آشپز، اشپز، پختن، طبخ کردن
cooks
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
1. she cooks like a dream
او عالی آشپزی می کند.
2. too many cooks spoil the broth
ماما که دو تا شد سر بچه کج درمی آید،آشپز که دو تا شد آش یا شور می شود یا بی نمک
3. too many cooks spoil the broth
آشپز که دو تا شد آش شور می شود
پیشنهاد کاربران
اشپز ( ها )
غذا پز ها
غذا پز ها
کلمات دیگر: