بدون محدودیت، فروهشتن، گشودن، رها یا ازاد کردن، شل کردن، تضعیف کردن
unbraced
انگلیسی به فارسی
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] مهاربندی نشده
[زمین شناسی] مهار بندی نشده
[زمین شناسی] مهار بندی نشده
کلمات دیگر:
بدون محدودیت، فروهشتن، گشودن، رها یا ازاد کردن، شل کردن، تضعیف کردن