فلز اصلی
base metal
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• any metal which is not a precious metal (tin, lead, copper, etc.); metallic element in an alloy; metal which is cut
a base metal is a metal, such as copper, zinc, tin, or lead, that is not a precious metal.
any metal which is not a precious metal (tin, lead, copper, etc.); metallic element in an alloy; metal which is cut
a base metal is a metal, such as copper, zinc, tin, or lead, that is not a precious metal.
any metal which is not a precious metal (tin, lead, copper, etc.); metallic element in an alloy; metal which is cut
دیکشنری تخصصی
[شیمی] فلز پست
[برق و الکترونیک] فلز پایه
[برق و الکترونیک] فلز پایه
جملات نمونه
1. The area has potential for the discovery of base metal sulphides.
[ترجمه ترگمان]این ناحیه دارای پتانسیل برای کشف of فلزی پایه است
[ترجمه گوگل]منطقه دارای پتانسیل کشف سولفید های فلزی است
[ترجمه گوگل]منطقه دارای پتانسیل کشف سولفید های فلزی است
2. The transmutation of base metal to gold was the paradigm of this sacred task.
[ترجمه ترگمان]تبدیل فلز پایه به طلا نمونه این وظیفه مقدس بود
[ترجمه گوگل]انتقال از فلزات پایه به طلا، پارادایم این کار مقدس بود
[ترجمه گوگل]انتقال از فلزات پایه به طلا، پارادایم این کار مقدس بود
3. The effect of carbon content of the base metal on the welded bond structure, formation mechanism of the "austenitic-rich zone" and "hydrogen-induced disbonding" etc.
[ترجمه ترگمان]تاثیر محتوای کربن بر فلز پایه در ساختار اتصال جوشی، مکانیسم تشکیل \"ناحیه ثروتمند آستنیتی\" و \"disbonding القا شده\" و غیره
[ترجمه گوگل]تأثیر محتوای کربن فلز پایه بر ساختار پیوند جوش، مکانیزم تشکیل منطقه 'غنی از آستنیت' و 'تخلیه ناشی از هیدروژن' و غیره
[ترجمه گوگل]تأثیر محتوای کربن فلز پایه بر ساختار پیوند جوش، مکانیزم تشکیل منطقه 'غنی از آستنیت' و 'تخلیه ناشی از هیدروژن' و غیره
4. Iron is a base metal, gold a precious one.
[ترجمه ترگمان]آهن یک فلز پایه و یک طلا ارزش دارد
[ترجمه گوگل]آهن یک فلز پایه است، طلا یکی از ارزشمند است
[ترجمه گوگل]آهن یک فلز پایه است، طلا یکی از ارزشمند است
5. The bonding behaviors between enamel coating and base metal were studied.
[ترجمه ترگمان]رفتارهای پیوندی بین پوشش enamel و فلز پایه مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]رفتارهای پیوند بین پوشش مینا و فلز پایه مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]رفتارهای پیوند بین پوشش مینا و فلز پایه مورد مطالعه قرار گرفت
6. In transient crack zone, the SEM fractographs of base metal consisted of equal-axis ductile voids, the fusion zone was mainly consisted of course transgranular cleavage facets.
[ترجمه ترگمان]در منطقه ترک گذرا، fractographs SEM از فلز پایه شامل حفره های ductile برابر با اندازه برابر، منطقه ترکیب عمدتا شامل course تقسیم transgranular بود
[ترجمه گوگل]در ناحیه شکاف گذرا SEM fractographs از فلز پایه شامل حفره های مجذور محور، محدوده همجوشی عمدتا شامل نقاط تفکیک transgranular بود
[ترجمه گوگل]در ناحیه شکاف گذرا SEM fractographs از فلز پایه شامل حفره های مجذور محور، محدوده همجوشی عمدتا شامل نقاط تفکیک transgranular بود
7. LME base metal prices all increased on last Friday, except for aluminum price.
[ترجمه ترگمان]قیمت فلزات پایه LME در جمعه گذشته به جز قیمت آلومینیوم افزایش یافت
[ترجمه گوگل]قیمت پایه فلزات LME در جمعه گذشته افزایش یافت، به استثنای قیمت آلومینیوم
[ترجمه گوگل]قیمت پایه فلزات LME در جمعه گذشته افزایش یافت، به استثنای قیمت آلومینیوم
8. LME base metal prices continued to rise steadily on Wednesday.
[ترجمه ترگمان]قیمت فلزات پایه LME روز چهارشنبه به طور یکنواخت افزایش یافت
[ترجمه گوگل]قیمت فلزات پایه LME روز چهارشنبه به طور پیوسته افزایش یافت
[ترجمه گوگل]قیمت فلزات پایه LME روز چهارشنبه به طور پیوسته افزایش یافت
9. The biomineralization of base metal deposits and its geological characteristics are discussed.
[ترجمه ترگمان]The رسوبات فلزی پایه و ویژگی های زمین شناسی آن مورد بحث قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]بیومنالیزاسیون رسوبات پایه فلزات و ویژگی های زمین شناسی آن مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]بیومنالیزاسیون رسوبات پایه فلزات و ویژگی های زمین شناسی آن مورد بحث قرار گرفته است
10. Compared with base metal, the microstructure in fusion zone is finer, and the hardness is higher. The hardness difference exists at various places in fusion zone.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با فلز پایه، ریز ساختار در منطقه هم جوشی بهتر است و سختی بالاتر است تفاوت سختی در مکان های مختلف در منطقه ادغام شده وجود دارد
[ترجمه گوگل]در مقایسه با فلز پایه، ریزساختار در منطقه همجوشی بهتر است و سختی بالاتر است تفاوت سختی در مکان های مختلف در منطقه همجوشی وجود دارد
[ترجمه گوگل]در مقایسه با فلز پایه، ریزساختار در منطقه همجوشی بهتر است و سختی بالاتر است تفاوت سختی در مکان های مختلف در منطقه همجوشی وجود دارد
11. Can be used as base metal coating materials used vinyl resin system by plastisol or solution, polyester or acrylic, etc.
[ترجمه ترگمان]می تواند به عنوان مواد پوشش فلز پایه استفاده شود که توسط system یا محلول، پلی استر یا اکریلیک و غیره استفاده می شود
[ترجمه گوگل]می توان به عنوان مواد پوشش پایه فلز استفاده می شود از سیستم رزین وینیل توسط plastisol یا محلول، پلی استر یا اکریلیک، و غیره استفاده می شود
[ترجمه گوگل]می توان به عنوان مواد پوشش پایه فلز استفاده می شود از سیستم رزین وینیل توسط plastisol یا محلول، پلی استر یا اکریلیک، و غیره استفاده می شود
12. Humans had become mere technical grist to the mill like any base metal.
[ترجمه ترگمان]انسان ها برای آسیاب مثل هر فلز پایه به آسیاب technical تبدیل شده بودند
[ترجمه گوگل]انسان ها به هیچ وجه به هیچ وجه متداول نیستند
[ترجمه گوگل]انسان ها به هیچ وجه به هیچ وجه متداول نیستند
13. Mineralisation within the nodules consists of uranium, vanadium and iron oxides with base metal sulphides.
[ترجمه ترگمان]mineralisation درون گره ها شامل اورانیوم، وانادیوم و اکسیده ای آهن با sulphides فلزی پایه است
[ترجمه گوگل]Mineralization درون گره ها شامل اکسید اورانیوم، وانادیم و آهن با سولفید های پایه فلزی است
[ترجمه گوگل]Mineralization درون گره ها شامل اکسید اورانیوم، وانادیم و آهن با سولفید های پایه فلزی است
14. Gold mineralisation is associated with earlier fluids; antimony and base metal sulphides with later fluids.
[ترجمه ترگمان]mineralisation طلا با سیالات اولیه، antimony و sulphides فلزی پایه با مایعات بعد مرتبط است
[ترجمه گوگل]کانی سازی طلا با مایعات قبلی مرتبط است؛ آنتیموان و سولفید های پایه فلزی با مایعات بعدی
[ترجمه گوگل]کانی سازی طلا با مایعات قبلی مرتبط است؛ آنتیموان و سولفید های پایه فلزی با مایعات بعدی
15. Gilded Finish Gilding is a process of overlaying a base metal with a very thin layer of gold.
[ترجمه ترگمان]Gilded Finish Gilding یک فرآیند of یک فلز پایه با یک لایه بسیار نازک طلا است
[ترجمه گوگل]Gilded Finishing Gilding یک فرآیند پوشش یک فلز پایه با یک لایه بسیار نازک طلا است
[ترجمه گوگل]Gilded Finishing Gilding یک فرآیند پوشش یک فلز پایه با یک لایه بسیار نازک طلا است
پیشنهاد کاربران
۱ - فلز پایه
۲ - در گذشته فلزاتی که گران نبوده و به وفور یافت می شدن و سریع اکسیده شده یا زنگ می زدند. برخلاف طلا و نقره
Common and inexpensive metals
۲ - در گذشته فلزاتی که گران نبوده و به وفور یافت می شدن و سریع اکسیده شده یا زنگ می زدند. برخلاف طلا و نقره
Common and inexpensive metals
base metal ( جوشکاری و آزمایش های غیرمخرب )
واژه مصوب: فلز پایه
تعریف: فلز اصلی که جوشکاری بر روی آن انجام می شود
واژه مصوب: فلز پایه
تعریف: فلز اصلی که جوشکاری بر روی آن انجام می شود
کلمات دیگر: