کلمه جو
صفحه اصلی

abradant


معنی : ساینده
معانی دیگر : سایش گر، سوزنده، آزار دهنده، سوزش اور

انگلیسی به فارسی

ساینده، سوزش‌آور


آبرنگ، ساینده


انگلیسی به انگلیسی

• substance which creates friction; material that wears away
pertaining to a substance which creates friction; referring to a material that wears away

اسم ( noun )
• : تعریف: am abrasive substance.
مشابه: abrasive
صفت ( adjective )
• : تعریف: causing or able to cause abrasion.
مشابه: abrasive

دیکشنری تخصصی

[شیمی] 1- سایش گر، ساینده، سوزنده، آزار دهنده 2- گرد سنباده، کاغذ سنباده، آلت سایش یا پرداخت
[پلیمر] 1- سایش گر، ساینده، سوزنده، آزار دهنده

مترادف و متضاد

ساینده (اسم)
abradant, abrasive, grating, rasper


کلمات دیگر: