کلمه جو
صفحه اصلی

oceanography


معنی : شرح اقیانوس ها، شرح دریاها، اقیانس شناسی
معانی دیگر : دریا شناسی، اقیانوس شناسی

انگلیسی به فارسی

شرح اقیانوس ها، شرح دریاها، اقیانس شناسی


اقیانوس شناسی، شرح اقیانوس ها، شرح دریاها، اقیانس شناسی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: oceanographic (adj.), oceanographical (adj.), oceanographer (n.)
• : تعریف: the branch of science that deals with the geography and other features of oceans.

• scientific study of the geography and physical phenomena of oceans and seas
oceanography is the scientific study of the sea, sea currents, the rocks on the sea bed, and the fish and animals that live in the sea.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] اقیانوس شناسی
[آب و خاک] اقیانوس شناسی

مترادف و متضاد

شرح اقیانوس ها (اسم)
oceanography

شرح دریاها (اسم)
oceanography

اقیانس شناسی (اسم)
oceanography

جملات نمونه

1. How did you become interested in oceanography?
[ترجمه ترگمان]از کجا به این موضوع علاقه مند شدی؟
[ترجمه گوگل]چگونه شما علاقه مند به اقیانوس شناسی شدید؟

2. I am working on my Masters degree in oceanography.
[ترجمه ترگمان]من دارم روی مدرک Masters تو oceanography کار می کنم
[ترجمه گوگل]من در مدرک کارشناسی ارشد خود در اقیانوس شناسی کار می کنم

3. There are evident applications to oceanography.
[ترجمه ترگمان]کاربردهای مشخصی برای اقیانوس شناسی وجود دارد
[ترجمه گوگل]برنامه های آشکار برای اقیانوس شناسی وجود دارد

4. The obvious relevance to oceanography has already been mentioned, but it is far from being the only field of application.
[ترجمه ترگمان]ارتباط آشکار با اقیانوس شناسی قبلا ذکر شده است، اما این ارتباط با تنها حوزه کاربردی بودن فاصله زیادی دارد
[ترجمه گوگل]پیوند آشکار با اقیانوس شناسی قبلا ذکر شده است، اما این تنها بخش کاربردی نیست

5. I used to want to study oceanography, but somehow I let my father talk me out of that.
[ترجمه ترگمان]من همیشه دلم می خواست مطالعه کنم، اما به هر حال اجازه دادم پدرم از این موضوع با من حرف بزند
[ترجمه گوگل]من میخواهم اقیانوس شناسی را مطالعه کنم، اما به نوعی اجازه میدهم پدرم از من بیاموزد

6. Some sort of hush-hush oceanography, probably for oil.
[ترجمه ترگمان]یک جور سکوت -، احتمالا برای نفت
[ترجمه گوگل]بعضی از اقیانوسیه هاشون، احتمالا برای روغن

7. Scientific visualization is coming into physical oceanography as a new analysis tool.
[ترجمه ترگمان]تجسم علمی به عنوان یک ابزار تجزیه و تحلیل جدید به اقیانوس شناسی فیزیکی وارد می شود
[ترجمه گوگل]تجسم علمی به اقیانوس شناسی فیزیکی به عنوان یک ابزار تجزیه و تحلیل جدید تبدیل شده است

8. Within a few years oceanography was under way.
[ترجمه ترگمان]طی چند سال اقیانوس شناسی در جریان بود
[ترجمه گوگل]در طی چند سال، اقیانوس شناسی در حال انجام بود

9. Periodicals; crust; space sciences; atmosphere; hydrology; oceanography International Union of Geodesy and Geophysics.
[ترجمه ترگمان]Periodicals؛ پوسته؛ علوم فضا؛ اتمسفر، هیدرولوژی، اقیانوس شناسی بین المللی of و Geophysics
[ترجمه گوگل]مجلات پوسته؛ علوم فضایی؛ اتمسفر؛ هیدرولوژی؛ اقیانوس شناسی اتحادیه بین المللی زمین شناسی و ژئوفیزیک

10. One main branch of sea science, physical oceanography, holds enormous unanswered questions.
[ترجمه ترگمان]یکی از شاخه های اصلی علوم دریایی، اقیانوس شناسی فیزیکی، سوالات بی پاسخی بزرگ دارد
[ترجمه گوگل]یکی از شاخه های اصلی علوم دریایی، اقیانوس شناسی فیزیکی، سوالات بدون پاسخ بسیار زیاد است

11. Oceanography has been defined as " The application of all science to the study of the sea ".
[ترجمه ترگمان]Oceanography به عنوان \"کاربرد همه علوم برای مطالعه دریا\" تعریف شده است
[ترجمه گوگل]اقیانوس شناسی به عنوان 'کاربرد همه علوم در مطالعه دریا' تعریف شده است

12. Its departments include biological oceanography, marine biogeochemistry and toxicology, marine chemistry and geology, marine ecology, and physical oceanography etc.
[ترجمه ترگمان]بخش های آن شامل اقیانوس شناسی بیولوژیکی، biogeochemistry دریایی و سم شناسی، شیمی دریایی و زمین شناسی، اکولوژی دریایی، و اقیانوس شناسی فیزیکی است
[ترجمه گوگل]بخش های آن شامل اقیانوس شناسی بیولوژیکی، زیست شناسی دریایی و سم شناسی، شیمی دریایی و زمین شناسی، بوم شناسی دریایی و اقیانوس شناسی فیزیکی و غیره

13. With the further development of global oceanography research and the appearance of marine geography information system, there is favorable foreground for GIS application to marine geology.
[ترجمه ترگمان]با توسعه بیشتر تحقیقات اقیانوس شناسی جهانی و ظهور سیستم اطلاعات جغرافیای دریایی، پیش زمینه مطلوب برای کاربرد GIS به زمین شناسی دریایی وجود دارد
[ترجمه گوگل]با توسعه بیشتر تحقیقات جهانی اقیانوس شناسی و ظهور سیستم اطلاعات جغرافیایی دریایی، پیش زمینه ای مناسب برای کاربرد GIS برای زمین شناسی دریایی وجود دارد

پیشنهاد کاربران

oceanography ( اقیانوس شناسی )
واژه مصوب: اقیانوس شناسی
تعریف: مطالعة فیزیکی و شیمیایی و زیست شناختی و زمین شناختی اقیانوس ها و دریاها


کلمات دیگر: