کلمه جو
صفحه اصلی

liquor


معنی : نوشابه، مشروب، مشروب الکلی، مشروب خوردن یاخوراندن، با روغن پوشاندن، مایع زدن، مشروب زدن به، چرب کردن
معانی دیگر : شهد، عصاره، افشره، نوشابه ی الکلی (به ویژه اگر از راه تقطیر درست شده باشد نه تخمیر مثلا ویسکی)، لیکور، (عامیانه - معمولا با: up) مشروب خوردن یا خوراندن، لیکور نوشیدن، مست کردن، (دارو سازی) دارویی که درآب حل شده (در برابر: دارویی که در الکل حل شده است tinctur)، داروی آب وار، آب دارو

انگلیسی به فارسی

مشروب خوردن یاخوراندن، مشروب، نوشابه، مشروب الکلی،با روغن پوشاندن، چرب کردن، مایع زدن، مشروب زدن به


مشروب، نوشابه، مشروب الکلی، مشروب خوردن یاخوراندن، با روغن پوشاندن، چرب کردن، مایع زدن، مشروب زدن به


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a distilled alcoholic beverage.
مترادف: alcohol, aqua vitae, eau de vie, spirits
مشابه: aquavit, booze, drink, firewater, grog, intoxicant, libation, moonshine, potation, sauce, spirit

(2) تعریف: a liquid, esp. that made in cooking; broth.
مترادف: bouillon, broth, consomm�, stock
مشابه: concentrate, drippings, essence, extract, gravy, juice, syrup

(3) تعریف: a chemical liquid produced or used in some industrial processes; solution.
مترادف: solution
مشابه: chemical, liquid

• alcoholic drink made from a fermented or distilled liquid (i.e. brandy, whiskey)
supply with alcoholic drinks (informal); drink an excessive amount of alcohol (informal); steep in liquor; steep in water
liquor is strong alcoholic drink; used in american english.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] لیکور - محلول حمام

مترادف و متضاد

نوشابه (اسم)
liquor, tipple, beverage, drink, refreshment

مشروب (اسم)
liquor, tipple, beverage, drink, pottle

مشروب الکلی (اسم)
stimulant, booze, liquor

مشروب خوردن یاخوراندن (فعل)
liquor

با روغن پوشاندن (فعل)
liquor

مایع زدن (فعل)
liquor

مشروب زدن به (فعل)
liquor

چرب کردن (فعل)
baste, lubricate, grease, dub, liquor

drink; alcoholic beverage


Synonyms: alcohol, aqua vitae, booze, broth, decoction, drinkable, elixir, extract, firewater, fluid, hard stuff, inebriant, infusion, intoxicant, liquid, moonshine, poison, potable, sauce, solvent, spirits, stock, the bottle, whiskey


جملات نمونه

1. liquor cabinet
(درخانه) گنجه ی نوشابه های الکلی و مخلفات آنها

2. liquor store
نوشابه فروشی

3. a liquor that distils easily
مشروبی که به آسانی تقطیر (چکانیده) می شود

4. hard liquor
مشروب قوی

5. meat liquor
عصاره ی گوشت

6. It is an offence to sell intoxicating liquor to anyone under the age of 1
[ترجمه ترگمان]فروش مشروبات intoxicating به هر کس زیر ۱ سال، یک جرم محسوب می شود
[ترجمه گوگل]جرم فروش مشروبات الکلی به افراد زیر سن 1 سالگی است

7. She drinks wine and beer but no liquor.
[ترجمه ترگمان] اون شراب و آبجو میخوره، اما مشروب نداره
[ترجمه گوگل]او نوشیدنی شراب و آبجو اما مشروب ندارد

8. Men in liquor must be handled differently.
[ترجمه ترگمان]مردان در مشروبات باید متفاوت عمل کنند
[ترجمه گوگل]مردان در مشروب باید متفاوت با یکدیگر رفتار کنند

9. There's a liquor store across the street.
[ترجمه ترگمان]یه مغازه لیکور فروشی اونور خیابون هست
[ترجمه گوگل]یک فروشگاه مشروب فروشی در خیابان وجود دارد

10. Drinking too much alcoholic liquor often depraves a person's character.
[ترجمه ترگمان]نوشیدن الکل بیش از حد الکل در شخصیت یک شخص است
[ترجمه گوگل]نوشیدن بیش از حد مشروبات الکلی اغلب شخصیت شخص را از بین می برد

11. He keeps away from liquor and tobacco.
[ترجمه ترگمان]او از مشروب و تنباکو دوری می کند
[ترجمه گوگل]او از مشروب و تنباکو دور می شود

12. His tan was pinked by a liquor flush.
[ترجمه ترگمان]پوست آفتاب سوخته او از سرخی شرابی رنگ شده بود
[ترجمه گوگل]قهوهای مایل به زردش توسط یک مشروب مشروب خورده بود

13. Patterson went straight to the liquor cabinet and extracted a bottle of Scotch.
[ترجمه ترگمان]پترسون به طرف کابینت liquor رفت و یک بطری اسکاچ بیرون کشید
[ترجمه گوگل]پترسون مستقیما به کابینه مشروب رفت و بطری اسکاچ را استخراج کرد

14. The restaurant finally obtained a liquor licence.
[ترجمه ترگمان] رستوران بالاخره مجوز مشروب گرفت
[ترجمه گوگل]رستوران در نهایت مجوز مشروب را دریافت کرد

15. The liquor was sold legally and trucked out of the state.
[ترجمه ترگمان]الکل به صورت قانونی فروخته شد و از ایالت خارج شد
[ترجمه گوگل]مشروب به طور قانونی فروخته شد و از ایالت خارج شد

16. Mr Adams can't hold his liquor as he used to, so tell them not to keep filling his glass.
[ترجمه ترگمان]آقای آدامس نمی تواند liquor را همان طور که قبلا عادت داشت نگه دارد، بنابراین به آن ها بگو که گیلاسش را پر نکنند
[ترجمه گوگل]آقای آدامز می تواند لیکور خود را به عنوان او استفاده می شود، به طوری که آنها را بگویم که نباید شیشه خود را پر کنند

17. Two armed men held up a downtown liquor store last night.
[ترجمه ترگمان]دوتا مرد مسلح دیشب یه مغازه لیکور فروشی پایین شهر داشتن
[ترجمه گوگل]دو مرد مسلح شب گذشته یک فروشگاه نوشیدنی در مرکز شهر را نگه داشتند

meat liquor

عصاره‌ی گوشت


liquor store

نوشابه فروشی


liquor cabinet

(در خانه) گنجه‌ی نوشابه‌های الکلی و مخلفات آن‌ها


He had been pretty liquored up by his friends.

دوستانش مشروب زیاد به او خورانده بودند.


پیشنهاد کاربران

عرق میوه

مشروب ( همون عرق خودمون )

الکل

مشروب
الکل
مشروب الکلی

مشروب


کلمات دیگر: