1. Residents heard an enormous bang as a safety valve on the boiler failed.
[ترجمه ترگمان]ساکنان صدای انفجار عظیمی را به عنوان یک دریچه ایمنی بر روی دیگ بخار شنیدند
[ترجمه گوگل]ساکنان یک انفجار عظیم را به عنوان یک شیر ایمنی در دیگ بخار شکست خوردند
2. Exercise is a good safety valve for the tension that builds up at work.
[ترجمه ترگمان]ورزش یک دریچه ایمنی خوب برای کشش است که در محل کار ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]ورزش یک شیر ایمنی خوب برای تنش است که در محل کار ایجاد می شود
3. Being able to express emotion is a healthy safety valve for the relationship.
[ترجمه ترگمان]توانایی بیان احساسات یک دریچه ایمنی سالم برای رابطه است
[ترجمه گوگل]توانایی ابراز احساسات یک شیر ایمنی سالم برای رابطه است
4. A safety valve releases any excess pressure once the air chamber has been filled to capacity.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که محفظه هوا پر از ظرفیت شود، یک دریچه ایمنی فشار اضافی را آزاد می کند
[ترجمه گوگل]یک شیر ایمنی هر فشار اضافی را هنگامی که محفظه هوا تا ظرفیت پر شده است آزاد می کند
5. Do these eruptions act as a safety valve or will they lead to a cataclysm?
[ترجمه ترگمان]آیا این فوران های انفجاری به عنوان یک دریچه ایمنی عمل می کنند و یا به یک طوفان نوح منجر می شوند؟
[ترجمه گوگل]آیا این فوران ها به عنوان یک شیر ایمنی عمل می کنند یا به یک حادثه منجر می شوند؟
6. Sometimes, a safety valve may be fitted into the boiler flow pipe; a draincock is always fitted in the return.
[ترجمه ترگمان]گاهی ممکن است یک دریچه ایمنی در لوله جریان بخار نصب شده باشد؛ یک draincock همیشه در بازگشت نصب می شود
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات یک شیر ایمنی ممکن است در لوله جریان دیگ بخار نصب شود؛ یک زبانه همیشه در بازگشت است
7. So far the devaluation has acted as a safety valve for the most immediate pressures.
[ترجمه ترگمان]تاکنون این کاهش ارزش به عنوان یک دریچه ایمنی برای the فشار عمل کرده است
[ترجمه گوگل]تا کنون کاهش ارزش به عنوان شیر ایمنی برای فشار فوری ترین عمل کرده است
8. Fortuitously, the advancing Union forces operated as a safety valve.
[ترجمه ترگمان]fortuitously، نیروهای اتحادیه پیشرفته که به عنوان یک سوپاپ اطمینان عمل می کنند
[ترجمه گوگل]به طور تصادفی، نیروهای پیشرو اتحادیه به عنوان یک شیر ایمنی عمل کردند
9. It is a safety valve, you might say a brothel of the mind.
[ترجمه ترگمان]این یک دریچه ایمنی است، شما ممکن است به یک فاحشه خانه فکر کنید
[ترجمه گوگل]این شیر ایمنی است، شما ممکن است یک فاحشه ذهن را بگوید
10. Humor can be a safety valve in high pressure situations.
[ترجمه ترگمان]شوخی می تواند یک دریچه ایمنی در شرایط فشار بالا باشد
[ترجمه گوگل]طنز می تواند یک شیر ایمنی در شرایط فشار بالا باشد
11. Being able to side-slip, therefore, is a useful safety valve and has prevented many a nasty accident.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، قابلیت استفاده از لغزش، یک دریچه ایمنی مفید است و مانع از وقوع حادثه بدی شده است
[ترجمه گوگل]بنابراین قادر به لغزش به سمت، یک سوپاپ ایمنی مفید است و بسیاری از حادثات تند و زننده را پیشگیری کرده است
12. Selection of a higher temperature when the safety valve with radiator.
[ترجمه ترگمان]انتخاب دمای بالاتر زمانی که سوپاپ اطمینان در رادیاتور است
[ترجمه گوگل]انتخاب یک درجه بالاتر هنگام سوپاپ ایمنی با رادیاتور
13. Safety valve adjusting and accumulating test for auxiliary boiler.
[ترجمه ترگمان]تنظیم سوپاپ اطمینان و جمع آوری تست برای دیگ بخار کمکی
[ترجمه گوگل]تنظیم و تجمع ایمنی شیر برای دیگ کمکی
14. Hand wheel, lever and spanner driving and safety valve, pressure reducing valve, traps overleap this symbol.
[ترجمه ترگمان]چرخ، اهرم و آچار دستی و سوپاپ اطمینان، سوپاپ کاهش فشار، تله overleap این نماد را به دام می اندازد
[ترجمه گوگل]چرخ دستی، اهرم و راننده و دریچه ایمنی، شیر کاهش دریچه، تله ها این نماد را به سر می برند
15. The most important safety valve asas food supply is concerned is the short production cycle.
[ترجمه ترگمان]مهم ترین سوپاپ اطمینان برای تامین مواد غذایی، چرخه تولید کوتاه است
[ترجمه گوگل]مهمترین دریچه ایمنی در زمینه تامین مواد غذایی، چرخه تولید کوتاه است