژه مصوب: نخی شکلتعریف: ویژگی بخش یا اندامی بلند و نازک و معمولاً انعطاف پذیر در گیاهان