1. limpid prose
نثر سلیس
2. the limpid waters of canadian lakes
آبهای زلال دریاچه های کانادا
3. She gave him a look of limpid honesty.
[ترجمه ترگمان]او نگاهی صادقانه به او انداخت
[ترجمه گوگل]او به او یک نگاه صادقانه داشت
4. It was a limpid, beautiful day, and she was a little bit in love.
[ترجمه ترگمان]روز صاف و زیبایی بود و او هم کمی عاشق شده بود
[ترجمه گوگل]این یک روز زیبا و زیبا بود و او کمی عاشق بود
5. He keeps fat in the limpid integument Reflections live on.
[ترجمه ترگمان]او چربی را در the limpid Reflections زنده نگه می دارد
[ترجمه گوگل]او در چهره ی شفاف نگه داشته می شود بازتاب های زندگی می کنند
6. Studying you, I note your limpid gaze, felicitous expression your dazzling waist.
[ترجمه ترگمان]نگاه limpid را می بینم که کمر dazzling را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]شما را مطالعه میکنم، چشم شما را با دقت نگاه میکنم، بیان دلسوز کمر خیره کننده شما
7. Octet featuring the limpid piano of Marc Laginha, Django Bates on tenor horn.
[ترجمه ترگمان]octet که شامل یک پیانوی صاف مارک Laginha بود، بی تز و بی تز را با بوق تکان می داد
[ترجمه گوگل]اوکت با پیانو خفیف مارک لاگینه، جانگا بیتس در شاخ تنور
8. The blaze will turn into limpid pool.
[ترجمه ترگمان]شعله های آتش به استخر صاف تبدیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]پرش به استخر شفاف تبدیل می شود
9. He has a pair of limpid blue eyes.
[ترجمه ترگمان]یک جفت چشم آبی روشن دارد
[ترجمه گوگل]او یک جفت چشم آبی روشن دارد
10. Colour: Limpid and shiny colour with a golden pale tone.
[ترجمه ترگمان]رنگ و رنگ و رنگ براق و رنگ طلایی رنگی داشت
[ترجمه گوگل]رنگ: رنگ قرمز و براق با رنگ زرد طلایی
11. Limpid dew on them, trumpet-shaped petals with purple and white glowed with the freshness and grace.
[ترجمه ترگمان]شبنم روی آن ها گلبرگ های سفیدی با طراوت و زیبایی با طراوت و زیبایی می درخشیدند
[ترجمه گوگل]شبنم لختی بر روی آنها، گلبرگهای شکمبه ای شکل با بنفش و سفید، با طراوت و لطافت درخشیدند
12. Her limpid and pretty eyes twinkle, they are particularly good - looking.
[ترجمه ترگمان]چشمان صاف و زیبایش برقی زد و گفت: خیلی خوش قیافه هستند
[ترجمه گوگل]چشمان پرشور و زیبا چشمک می زند، آنها به خصوص خوب هستند
13. Limpid, clear. Term applied to a wine free from suspended matter.
[ترجمه ترگمان]Limpid، واضح است دوره زمانی که برای یک شراب از ماده معلق به کار برده می شود
[ترجمه گوگل]لمس، روشن است دوره مورد استفاده برای شراب بدون مواد معلق است
14. Please notice whether the color of tea is limpid and bright.
[ترجمه ترگمان]لطفا توجه کنید که آیا رنگ چای روشن و روشن است
[ترجمه گوگل]لطفا توجه داشته باشید که رنگ چای روشن و روشن است
15. It's only in those limpid eyes of hers that you see she's been through a lot.
[ترجمه ترگمان]فقط در آن چشمان روشن چشمان او است که می بینید او خیلی سختی کشیده
[ترجمه گوگل]این تنها در آن چشم های روشن از آن است که شما می بینید او از طریق زیادی بوده است