کلمه جو
صفحه اصلی

bandwidth


معنی : پهنای باند
معانی دیگر : (الکترونیک) پهنای باند

انگلیسی به فارسی

پهنای باند


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the range of radio frequencies required to transmit a certain type of signal.

• range of frequencies within a band; maximum rate at which data can be transferred over a communications network (computers)
maximum range of radio frequencies which can be transmitted via a communications network

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] پهنای باند رنج کلی فرکانسهای مورد نیاز برای گذر یک سیگنال تعدیل شده خاص بدون اعوجاج یا از دست دادن اطلاعات.
[پلیمر] پهنای نوار
[سینما] پهنای باند
[کامپیوتر] پهنای باند ؛ نوار باند.
[برق و الکترونیک] پهنای باند 1.پهنای باندی از بسامدهاکه به کاربرد خاصی اختصاص یافته است . مثلاً پهنای باند یک ایستگاه تلویزیونی 6 مگاهرتز است . 2. گستره ای از بسامد ها که به عنوان محدوده ی کار یک پالایه، تقویت کننده، یا تضعیف کننده مشخص شده است و به صورت فاصله ی بسامدی بین نقاط ( 0/707 یا نیم توان ) bd 3 در قسمتهای بالا گذر و پایین گذر منحنی پاسخ بسامدی تعریف می شود . پهنای باند برای سیگنالهای قیاسی در حوزه ی بسامد است و بر حسب هرتز بیان می شود حال آنکه برای سیگنالهای رقمی در حوزه ی زمان و بر حسب بیت بر ثانیه بیان می شود .

مترادف و متضاد

frequency range


Synonyms: high frequency, low frequency, radio band, radio bandwidth, transmission capacity


پهنای باند (اسم)
bandwidth

جملات نمونه

1. Both instruments have automatic setting of wavelength, bandwidth and gas flows, video displays, disk storage and full alpha-numeric keyboard.
[ترجمه ترگمان]هر دو ابزار تنظیم اتوماتیک طول موج، پهنای باند و جریان گاز، نمایش های ویدیویی، ذخیره دیسک و صفحه کلید کامل آلفا - عددی دارند
[ترجمه گوگل]تنظیم هر دو ابزار به صورت خودکار از طول موج ، پهنای باند و جریان گاز ، نمایشگرهای ویدئو ، ذخیره سازی دیسک و صفحه کلید عددی آلفا است

2. But reference to bandwidth is meaningless unless it is qualified by distance of the run.
[ترجمه ترگمان]اما ارجاع به پهنای باند بی معنی است مگر این که با فاصله دور از مسیر، واجد شرایط باشد
[ترجمه گوگل]اما اشاره به پهنای باند معنی ندارد مگر اینکه از نظر مسافت از فاصله واجد شرایط باشد

3. This greater bandwidth will encourage the use of capacity-hogging services such as continuous audio and video.
[ترجمه ترگمان]این پهنای باند بیشتر، استفاده از خدمات قابلیت - مانند صوت و ویدیو پیوسته را تشویق خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این پهنای باند بیشتر باعث استفاده از سرویس های ظرفیت بالا مانند صوتی و تصویری مداوم می شود

4. Because of the limited bandwidth available over existing telephone lines, the telcos must increase their last mile capacity.
[ترجمه ترگمان]به دلیل پهنای باند محدود موجود در خطوط تلفن موجود، telcos باید ظرفیت آخرین مایل خود را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]به دلیل پهنای باند محدود موجود در خطوط تلفن موجود ، تلفن های تلفنی باید ظرفیت آخرین مایل خود را افزایش دهند

5. As bandwidth increases it will become easier and faster to download these movies.
[ترجمه ترگمان]با افزایش پهنای باند، دانلود این فیلم ها آسان تر و سریع تر خواهد شد
[ترجمه گوگل]با افزایش پهنای باند ، بارگیری این فیلم ها راحت تر و سریعتر می شود

6. Companies should be allowed to use reasonable bandwidth to market their products.
[ترجمه ترگمان]شرکت ها باید مجاز به استفاده از پهنای باند معقول برای بازاریابی محصولاتشان باشند
[ترجمه گوگل]شرکت ها باید مجاز به استفاده از پهنای باند مناسب برای بازاریابی محصولات خود باشند

7. The more bandwidth such signals occupy, the more data they can carry; but the fewer signals can be sent.
[ترجمه ترگمان]هر چه پهنای باند بیشتر باشد، اطلاعات بیشتری می توانند حمل کنند؛ اما سیگنال های کمتری می توانند ارسال شوند
[ترجمه گوگل]هرچه پهنای باند این سیگنالها بیشتر باشد ، داده های بیشتری می توانند حمل کنند اما سیگنال های کمتری را می توان ارسال کرد

8. They use the narrowest bandwidth radio frequency, transmission and reception yet invented.
[ترجمه ترگمان]آن ها از تنگ ترین فرکانس رادیویی پهنای باند، انتقال و پذیرش هنوز اختراع نشده استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]آنها از باریکترین پهنای باند فرکانس رادیویی ، انتقال و دریافت رادیویی استفاده می کنند که هنوز اختراع نشده است

9. Bandwidth and attenuation are the key factors.
[ترجمه ترگمان]پهنای باند و تضعیف عوامل کلیدی هستند
[ترجمه گوگل]پهنای باند و میرایی عوامل اصلی هستند

10. The T9000's built-in communications links enable the internal bandwidth of the parallel processor to expand proportionately to the number of processing nodes.
[ترجمه ترگمان]لینک های ارتباطی T۹۰۰۰ - in communications، پهنای باند داخلی پردازنده موازی را قادر می سازند تا متناسب با تعداد گره های پردازشی گسترده شوند
[ترجمه گوگل]پیوندهای داخلی T9000 #39 ؛ پهنای باند داخلی پردازنده موازی را قادر می سازد تا به نسبت تعداد گره های پردازشی گسترش یابد

11. Freeze-frame pictures consume less bandwidth on the satellite channel and so cost less.
[ترجمه ترگمان]تصاویر با قاب (Freeze)پهنای باند کمتری روی کانال ماهواره ای مصرف می کنند و هزینه کمتری دارند
[ترجمه گوگل]تصاویر فری فریم پهنای باند کمتری در کانال ماهواره مصرف می کنند و بنابراین هزینه کمتری دارند

12. These providers are often dial-up linkages of lower bandwidth when compared to telecom and cable highways.
[ترجمه ترگمان]این ارائهکنندگان اغلب ارتباطات با پهنای باند پایین را در مقایسه با بزرگراه های مخابرات و کابل شماره گیری می کنند
[ترجمه گوگل]این ارائه دهندگان وقتی با بزرگراه های مخابراتی و کابلی مقایسه می شوند معمولاً دارای ارتباط پهنای باند پایین تر از طریق شماره گیری هستند

13. Bandwidth is analogous to the number of lanes on a highway.
[ترجمه ترگمان]پهنای باند شبیه به تعداد مسیرها در یک بزرگراه است
[ترجمه گوگل]پهنای باند مشابه تعداد خطوط در یک بزرگراه است

14. The bandwidth provided by cable will allow customer connections to the Internet at speeds greater than those provided by telephone company facilities.
[ترجمه ترگمان]پهنای باند ارایه شده توسط کابل به اتصال مشتریان با اینترنت در سرعت های بالاتر از خدمات ارایه شده توسط شرکت های تلفن اجازه می دهد
[ترجمه گوگل]پهنای باند ارائه شده توسط کابل امکان اتصال مشتری به اینترنت را با سرعتی بیشتر از سرعت ارائه شده توسط امکانات شرکت تلفن فراهم می کند

پیشنهاد کاربران

دامنه

ظرفیت / حجم


کلمات دیگر: